در این وبلاگ مطالب مختلف مربوط به افغانستان در مجموع و مخصوصاً هزاره ها در سراسر جهان، سایر مطالب و یادداشت های شخصی به نشر میرسد.
سلام هزارستان چشم براه نظرات، پیشنهادات و انتقادات سازندۀ شماست، و هم چنان از قلم بدستان گرامی میخواهد که دست نوشته هایشان را برای سلام هزارستان بفرستند تا زینت بخش صفحات آن گردد.

۱۳۹۱ تیر ۲۳, جمعه

همایش بررسی انتقادی – تحلیلی اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتونها)



علی امیری: "‎نمونه‎ های زیادی در کتاب اطلس اتنوگرافی‎ نشان می‎دهد که در آکادمی علوم افغانستان دغدغۀ علم و دانش وجود ندارد که با آنها بحث و به آنها پیشنهاد کنیم. در حال حاضر در آکادمی علوم کسی نیست‎، در واقع ما با دیوار حرف می‎زنیم، ما باید درد خود‎مان را با همدیگر در میان بگذاریم. سرنوشت فرهنگ در افغانستان، 300 سال است که به دست افراد این ‎چنینی قرار گرفته است. انفجار بودای بامیان، کتاب ‎شویی در نیمروز و اطلس‎ نویسی‎ های امروزی ‎تفاوتی باهم ندارند."...


گزارش از هادی محمدی رویش
پرتو نادری: من ‎اطلس اتنوگرافی را یک نوشتۀ چرکین می‎دانم، و ما با چنین نوشته‎ ها در‎واقع روی خود را سیاه می‎کنیم.
علی امیری‎: مرز  جهل و دانش در آکادمی علوم افغانستان از بین رفته است.
زهرا لطفی: دانشمندان آکادمی علوم افغانستان، یا با شیوه ‎های نوین تاریخ‎ نویسی آشنا نیستند ‎یا همان ادیبان درباری هستند.
اسلم جوادی: اطلس اتنوگرافی‎، یک پروژۀ سیاسی است که سبب افزایش و تشدید شکاف‎ های اجتماعی در جامعه می‎شود.
گرد‎هم ‎آیی زیر نام "همایش بررسی انتقادی - تحلیلی اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتونها)" در سالن همایش‎ های هتل کابل‎ ـ‎‎ دبی در شهر کابل برگزار شد. در این نشست که از سوی جمعی دانشجویان و فرهنگیان راه ‎اندازی شده بود، استادان دانشگاه‎ ها، فرهنگیان و دانشجویان اشتراک داشتند. ‎کارشناسان حاضر در این نشست ‎پرتو نادری‎، ‎زهرا لطفی‎، ‎اسلم جوادی‎ و‎ علی امیری‎ ‎بودند که این کتاب را از دیدگاه ‎های مختلف،‎ مورد نقد و بررسی قرار دادند.

این نشست با سخنان عبدالشکور نظری، نماینده ستاد برگزاری این همایش آغاز یافت. آقای نظری کتابدر سطرها و متنهای مورد استنادش، متناسب با نیات و پیش فرضهای خود دست برده است. اطلس اتنوگرافی را که از سوی آکادمی علوم افغانستان نشر شده خلاف معیارهای علمی و تحقیقی خوانده گفت: این اثر دارای نارسایی ها و کاستیهای پرشمار شکلی، محتوایی، روششناختی، ساختاری، تألیفی، ویرایشی - نگارشی و حتا املایی است که اعتبار علمی آن را بهکل زیر سوال برده و مخدوش میکند." وی در ادامه علاوه کرد: "جدا از بار توهین، تبعیض و تحقیرآمیز این اثر، نویسندگان با منابع مورد استناد خود نیز برخورد گزینشی کرده است و نویسندگان در مواردی " او باورمند است که با آثار از این جنس، باید برخورد علمی و آکادمیک صورت گیرد؛ از اینرو در این نشست از کارشناسان و متخصصان علوم انسانی و اجتماعی به نقد همه جانبه این اثر دعوت شده است. او انتشار اطلس اتنوگرافی را از سوی یک نهاد رسمی دولتی در این برش از تاریخ معاصر کشور یک حرکت هنجارشکنانه و ویرانگر و تهدیدکننده نظم و نظام موجود و برهمزننده اعتما د متقابل دولت، ملت و گروه های اجتماعی - قومی دانسته گفت: "كارويژه اصلی این نهاد، توليد متون و آثار علمي، غيرجانبدارانه و در خدمت رشد و ارتقاي سطح علمي و فرهنگي كشور و فرايند موجود و متناسب با ارزشهاي جديد، قانون اساسي و نظام حقوقي موجود و حقوق بشر است." او افزود: "تا كنون واكنشها (جز در مواردي!)، بيشتر سياسي،‌ احساسي و عاطفي بوده است و در اين ميان، اما، جاي يك نشست انتقادي، علمي و آكادميك خالي بوده است تا كارشناسان و انديشمندان، به بررسي و نقد همهجانبه كتاب بپردازند." 
آقای نظری، برگزاری این نشست را تلاش برای ترویج روشها و الگوهای برخورد تکثرگرایانه، روادارانه، دموکراتیک و علمی دانسته و سنجش ظرفیتها و توانایی های آکادمی علوم و نقد کارنامه این مرکز رسمی علمی کشور را از اهداف راهاندازی برنامه بیان کرد.

خانم‎ زهرا لطفی‎، شیوۀ تاریخ‎نگاری در افغانستان را مورد تحلیل قرار داده‎ و تاریخ‎نگاری در افغانستان را مبتنی بر "تک ‎نگاری" دانسته و گفت: "در عصر حاضر، پایه‎ های تارخ‎نویسی در افغانستان، بر سنت و سیاست استوار است. تنها تحولی که در زمینۀ تاریخ‎نویسی به وجود آمده، تاریخ رسمی است. این‎گونه تاریخ‎نویسی، همواره بر این بوده است تا مفهوم ملیت و ملت‎گرایی را در میان اقوام مختلف به وجود بیاورد. نوعی دیگر تاریخ‎نویسی که در افغانستان شکل گرفته، تاریخ‎نگاری محلی است. در افغانستان، تاریخ‎نگاری محلی بر بنیاد قوم‎گرایی تعریف شده‎؛ در حالی که تاریخ‎نگاری محلی مبتنی بر جغرافیا و مکان، تعریف شده است و به تاریخ‎نگاری محلی، از دیدگاه قومی نگریسته می‎شود." به باور خانم لطفی، در تاریخ‎نگاری که بر بنیاد قوم‎گرایی استوار باشد، اطلاعاتی درج تاریخ می‎شود که تأمین‎کننده منافع قوم حاکم باشد. در این‎گونه تاریخ‎ نویسی، اقوامی که در سیاست و قدرت سهم ندارند، همواره مورد نکوهش قرار می‎گیرند. او در ادامه ‎افزود: "با تداوم همین تاریخ‎نویسی سنتی‎، ما شاهد اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتونها) هستیم. این اطلس بر بنیاد متون تاریخی نگارش یافته ‎که از لحاظ تاریخ‎نویسی‎، تاریخ‎نویسی متنی را در‎بر دارد. دانشمندان آکادمی علوم افغانستان، در نوشتن کتاب اطلس‎، از روش چسپ و قیچی (‎copy  paste ) استفاده کرده، ‎متن‎ ها را  همان‎طور که در تاریخ آمده است‎، در اطلس اتنوگرافی نقل کرده ‎اند. در اطلس اتنوگرافی‎، برخلاف ‎اصول نوین تاریخ‎نگاری‎، تفسیر مفهوم و محتوا انجام نشده است. می‎توان گفت که این افراد همان ادیبان درباری‎اند که وقایع را تغییر داده‎اند. نکته مهم در اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتونها)، همین موضوع است که این افراد، تاریخ‎نگارانِ محلی ‎بوده که مسایل را از دیدگاه قومی نوشته ‎اند."
پرتو نادری، مسایل مطرح ‎شده در اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان‎، ‎به ‎ویژه دربارۀ مردمان هزاره مورد انتقاد قرار داده گفت: "من وقتی جملات و کلمات را در پیوند با ویژ‎گی‎ های اجتماعی و سنن مردم هزاره ‎در اطلس اتنوگرافی خواندم، دریافتم که اطلس یک نوشتۀ چرکین است." آقای نادری با انتقاد از ‎اسم کتاب اطلس ‎‎‎افزود: "‎برای من اسم این کتاب سوال برانگیز است. برای اینکه وقتی گفته می‎شود، اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتونها)، آدم به این نتیجه می‎رسد‎ که کتاب دیگری برای برادران پشتون اختصاص دارد. به تصور من در اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتونها) ‎مقداری از حقایق با جعل‎ها و مقداری از سخنان من ‎در ‎آوردی، آمیخته شده است. این کتاب هم سبب گریستن می‎شود ‎هم سبب خندیدن. در این کتاب آمده است‎؛ مردم هزاره نان گندم را در تنور پخته می‎کنند. من تا حال ندیدم که کسی نان گندم را در دیگ پخته کند.‎"
به باور نادری‎، سطح تحقیقات علمی در کشور بسیار پایین ‎است. به باور او، کتاب اطلس اتنوگرافی هیچ‎گونه موازن تحقیقی را در خود ندارد. نادری گفت: "‎با آنکه در سال ‎های اخیر، کتاب‎ های زیادی در مورد پیشینه‎های فرهنگی‎، اجتماعی، فلکلور و ادبیات محلی هزاره چاپ شده‎، به هیچ‎یک از این منابع  مراجعه نشده است. نشر کتاب اطلس‎، به اعتبار آکادمی علوم افغانستان، صدمۀ سنگین زده است. اقوام مختلفی در افغانستان زند‎گی می‎کنند و پخش کتاب اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتونها)، زیانبار است."
اسلم جوادی، یکی دیگر از منتقدان کتاب اطلس اتنوگرافی‎، نشر این کتاب را یک پروژۀ سیاسی دانسته گفت: "‎کتاب اطلس‎، در تاریخ افغانستان یک رخداد است؛ اما متفاوت‎تر از رخداد‎های دیگر. امتیاز این اثر، ‎معایب و کاستی‎های آن است. رخدادی را که اتفاق افتاده، می‎توان از دیدگاه‎ های  سیاسی، شکاف‎های قومی و جامعه‎ شناختی  مورد تحلیل قرارد داد. کتاب اطلس را می‎توان ‎در امتداد یک روند تاریخی تلقی کرد که  از آغاز این قرن، دنبال شکل‎گیری تک‎قومی بوده است. آنچه در جامعۀ ما رخ می‎دهد، باز‎تولید مناسبات قبیله ‎ای و روستایی در یک فضای ‎متفاوت با فضای قبیله‎ای است. تحقیقاتی که در آکادمی علوم صورت گرفته است، ‎هیچ‎گونه ساز‎گاری با یک تحقیق آکادمیک و علمی ندارد. کسی که این تحقیق را انجام داده است، نه‎تنها  با اصول ابتدایی تحقیق آشنایی نداشته بلکه با شیوۀ نگارش ‎فارسی دری نیز آشنا نبوده است."
آقای جوادی‎، اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان را توهین به انسان‎ هایی می‎داند که در افغانستان زند‎گی می‎کنند. به باور او، مشکل ما در افغانستان قومی بودن و قبیله ‎ای شدن آگاهی ‎و نظام آگاهی است. او می‎گوید: "به نظر من آنچه را که در ‎آکادمی علوم افغانستان مشاهده می‎کنیم، آکادمی علوم نیست بلکه نوعی از آکادمی قبیله ‎ای ‎است که از چشم‎انداز یک انسان قبیله‎ای به موضوعات علمی نگاه می‎کند. ویژ‎گی انسان قبیله‎ای ‎این است که در یک فضای سادۀ روستایی زند‎گی می‎کند‎ و پیچید‎گی‎ های اجتماعی را نمی‎شناسد و ‎تفاوت‎ها و لایه‎ های پیچیدۀ مناسبات شهری و اجتماعی را متناسب با ذهن بسیط خود، ساده می‎کند. همین ویژگی است که تحقیق اتنوگرافیک مربوط به ده ولایت پُر‎نفوس و صعب‎العبور کشور از سوی پدید آورندگان اطلس را در ده روز امکان ‎پذیر می‎کند. اگر انسان قبیله ‎ای نباشد نمی‎تواند این‎گونه جهان و  پیچید‎گی‎ های آن را ساده سازد. در حالی‎که اتنوگرافی، تحقیقی است که بیشتر از هر‎چیزی به زمان کافی برای تحقیق نیاز دارد.‎"
علی امیری، با یاد‎آوری ‎‎غلط‎ ها و نا‎رسایی‎ های بی ‎شمار موجود در مورد کتاب اطلس اتنوگرافی‎، ‎کارنامه آکادمی علوم را مورد نقد قرار داده گفت: "‎نمونه ‎های زیادی در کتاب اطلس اتنوگرافی‎ نشان می‎دهد که در آکادمی علوم افغانستان دغدغۀ علم و دانش وجود ندارد که با آنها بحث و به آنها پیشنهاد کنیم. در حال حاضر در آکادمی علوم کسی نیست‎، در واقع ما با دیوار حرف می‎زنیم، ما باید درد خود‎مان را با همدیگر در میان بگذاریم. سرنوشت فرهنگ در افغانستان، 300 سال است که به دست افراد این‎چنینی قرار گرفته است. انفجار بودای بامیان، کتاب‎شویی در نیمروز و اطلس‎نویسی‎های امروزی ‎تفاوتی باهم ندارند."
در پایان ‎برنامه‎، قطعنامه ‎ای از سوی ستاد برگزاری "همایش بررسی انتقادی - تحلیلی اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتونها)" از سوی‎ دبیر این ستاد به خوانش گرفته شد. در این قطعنامه از مسؤولان آکادمی علوم افغانستان خواسته شد تا در یک اعلان رسمی و مکتوب، کتاب اطلس اتنوگرافی را ‎باطل، غیر علمی و غیر قابل استناد اعلان کنند. همین‎طور در زمینۀ تشکیلات علمی آکادمی علوم تجدید نظر کرده تعدیلات و تغییراتی را به منظور بالابردن سطح علمی و کیفیت نیروی انسانی آن انجام دهند. قطعنامه همچنین خواستار ‎جلوگیری از نشر چنین ‎‎کتاب‎هایی در آينده شد‎ و در نهایت، خواستار محاکمه علنی کسانی شدند که در ‎تهیه و نشر کتاب اطلس دست داشته‎اند‎.
کتاب "اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتونها)" چندی قبل از سوی آکادمی علوم افغانستان به نشر رسید. گفته می‎شود، در این کتاب، به اقوام غیر پشتون ، ‎به‎ویژه ‎مردم  هزاره توهین صورت گرفته است. نشر این کتاب، واکنش‎ها و اعتراضات زیادی را ‎از سوی طیف‎های  مختلف سیاسی، اجتماعی و مردم در پی‎داشت.
منبع: افشار

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر