علی امیری: "نمونه های زیادی در کتاب اطلس اتنوگرافی نشان میدهد که در آکادمی علوم افغانستان دغدغۀ علم و دانش وجود ندارد که با آنها بحث و به آنها پیشنهاد کنیم. در حال حاضر در آکادمی علوم کسی نیست، در واقع ما با دیوار حرف میزنیم، ما باید درد خودمان را با همدیگر در میان بگذاریم. سرنوشت فرهنگ در افغانستان، 300 سال است که به دست افراد این چنینی قرار گرفته است. انفجار بودای بامیان، کتاب شویی در نیمروز و اطلس نویسی های امروزی تفاوتی باهم ندارند."...
منبع: افشارگزارش از هادی محمدی رویشپرتو نادری: من اطلس اتنوگرافی را یک نوشتۀ چرکین میدانم، و ما با چنین نوشته ها درواقع روی خود را سیاه میکنیم.علی امیری: مرز جهل و دانش در آکادمی علوم افغانستان از بین رفته است.زهرا لطفی: دانشمندان آکادمی علوم افغانستان، یا با شیوه های نوین تاریخ نویسی آشنا نیستند یا همان ادیبان درباری هستند.اسلم جوادی: اطلس اتنوگرافی، یک پروژۀ سیاسی است که سبب افزایش و تشدید شکاف های اجتماعی در جامعه میشود.گردهم آیی زیر نام "همایش بررسی انتقادی - تحلیلی اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتونها)" در سالن همایش های هتل کابل ـ دبی در شهر کابل برگزار شد. در این نشست که از سوی جمعی دانشجویان و فرهنگیان راه اندازی شده بود، استادان دانشگاه ها، فرهنگیان و دانشجویان اشتراک داشتند. کارشناسان حاضر در این نشست پرتو نادری، زهرا لطفی، اسلم جوادی و علی امیری بودند که این کتاب را از دیدگاه های مختلف، مورد نقد و بررسی قرار دادند.این نشست با سخنان عبدالشکور نظری، نماینده ستاد برگزاری این همایش آغاز یافت. آقای نظری کتابدر سطرها و متنهای مورد استنادش، متناسب با نیات و پیش فرضهای خود دست برده است. اطلس اتنوگرافی را که از سوی آکادمی علوم افغانستان نشر شده خلاف معیارهای علمی و تحقیقی خوانده گفت: این اثر دارای نارسایی ها و کاستیهای پرشمار شکلی، محتوایی، روششناختی، ساختاری، تألیفی، ویرایشی - نگارشی و حتا املایی است که اعتبار علمی آن را بهکل زیر سوال برده و مخدوش میکند." وی در ادامه علاوه کرد: "جدا از بار توهین، تبعیض و تحقیرآمیز این اثر، نویسندگان با منابع مورد استناد خود نیز برخورد گزینشی کرده است و نویسندگان در مواردی " او باورمند است که با آثار از این جنس، باید برخورد علمی و آکادمیک صورت گیرد؛ از اینرو در این نشست از کارشناسان و متخصصان علوم انسانی و اجتماعی به نقد همه جانبه این اثر دعوت شده است. او انتشار اطلس اتنوگرافی را از سوی یک نهاد رسمی دولتی در این برش از تاریخ معاصر کشور یک حرکت هنجارشکنانه و ویرانگر و تهدیدکننده نظم و نظام موجود و برهمزننده اعتما د متقابل دولت، ملت و گروه های اجتماعی - قومی دانسته گفت: "كارويژه اصلی این نهاد، توليد متون و آثار علمي، غيرجانبدارانه و در خدمت رشد و ارتقاي سطح علمي و فرهنگي كشور و فرايند موجود و متناسب با ارزشهاي جديد، قانون اساسي و نظام حقوقي موجود و حقوق بشر است." او افزود: "تا كنون واكنشها (جز در مواردي!)، بيشتر سياسي، احساسي و عاطفي بوده است و در اين ميان، اما، جاي يك نشست انتقادي، علمي و آكادميك خالي بوده است تا كارشناسان و انديشمندان، به بررسي و نقد همهجانبه كتاب بپردازند."آقای نظری، برگزاری این نشست را تلاش برای ترویج روشها و الگوهای برخورد تکثرگرایانه، روادارانه، دموکراتیک و علمی دانسته و سنجش ظرفیتها و توانایی های آکادمی علوم و نقد کارنامه این مرکز رسمی علمی کشور را از اهداف راهاندازی برنامه بیان کرد.
خانم زهرا لطفی، شیوۀ تاریخنگاری در افغانستان را مورد تحلیل قرار داده و تاریخنگاری در افغانستان را مبتنی بر "تک نگاری" دانسته و گفت: "در عصر حاضر، پایه های تارخنویسی در افغانستان، بر سنت و سیاست استوار است. تنها تحولی که در زمینۀ تاریخنویسی به وجود آمده، تاریخ رسمی است. اینگونه تاریخنویسی، همواره بر این بوده است تا مفهوم ملیت و ملتگرایی را در میان اقوام مختلف به وجود بیاورد. نوعی دیگر تاریخنویسی که در افغانستان شکل گرفته، تاریخنگاری محلی است. در افغانستان، تاریخنگاری محلی بر بنیاد قومگرایی تعریف شده؛ در حالی که تاریخنگاری محلی مبتنی بر جغرافیا و مکان، تعریف شده است و به تاریخنگاری محلی، از دیدگاه قومی نگریسته میشود." به باور خانم لطفی، در تاریخنگاری که بر بنیاد قومگرایی استوار باشد، اطلاعاتی درج تاریخ میشود که تأمینکننده منافع قوم حاکم باشد. در اینگونه تاریخ نویسی، اقوامی که در سیاست و قدرت سهم ندارند، همواره مورد نکوهش قرار میگیرند. او در ادامه افزود: "با تداوم همین تاریخنویسی سنتی، ما شاهد اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتونها) هستیم. این اطلس بر بنیاد متون تاریخی نگارش یافته که از لحاظ تاریخنویسی، تاریخنویسی متنی را دربر دارد. دانشمندان آکادمی علوم افغانستان، در نوشتن کتاب اطلس، از روش چسپ و قیچی (copy paste ) استفاده کرده، متن ها را همانطور که در تاریخ آمده است، در اطلس اتنوگرافی نقل کرده اند. در اطلس اتنوگرافی، برخلاف اصول نوین تاریخنگاری، تفسیر مفهوم و محتوا انجام نشده است. میتوان گفت که این افراد همان ادیبان درباریاند که وقایع را تغییر دادهاند. نکته مهم در اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتونها)، همین موضوع است که این افراد، تاریخنگارانِ محلی بوده که مسایل را از دیدگاه قومی نوشته اند."پرتو نادری، مسایل مطرح شده در اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان، به ویژه دربارۀ مردمان هزاره مورد انتقاد قرار داده گفت: "من وقتی جملات و کلمات را در پیوند با ویژگی های اجتماعی و سنن مردم هزاره در اطلس اتنوگرافی خواندم، دریافتم که اطلس یک نوشتۀ چرکین است." آقای نادری با انتقاد از اسم کتاب اطلس افزود: "برای من اسم این کتاب سوال برانگیز است. برای اینکه وقتی گفته میشود، اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتونها)، آدم به این نتیجه میرسد که کتاب دیگری برای برادران پشتون اختصاص دارد. به تصور من در اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتونها) مقداری از حقایق با جعلها و مقداری از سخنان من در آوردی، آمیخته شده است. این کتاب هم سبب گریستن میشود هم سبب خندیدن. در این کتاب آمده است؛ مردم هزاره نان گندم را در تنور پخته میکنند. من تا حال ندیدم که کسی نان گندم را در دیگ پخته کند."به باور نادری، سطح تحقیقات علمی در کشور بسیار پایین است. به باور او، کتاب اطلس اتنوگرافی هیچگونه موازن تحقیقی را در خود ندارد. نادری گفت: "با آنکه در سال های اخیر، کتاب های زیادی در مورد پیشینههای فرهنگی، اجتماعی، فلکلور و ادبیات محلی هزاره چاپ شده، به هیچیک از این منابع مراجعه نشده است. نشر کتاب اطلس، به اعتبار آکادمی علوم افغانستان، صدمۀ سنگین زده است. اقوام مختلفی در افغانستان زندگی میکنند و پخش کتاب اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتونها)، زیانبار است."اسلم جوادی، یکی دیگر از منتقدان کتاب اطلس اتنوگرافی، نشر این کتاب را یک پروژۀ سیاسی دانسته گفت: "کتاب اطلس، در تاریخ افغانستان یک رخداد است؛ اما متفاوتتر از رخدادهای دیگر. امتیاز این اثر، معایب و کاستیهای آن است. رخدادی را که اتفاق افتاده، میتوان از دیدگاه های سیاسی، شکافهای قومی و جامعه شناختی مورد تحلیل قرارد داد. کتاب اطلس را میتوان در امتداد یک روند تاریخی تلقی کرد که از آغاز این قرن، دنبال شکلگیری تکقومی بوده است. آنچه در جامعۀ ما رخ میدهد، بازتولید مناسبات قبیله ای و روستایی در یک فضای متفاوت با فضای قبیلهای است. تحقیقاتی که در آکادمی علوم صورت گرفته است، هیچگونه سازگاری با یک تحقیق آکادمیک و علمی ندارد. کسی که این تحقیق را انجام داده است، نهتنها با اصول ابتدایی تحقیق آشنایی نداشته بلکه با شیوۀ نگارش فارسی دری نیز آشنا نبوده است."آقای جوادی، اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان را توهین به انسان هایی میداند که در افغانستان زندگی میکنند. به باور او، مشکل ما در افغانستان قومی بودن و قبیله ای شدن آگاهی و نظام آگاهی است. او میگوید: "به نظر من آنچه را که در آکادمی علوم افغانستان مشاهده میکنیم، آکادمی علوم نیست بلکه نوعی از آکادمی قبیله ای است که از چشمانداز یک انسان قبیلهای به موضوعات علمی نگاه میکند. ویژگی انسان قبیلهای این است که در یک فضای سادۀ روستایی زندگی میکند و پیچیدگی های اجتماعی را نمیشناسد و تفاوتها و لایه های پیچیدۀ مناسبات شهری و اجتماعی را متناسب با ذهن بسیط خود، ساده میکند. همین ویژگی است که تحقیق اتنوگرافیک مربوط به ده ولایت پُرنفوس و صعبالعبور کشور از سوی پدید آورندگان اطلس را در ده روز امکان پذیر میکند. اگر انسان قبیله ای نباشد نمیتواند اینگونه جهان و پیچیدگی های آن را ساده سازد. در حالیکه اتنوگرافی، تحقیقی است که بیشتر از هرچیزی به زمان کافی برای تحقیق نیاز دارد."علی امیری، با یادآوری غلط ها و نارسایی های بی شمار موجود در مورد کتاب اطلس اتنوگرافی، کارنامه آکادمی علوم را مورد نقد قرار داده گفت: "نمونه های زیادی در کتاب اطلس اتنوگرافی نشان میدهد که در آکادمی علوم افغانستان دغدغۀ علم و دانش وجود ندارد که با آنها بحث و به آنها پیشنهاد کنیم. در حال حاضر در آکادمی علوم کسی نیست، در واقع ما با دیوار حرف میزنیم، ما باید درد خودمان را با همدیگر در میان بگذاریم. سرنوشت فرهنگ در افغانستان، 300 سال است که به دست افراد اینچنینی قرار گرفته است. انفجار بودای بامیان، کتابشویی در نیمروز و اطلسنویسیهای امروزی تفاوتی باهم ندارند."در پایان برنامه، قطعنامه ای از سوی ستاد برگزاری "همایش بررسی انتقادی - تحلیلی اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتونها)" از سوی دبیر این ستاد به خوانش گرفته شد. در این قطعنامه از مسؤولان آکادمی علوم افغانستان خواسته شد تا در یک اعلان رسمی و مکتوب، کتاب اطلس اتنوگرافی را باطل، غیر علمی و غیر قابل استناد اعلان کنند. همینطور در زمینۀ تشکیلات علمی آکادمی علوم تجدید نظر کرده تعدیلات و تغییراتی را به منظور بالابردن سطح علمی و کیفیت نیروی انسانی آن انجام دهند. قطعنامه همچنین خواستار جلوگیری از نشر چنین کتابهایی در آينده شد و در نهایت، خواستار محاکمه علنی کسانی شدند که در تهیه و نشر کتاب اطلس دست داشتهاند.کتاب "اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتونها)" چندی قبل از سوی آکادمی علوم افغانستان به نشر رسید. گفته میشود، در این کتاب، به اقوام غیر پشتون ، بهویژه مردم هزاره توهین صورت گرفته است. نشر این کتاب، واکنشها و اعتراضات زیادی را از سوی طیفهای مختلف سیاسی، اجتماعی و مردم در پیداشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر