در این وبلاگ مطالب مختلف مربوط به افغانستان در مجموع و مخصوصاً هزاره ها در سراسر جهان، سایر مطالب و یادداشت های شخصی به نشر میرسد.
سلام هزارستان چشم براه نظرات، پیشنهادات و انتقادات سازندۀ شماست، و هم چنان از قلم بدستان گرامی میخواهد که دست نوشته هایشان را برای سلام هزارستان بفرستند تا زینت بخش صفحات آن گردد.

۱۳۹۱ تیر ۲۱, چهارشنبه

بیست و ششمین سا لیاد وفات محمد ابراهیم گاو سوار یکی از پیشگامان نهضت دهقانی و ضد استبداد گرامی باد.


مردم هزاره همواره قهرمانی و خود گذری چهره های شاخص مبارزین ملی شان، از جمله محمد ابراهیم خان گاوسواریکی از پیش گا ما ن نهضت دهقانی جنبیش ضد استبداد سلطنتی ودیگر جان با زان را گرامی میدارند. محمد ابراهیم گاوسوارویارانش نیز بدون شک یکی از همان بزرگمردانی است که گردش ایام نمی تواند، یاد او را از خاطره ها محو نماید . زنده یاد محمد ابراهیم خان گاو سوار یکی از شخصیت های سر شناس و با نفوذ قومی ولسوالی شهرستان ولایت دایکندی بود که برای تا مین عدالت درمقابل مظالم حکام وقت مبارزه میکرد. هنگامیکه محمد هاشم خان صد راعظم عموی ظاهر شاه فرمانی را صادر کرد...

استبداد در افغانستان پیشینهء تاریخی و طولانی داشته یگانه وسیلهء حکمروایی این حاکمیتها است که ریشه های آنرا نه تنها در نظام های استبداد در افغانستان پیشینهء تاریخی و طولانی داشته و
سیاسی بلکه رابطهء تنگاتنگ آنرا در ساختار و فرهنگ جامعه میتوان جستجو کردکه ویژگی چنین نظامی چیزی جز استبداد نمیتواند باشد. عقبماند ه گی اجتماعی و اقتصادی برای اافغانستان امر فطری و ازلی نمیباشد، بلکه این پدیده های نا میمون محصول سیاست گزاری قدرتهای طماع استعماری جهانی و منطقوی در وجود رهبران وابسته بوده و زاده خصلت عقب مانده نظام سیاسی قبیلوی است که ، در سه قرن اخیر سرنوشت سیاسی مردم افغانستان قربانی برتری جوئی های خاندانی ، قبیلوی و قومی گردیده است . تا ر یخ معا صرا فغا نستا ن با بی عدا لتی ملی و استبداد گره خو ر ده که ، بر ا ی ا نحصا ر قد ر ت سیا سی، ا ز حا کمیت ها ی خا ندا نی قبیلو ی گر فته تا دو لت ها ی با گرا یشا ت مد رنیته، نا چا ر بو ده ا ندکه در برابرآن کرنش نمایند . استبد اد در افغا نستان یک واقعیت خونین تا ریخی است و مردم هزاره نمونه زنده و انکا ر نا پذ یر خشن ترین نوع استبداد و بیداد گری ملی و مذ هبی در کشور است و هیچکس- نمیتواند از آ ن ا نکار نما ید.
در زندگی مردم هزاره صفحا تی بیعدالتی وبیر حمی بیمانندی وجود دارد در حا لیکه دیگر گروه های قومی کشور ممکن است از یک یا دو نو ع تبعیض رنج ببرند، ولی مردم هزاره ، به عنوان یک گروه مشخص قومی و مذ هبی که برای بقاء خود بخاطر، پایا ن سه قرن تبعیض قومی نژادی- اجتماعی و مذهبی مبارزه ء جان بازانه و خونبار کرده است که تاریخ استبداد زده افغانستان شاهد مبارزات و قربانی های میلیون ها تن از مبارزین راه آزادی بصورت جمعی و انفرادی اند که زنده تر از هر زنده ای، در ذهن و ضمیر مردم، جایگاه فراموش ناشدنی دارند. بابه قدرت رسیدن نادر خان وبرادران وبه خصوص در زمان صدارت هاشم خان وضع مردم هزاره بدتر از سابق شد .محرومیت سیاسی , قومی ومذهبی مردم هزاره بخصوص در زمان صدارت محمد هاشم خان غیر قابل تحمل و طاقت فر سا گردید. مظالم مامورین حکومتی که مردم فقیر هزاره را می چاپیدند خارج از کنترول بود. و ترور های بی رحمانه علیه شخصیت های سیاسی واجتماعی مردم هزاره اجرامیگردید., تعداد زیادی از مبارزان جسورو فداکار که علیه ستم و خود کامگی مبارزه میکردند در سیاه چال ها انداخته میشد.
مردم هزاره همواره قهرمانی و خود گذری چهره های شاخص مبارزین ملی شان، از جمله محمد ابراهیم خان گاوسواریکی از پیش گا ما ن نهضت دهقانی جنبیش ضد استبداد سلطنتی ودیگر جان با زان را گرامی میدارند. محمد ابراهیم گاوسوارویارانش نیز بدون شک یکی از همان بزرگمردانی است که گردش ایام نمی تواند، یاد او را از خاطره ها محو نماید . زنده یاد محمد ابراهیم خان گاو سوار یکی از شخصیت های سر شناس و با نفوذ قومی ولسوالی شهرستان ولایت دایکندی بود که برای تا مین عدالت درمقابل مظالم حکام وقت مبارزه میکرد. هنگامیکه محمد هاشم خان صد راعظم عموی ظاهر شاه فرمانی را صادر کرد که ازتمام حیوانات و مواشی شیردهنده ء مناطق هزاره جات سالانه مالیه روغن بطور سرانه حواله وتحصیل شود. این اقدام دولت زنده گی را برای مردم این ساحه دشوارو غیر قابل تحمل میساخت چون مردم قدرت تحویل مالیه سالانه روغن را نداشتند و قسمت زیادی از مردم هزاره مجبور میشدند تا در داخل ویا به کشور های همسایه مهاجر و متواری گردند.برای پایان دادن به این وضعیت طاقت فرسا محمد ابراهیم خان گاو سوار باپشتیبانی و اشتراک وسیع مردم ولسوالی شهرستان قیام را از اولقان مرکز ولسوالی آغازکردو اولقان را تسخیر نمودند.
بعدآ قیام کننده گان زیر رهبری ابرا هیم خان گاو سوار حکومت کلان پنجاب را به محاصره گرفته و تقاضای خود ها مبنی بررفع ولغو مالیه روغن از بالای مردم هزاره را برای حاکم کلان پنجاب ارایه کردند و حاکم کلان پنجاب درخواست قیام کننده گان را به کابل مطرح نمود که بزود ترین فرصت جواب خواست قیام کننده گان را ارسال نمایند.باالا خره هیآ تی از کابل بریاست والی محمد اسمعیل خان ما یار همراه با یکتعدا د از شخصیت های سر شناس و روحانی هزاره به مرکز حکومت کلان پنجاب اعزام گردید. این هیآت بعد از مذاکرات طولانی با رهبری قیام کننده گان و اخذ هدایت از مر کز ,دولت فیصله نمود که مالیه روغن را از بالای مردم هزاره رفع ولغو نماید. بدین تر تیب قیام کننده گان موفق شدند که این بار ی سنگین را از بالای مردم هزاره جات بردارد. هیآت اعزامی مرکز محمد ابراهیم خان گاو سوار را همراه با یکتعداد خوانین صاحب نفوذ مردم هزاره جات جهت ملا قات بیشتر با مقا مات عالی رتبه دولتی با خود به کابل بردند.محمد ابراهیم خان گاو سوار بعد از ختم ملا قات ها در کابل باقی ماند. زیرا دولت میتر سید ممکن است در صورت باز گشت دوباره وی به زاد گاهش به فعالیت ضد دولتی اقدام کند.
زنده یاد محمد ابراهیم خان گاسوار تقریبآ دوسال قبل از وفاتش دراواخیر سال ۱۳۵۹- شمسی از پلخمری به قلعه شاده شهر کابل در منزل برادرش سلطانعلی گاوسوار برای مدت کوتاهی جهت دید وبازدید با خویشاوندان و اقارب نزدیک شان که از ولسوالی شهرستان ولایت دایکندی به کابل آمده بودند اقامت داشت که نگارند ه نیز در آن ایام چند بار با مرحومی ملاقات نموده و از ایشان در باره مالیه روغن که از طرف دولت وقت بالای مردم هزاره جات حواله شده بود و جریان قیام ایشان برعلیه دولت چگونگی لغو آن مالیه روغن – و درباره پلان و اهداف حزب اتحاد در زمینه تعویض نظام سلطنتی به نظام جمهوری و دلایل افشای پلان و دوران حبس و مبارزات ضد خاندان آل یحیی سوالاتی را از مرحومی مطرح کرده و ایشان توضیحات داده میگفت که :-از جور وستم بی پایان خاندان یحیی برمردم کشور, خاصتا مردم هزاره جات خیلی رنج می بردم ناگزیر گشتم تا مردمان دانشمند صاحب احساس و اهل درد از اقوام مختلف افغانستان را جستجو کرده و آنان را در راه و هدف بزرگ تأسیس جمهوریت با خود همنوا سازم .هدف عمده من و همفکرانم واژگونی سلطنتاستبدادی و میراثی وبه جایش قایم نمودن یک نظام مردمی که تمام اقشار در اداره آن سهم مساوی داشته, هیچ گروهی را برگروه دیگر امتیاز و برتری و ترجیح نباشد بوده است .
زنده یاد محمد ابراهیم خان گاوسوارو همراها نش کسانی بودند که برای اولین بار صدای اعتراض برضد استبداد خاندانی را بلند کرد ه و طرح نظام جمهوریت را در جامعه عقب مانده آن زمان اعلام نمودند . شادروان محمد ابراهیم خان گاوسوارو در حلقه مرکزی حزب سری اتحاد به اشتراک علا مه سیداسمعیل بلخی میر سید اسمعیل لولنجی-خواجه محمد نعیم خان قو ماندان امنیه کابل – محمد حسن بیات تولی مشر ماشین خانه کابل- محمد صفر خان بیات – قر بانظر خان ترکمن کندک مشر نظامی – عبد الغیاث خان کو هستانی مدیر لوازم مکتب حربیه کابل – غلام حیدر خان بیات کندک مشر- میر زا عبد الطیف خان کابلی – میرزا محمد اسلم خان مدیر فواید عا مه و چند نفر دیگرکه در کابل تآ سیس وتشکیل شد عضویت داشت.
اعضای حزب سری اتحاد عقیده داشتند – تا زمانیکه برتسلط تحمیلی خاندان حکمران خاتمه داده نشود هیچ اصلا حاتی عملی شده نمیتواند ومصمیم شدند تا زمینه تشکیل دولت جمهوری را فراهم نمایند و به فعا لیت سری خود در کابل -ولایات بلخ –هرات – غور وچند ولایت دیگر ادامه دادند. با الاخره حلقه مر کزی فیصله کرد که روز اول حمل سال ۱۳۲۹ هجری –شمسی – شاه محمود خان صدر اعظم که معمولآ در دامنه کوه علی آباد – میله قلبه کشی دهقا نان را افتتاح میکرد به ضرب گلوله از پا در آ ورده شده و افسران پائین رتبه حزبی با افراد کو هدامنی و کو هستانی که قبلآ در کمین نشسته اند از چهار طرف به حمله مبادرت نمایند. مرحوم گاو سوار که نظامی برجسته و نشانزن ورزیده بود در هنگام تدوین پلان قیام نظامی و بلوای عمومی مردم علیه نظام مستبد شاهی وقت وظیفه ترور شاه محمود صدراعظم به عهده ایشان سپاریده شده بود چون ایشان نشانزن ماهر بود و مطابق پلان بعد از ترور صدراعظم وقت قیام کنندگان همراه با مردم به شکل دسته جمعی زندان دهمزنگ را اشغال و به اتفاق محبوسین باید به استقامت ارک سلطنتی ما رشمیکردند.
که بدین ترتیب قیام عمومی از طرف هزاران نفر به عمل آمد ه و سلطنت سقوط کرده ونظام جمهوری اعلان خواهدشد . مرحوم گاو سوار یکی از فعالین برجسته درحزب سری “اتحاد”بوده است که بعد از تاسیس حزب اتحاد، ایشان تلاش کرد تا با همکاری دیگر دوستان خود حرکت های آزادی خواهانه خود را از طریق قیام مسلحانه و مردمی به ثمر برساند. ولی متاسفانه با افشای پلان توسط گاجان صبحگا هان همان روز قبل از تطبیق پلان مرحوم گاو سوار را در هنگام عبور از مقابل مسجید شاه دوشمشیره دستگیر و ایشان به محل موعود زیارت کارته سخی نرسیدو همرا ه با دیگر اعضای حلقه رهبری حزب اتحاد قبل از اقدام شان زندانی شدند .
مرحوم گاو سوار در باره افشای راز و پلان اقدام حزب اتحاد به صدراعظم آنوقت شاه محمود خان, چنین میگفت که : “از طرف رهبری حزب اتحاد فیصله گردید در جمله افرادیکه به این عمل مبادرت می ورزند باید یک عنصر پشتون وجود داشته باشد , بهتر خواهد بود . به روزعمل نوروز ۱۳۲۹ اول سال را برای اقدامات شان تعیین و تثبیت وبه انتظار روز موعود دقیقه شماری میکردند در باره (شامل نمودن عنصر پشتون) در حلقه رهبری قیام کنندگان مباحثاتی زیاد به عمل آورده شد. بالاخره به شمولیت گل جان وردکی که اکثراعضای حزب اتحاد اورا می شناختند, اتفاق نمودند ” گلجان از دزدان معروف وردک بود و از دار و دسته جبیب الله کلکانی بود که حبیب الله کلکانی اورا منصب نایب سالاری داده بود. مگر به او هم خیانت فاحش کرده بود.” وبا شاه محمود خان هم در سرکوب کردن ابراهیم بیگ لقی کمک کرده و منصب غند مشر ملکی یافته بود. بعد از ارتکاب به چند عمل قتل بخانه محمد اسماعیل خان مایار پناه برده و تصادفاً یکی از اعضای رهبری حزب اتحاد اورا در همانجادیده بود. او دعوت حزب مذکوررا پذیرفته و گفت: “کورچه میخواهد؟ البته دو چشم روشن!”داخل شدن گلجان وردکی در ین حلقه گویا مثل همان یهودا بود.
گل جان وردکی که از طرف محمد اسلم خان مدیر فواید عامه معرفی شده بود قضیه را قبل از روز موعود به مقامات دولتی اطلاع نموده و فردا قبل از طلوع آفتاب دولت هر یازده نفر اعضای حلقه مرکزیرا دستگیر و همه را از آغاز ماه حمل سال ۱۳۲۹ شمسی تا سال ۱۳۴۳ شمسی در محبس نگهداشت د ر طی این مدت محبوسین زجر و شکنجه های گوناگون کشیدند.بعد از دستگیری قیام کنندگان مرحوم ابراهیم خان گاو سوار نزد هیات موظف تحقیق گفته است که ؛, از بدو تأسیس سلطنت خانواده محمد نادرخان ؛ از عملکرد مستبدانه دولت, اهمال و فروگذاریهای آن, درشئون مختلفه مدنی, زندگی اکثریت مردم در قرن بیستم به سویه ما قبل قرون وسطایی در بدخشان زنان و دختران جوان لباسی ندارند تا ستر عورت کنند, در نورستان پوست بز می پوشند کوچیها هنوز با حیات بدوی مبتلا و این آنچه انسانیت نام دارد بیگانه اند.طوایف هزاره در زیر یک سقف با حیوانات زندگی میکنند و از کلیه مزایای ابتدایی حیات بشری محروم اند و هیچ امید بهبود از آینده ندارند. گروه هائی قومی که به نام پشه ای ء یاد میشوند و در دره های مشکل گذار کوهساران و قلل جبال آشیانه و خوراک اکثریت شان علف و میوه کوهی است,. مسؤل تمام این بد بختیها خانواده سلطنتی موجوده است. تحمل آن اکنون بردوش ملت ستمدیده افغانستان سنگینی میکند.ما بر خاسته ایم این بار کثیف را از شانه مردم خویش بر اندازیم, اگر توفیق نیافتیم آیندگان حتماً این کار را کردنی اند و اعمال شما پاداشی جز این ندارد.
اینک بیست وشش سال از وفات آن مبارز نهضت دهقانی و ضد استبداد می گذرد؛ او یک مبارز راه آزادی بود که میگفت باید جوهر خون را به جای جوهر قلم نشاند و بنیان بنای استبداد را با سیل و لشکر خروشناک خون واژگون ساخت.مرحوم محمد ابراهیم خان گاوسواریکی از مبارزین توانا و وطنپرست و از پیشگامان نهضت دهقانی وضد استبداد سلطنتی افغانستان که مردم مرحوم گاو سوار، را به خاطر مبارزاتش بر ضد رژیم شاهیافغانستان می ستایند و از او به عنوان مبارز شجاع وبی باک نام می برند.
وی یکی از فعالین برجسته درحزب سری “اتحاد”بوده است. بعد از رندانی شدن زنده یاد گاوسوار دولت وقت خانواده – خویشاوندان و اقارب نزدیک ایشان را از شهر سنان ولایت دایکندی به شهر پلخمری تبعید و به کوج اجباری وادار ساخته بود . سلطانعلی گاوسوار برادر کوچکتر مرحومی از سال۱۳۶۴ – الی ۱۳۷۱ – شمسی یکی از اعضای فعال و برجسته شورای مرکزی ملیت هزاره بود و رابطه نزدیک دوستانه با صاحب این قلم داشت . ایشان مانند برادر ارشد شان مرحوم ابراهیم خان شخصیت با درد و با احساس نسبت به سر نوشت افغانستان بود ه است در هر جای دنیا که هست خداوند حفظ شان دارد. مرحوم محمد ابراهیم خان گاو سوار بعد از رهائی از زندان در شهر پلخمری حیات بسر می برد وبصورت غیر مستقیم زیر مراقبت دولت وقت قرار داشت. وی از احترام فراوان نزد روشنفکران – خوانین وعامه مردم هزاره بر خوردار بود وبحیث یک شخصیت ملی ومبارز افغانستان ومردم هزاره شهرت داشت.محمد ابراهیم خان گا وسوار در سال ۱۳۶۱ هجری –شمسی در شهر پلخمری پد رود حیات گفت . گرچه مرگ یک پدیدهً طبیعی است و خواه مخواه به سراغ هر انسان می آید. ولی مرگ شخصیت های با اعتبار در میان جامعه ، خدمتگار مردم و مرگ آنانی که آرمانهای مقدسی برای زیستن شرافتمندانه درجامعه دارند و برای برپایی نظام عدل وانصاف تلاش میورزند تکان دهنده بوده و اثرات ناگواری درخاطره ها برجای میگذارد. ﺪﺮﮔﺬﺸت ﺍﻴﻦ ﺸﺨﺼﻴﺖﺒﺰﺮﮔﻤﻨﺶ ﻨﻪ ﺘﻨﻬﺎ ﺘﮐﺎﻦﺪﻫﻨﺪﻩ ﺒﺮﺍﻯ خانواده ﻮﺪﻮﺴﺘﺎﻨﺶﺒﻮﺪﻩ ،بلکه ﻫﻤﭽﻮﻦ ﻀﺎیعه جبران ناپذیر ﺮﻮﺤﻰ ﺒﺭﺍﻯ مبارزان ملی ، دوستان شان و ﻨﻴﺯ ﺨﺪﻤﺎﺖﺒﻰ ﺸﺎﻴﺒﻪ، ﺨﺎﻂﺮﺍﺖ ﭙﺮﻨﺸﺎﺖ ﻮﻤﺒﺎﺮﺰﺍﺖ ﻤﻴﻬﻦ ﺪﻮﺴﺘﺎﻨﻪﺀ ﻤﺮﺤﻮمی ﺪﺮﻗﻠﻮﺐ ﻮﺍذﻫﺎﻦجامعه قدرشناس افغا نستان و ﻫﻤﻪ طرفداران عدل و انصاف ﺠﺎﻴﮔﺎﻩﺀ ﺨﻮﺪ ﺮﺍ داشته ﻮﺠﺎﻮﻴﺪﺍﻦ ﺨﻮﺍﻫﺪ ﻤﺎﻨﺪ.مرحوم گاوسوار بمثابه شخصیتی با اعتبار و مورد احترام درمیان دوستان، همرزمان و جامعه هزاره شناخته میشد. ایشان یکتن ازشخصیت های مبارز و پاک نفس و با تقوای و اهل سیاست در کشوربود، ولی پیوسته بعنوان دوست، غمخوار و دلسوز مردم نیازمند و با شهامت قوم خویش بود ومرحومی درلغو ما لیه روغن که از طرف دولت مستبد وقت بالای مردم هزاره جات تحمیل شده بود در خدمت مردمش قرارگرفت و جامعه هزاره همیشه از خدمات ایشان به نیکی یاد مینمایند .
روانش را شاد و یادش را گرامی و فرخنده و جایش بهشت برین باد.
تهیه و ترتیب:علی ظفر رحیمی از شهر الماتی قزاقستان
منبع: غرجستان



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر