در دهه اخیر تعدادی از جنگ سالاران توانستند با نقاب اعتقاد به زندگی در جامعه دموکراتیک و پذیرش انتخابات با شیوه ای جدید فعالیت های شانرا ادامه داده و قدرت را در دست بگیرند. اما، تعدادی دیگری همانند حزب اسلامی به رهبری حکمتیار با وجود اینکه نقش فعالی را در روند حکومتداری در افغانستان دارند، بصورت رسمی در قالب حکومت با چهره جدید ظهور نکرده اند...
افغانستان از سالها به این سو میدان تاخت و تاز بنیادگرایان اسلامی بوده و تشدید رقابت ها میان احزاب تحت حمایه آنان زمینه بازگشت به دوره های جنگهای داخلی پس از سال 2014 را نیز فراهم می سازد. گروه های تندرو اسلامی که در افغانستان به صورت غیر مستقیم نمایندگی از حزب اخوان المسلمین مصر، جماعت اسلامی پاکستان و وهابی های عربستان را می کردند هنوز هم با باداران دوران خانه جنگی شان وفادار باقی مانده اند. جنگ سالاران، خروج نیروهای بین المللی را فرصت جدید برای تاخت و تاز و کشتن انسانهای بی گناه افغانستان می پندارند و برای رسیدن به اهداف شوم شان آمادگی های لازم را می گیرند تا هرکدام با شیوه های متفاوت سهمی را در ویرانی این کشور داشته باشند. کشور ایران نیز از هر گونه راه ممکن در صدد تحکیم افکار بینادگرایانه شیعی در افغانستان بوده و تا حدی توانسته اند از طریق برنامه های در ظاهر دینی و مذهبی شان افکار تعدادی را به خود جلب نماید.
در دهه اخیر تعدادی از جنگ سالاران توانستند با نقاب اعتقاد به زندگی در جامعه دموکراتیک و پذیرش انتخابات با شیوه ای جدید فعالیت های شانرا ادامه داده و قدرت را در دست بگیرند. اما، تعدادی دیگری همانند حزب اسلامی به رهبری حکمتیار با وجود اینکه نقش فعالی را در روند حکومتداری در افغانستان دارند، بصورت رسمی در قالب حکومت با چهره جدید ظهور نکرده اند.
در میان جنگسالاران و احزاب سیاسیی که تا حال بیشترین آمادگی را برای جنگ پس از خروج نیروهای خارجی از افغانستان گرفته اند، حزب اسلامی و حزب جمعیت اسلامی که هردو از لحاظ ایدئولوژیکی منشأ واحد دارند، می باشند. فعالیت ها و اقدامات این دو حزب برای سالهای پس از 2014 با اندکی شدت و ضعف رنگ و بوی قومی را بخود گرفته است.
تابستان امسال فعالیت های چشمگیری از سوی حزب اسلامی و در واقع به نمایندگی از پشتون ها بصورت رسمی در چندین ولایت بنام خیزش های مردمی آغاز گردید؛ این قیام های مردمی و در حقیقت روند مسلح سازی پشتون ها از ولایت غزنی، جائیکه حزب اسلامی بین پشتون ها از نفوذ زیادی برخوردار می باشد، آغاز گردیده و بعدا به ولایت های شرقی پشتون نشین همچون ننگرهار، لوگر، لغمان و نورستان سرایت نمود. روند تسلیحاتی پشتون ها بجای سرکوب شدن، از سوی حکومت مورد تمجید قرار گرفته و حتی از سوی دولت کمک نیز صورت گرفت. معاون والی غزنی در مصاحبه با رادیو بی بی سی گفت: "حکومت از خیزش مردمی نه در قالب یک پروسه سیاسی، بلکه صرف به خاطر دفاع از حقوق حقه شهروندان خود در این راستا حمایت کرده است ."این روند از سوی جناج های مختلف پشتون و حتی طالبان حمایت می شد. لطف الله کامران از فرماند هان قیام های مردمی در غزنی اعضای پیشین طالبان بود.
شبه نظامیان جنگجو و مدعیان خیزش های مردمی با سلاح های ثقیله و خفیفه همانند راکت ها و کلاشنکوف، و مخابره مجهز شده بودند. آقای کامران فرمانده قیام های مردمی در ولسوالی اندر ولایت غزنی در رسانه ها گفته بود که افراد تحت فرماندهی وی به بیش از 500 تن می رسد. اندکی پس از قیام مردم ولسوالی اندر ولایت غزنی این جریان در ننگرهار و یکتعداد ولایت های دیگر پی هم آغاز گردید. مردم ولسوالی حصارک ولایت ننگرهار که به اساس گذارش های منتشر شده در رسانه ها تعداد شان به صدها تن می رسید، نیز مسلح گردیده بودند. بدنبال آن طبق گزارشی از بی بی سی حدود دو هزار (2000) نفر در پل علم، مرکز ولایت لوگر، اقدام به قیام مسلحانه علیه طالبان نمودند که در میان آنان تعدادی زیادی از اطفال زیر 18 نیز حضور داشتند. شبه نظامیان معترض با سلاح ها مجهز گردیده بودند.
اخیراً این اقدام بصورت دیگری از سوی حزب جمعیت اسلامی و البته به صورت منسجم تر میان تاجیک ها صورت گرفت. برنامه آمادگی برای جنگ از سوی تاجیک ها از هرات آغاز گردید؛ اسماعیل خان یکی از قدرتمندترین جنگسالاران افغانستان است. طبق گزارشی از نیویورک تایمز وی هزاران نفر از هوادارانش را در منطقه ی بیرون از شهر هرات به منظور هماهنگی و دوباره فعال سازی شبکه های جنگی شان فراخواند. وی دو هفته پیش در یک کنفرانس خبری در دفتر کارش گفت: "ما مسئول حفظ امنیت در کشور مان هستیم و اجازه نمیدهیم که دوباره افغانستان خراب شود".
به گفته ی نیویورک تایمز یک کلیپ ویدیویی از سخنرانی اسماعیل خان در هرات، به نشر رسیده که ایشان گفته "اینها {نیروهای خارجی مستقر در افغانستان} جنگ افزار های ما را جمع آوری نموده و به زباله دانی ها انداختند و بجای آنها، دختران هالندی، آلمانی، آمریکائی و فرانسوی آوردند؛ نظامیان سفید پوست را از اروپا و نظامیان سیاه پوست را از آفریقا آوردند تا امنیت را در افغانستان تأمین کنند. اما، شکست خوردند."
این اقدام اسماعیل خان از سوی اقشار مختلف مردم مورد انتقاد قرار گرفت و سپس وی در صدد توجیه عملکرد غیرقانونی اش برآمد و نمی خواست اقدام شان رودررویی با حکومت پنداشته شود و در حضور رسانه گفت: " بعضی از قسمت های کشور هست که نیروهای دولتی نمیتوانند علمیات شان را انجام بدهند، و در چنین ساحات ساکنین محل باید بخیزند، اسلحه بدست بگیرند و از کشوردفاع نمایند". وی افزوده است که: "اقدام ما شورش علیه دولت نیست. ما 30 سال مبارزه کرده ایم تا دولت بسازیم، و ما اجازه نمی دهیم که این دولت سقوط کند".
اسماعیل خان از سوی حکومت نیز مورد انتقاد قرار گرفت و سخنگوی آقای کرزی این اقدام وی را غیرقانونی خوانده و چالشی علیه نیروی های امنیتی افغانستان خواند. به گفته بعضی ها اسماعیل خان را که آقای کرزی از سمت والی برطرف و به وزارت انرژی و آب منسوب نمود؛ حتی از سوی هوادارانش بخاطر برطرفی وی از سمت والی تظاهرات شدید صورت گرفت، دوباره در صدد مخالفت با داودشاه صبا، والی فعلی هرات، برآمده تا دوباره هرات را که مرکز قدرت وی هست، در دست بگیرد.
همچنان مارشال فهیم از فرماندهان جنگی دیگر قوم تاجیک و معاون اول آقای کرزی نیز چندی قبل در سخنرانی اش می خواست اسلحه بدست گرفتن پس سال 2014 را توجیه نماید و گفت: "در صورتیکه نیروهای افغان توانائی جنگ را نداشته باشد، از مجاهدین کمک خواهند گرفت".
به گفته ی نیویوک تایمز، احمدضیاه مسعود، یکی دیگر از جنگجویان مشهور تاجیک، در یک مصاحبه در خانه اش گفته بود که مردم نگران هستند که بعد از سال 2014 چه اتفاق خواهد افتاد، و ایشان از هوادارانش خواست تا آمادگی های لازم را بگیرند. وی اظهار داشته است که هر خانواده در صدد داشتن حد اقل یک کلاشنکوف برا دفاع از خود می باشد.
آقای مسعود در مصاحبه اش با نیویورک تایمز گفته بود: "مردم آمادگی می گیرند. آنها می خواهند اسلحه پیدا کنند. آنها از قریه های شمال افغانستان، حتی از اطراف کابل می آیند و می گویند که مسئولیت تشکیل سکتورهای خصوصی امنیت در همسایگی های شان را می گیرند."
همچنان این روزنامه از زبان محمد فاروق حسینی، یکی از ملاهای مشهور هرات می نویسد که ایشان گفته بود که مردم به رهبران سنتی شان مراجعه می کنند و برای دفاع از خودشان اسلحه هم در اختیار دارند. وی می گوید: "در هرات و سایر ولایات در هرخانه حداقل سه میل اسلحه وجود دارد، و نه تنها مردان، بلکه زنان نیز برای جنگ علیه طالبان و تروریستان آماده هستند."
سعید احمد حسینی، عضو شورای ولایتی هرات و یکی از مجاهدین تاجیک گفته اگر ایالات متحده شکست شان را در افغانستان نپذیرفته اند، یقیناً مردم افغانستان پذیرفته اند. وی گفت: "ما دو بار این ملت را از دست مهاجمین ستمگر نجات داده ایم، و یکبار دیگر هم اگر نیاز باشد نجات می دهیم. مردم نمیتوانند شلاق کاری و کتک طالبان را تحمل کنند."
وحدت سیاسی و رهبری واحد اذبک ها، آنان را به عنوان یک وزنه نگهداشته است. و تا حال به صورت رسمی اعلان جنگ از سوی حذب جنبش اسلامی در رسانه ها منتشر نشده است. در این میان عدم ثبات سیاسی رهبران قوم هزاره باعث شده است که آنها و حتی تعدادی زیاد از طرفدارانش به عنوان ابزارجنگ به دست تاجیک ها علیه پشتون ها در افغانستان قرار بگیرند. رهبران جهادی هزاره ها از مردم فاصله گرفته اند. پروژه های تشدید جنگ های مذهبی از یک سو و تقویت تاجیک ها برای استفاده ابزاری از رهبران شیعه مذهب و هزاره ها در افغانستان از سوی دیگر از طرف کشور ایران جریان دارد و توانسته است تا شکافی را میان هزاره ها که در طول تاریخ به آنها وابستگی مذهبی داشتند و در این اواخر افکار ضد ایرانی میان آنان ترویج یافته بود، ایجاد نماید. آقای خلیلی یکی از رهبران سیاسی قوم هزاره در معامله های حکومتی منحل گردیده که برنامه ی خاصی برای طرفدارانش در آینده را ندارد. آقای محقق رهبر حزب وحدت که سالها موضع هزارگی داشت به نحوی آله دست تاجیک ها قرار گرفته است. جنگ احتمالی پس از سال 2014، جنگ میان تاجیک ها و پشتون ها خواهد بود. لذا جنگجویان تاجیک در تلاش استفاده ابزاری از هزاره ها و اقلیت سادات در برابر پشتون می باشند.
پس از یک دهه تلاش تعدادی از مردم افغانستان و کشورهای خارجی برای ایجاد یک حکومت ملی و آوردن بعضی از رهبران با نفوذ در درون حکومت، هنوزهم ترس ظهور جنگ سالاران و تبدیل ساختن افغانستان به میدان جنگ وجود دارد. آمادگی برای جنگ پس از سال 2014 از سوی تعدادی از جنگ سالاران قدرتمند در ولایات شمال، جنوب، شرق و غرب گرفته شده است. روند مسلح سازی پشتون ها زیر عنوان قیام های مردمی و اعلان رسمی جنگ از سوی فرماندهان جنگی تاجیک هشداری جدی برای مردم افغانستان پس از سال 2014 پنداشته شده و خطری برای تضعیف حکومت و تنشهای قومی را بار آورده است.
نویسنده: ظفر شایان
منبع: جمهوری سکوت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر