هزاره نام فارسي شده اي ازره است. ازره نام مردمی است كه در ازارستان زندگي مي كنند.
بر سياق جمع بستن زبان پارسي؛ هزاره چون نام مردم است(انسان) با ها جمع بسته مي شود و مي شود (هزاره ها).
جاي كه هزاره ها زندگي مي كنند؛ مي شود؛ هزارستان، با پسوند جاي كه همان (استان) باشد. نمونه هاي آن زياد اند: تاجيكستان، ازبكستان، تركمنستان، افغانستان و...
هزاره جات درست نيست
هزارستان درست است
چرا؟
بر اساس سياق جمع بستن زبان عربي؛ نشانه جمع(ات) براي جمع مونث سالم مي آيد. مانند: مسلمات. اما عرب ها هر كجا به (ه) بيان حركت در فارسي مي رسيدند، آن را به (ات) جمع مي بستند. فارسي زبان ها به ويژه فارسي زبان هاي خراسان بزرگ به تقليد از عرب ها هركجا واژه ي فارسي با (ه) بيان حركت يافته اند، آن را به (ات) جمع بسته اند
. اما چون اين جمع بستن ها نيكو نبودند، يك (ج) ميانجي به آن اضافه كرده اند.(چه كار بيهوده اي)
ميوه+ ات = ميوه ات (درست نيست) ج اضافه كردند، شد. ميوه جات.
كارخانه+ ات = كارخانه ات (درست نيست) ج اضافه كردند، شد. كارخانه جات.
سبزه + ات = سبزه ات (درست نيست) ج اضافه كردند، شد. سبزه جات.
خراسانيان اين گونه جمع بستن را بيشتر براي گياهان، سبزي ها و ميوه ها به كار مي بردند نه براي انسان ها و جاي زندگي آنان، اگر هم باشد ناهنجار مي نمايد. اما در افغانستان چون مردمان اين سرزمين از عرب ها هم عرب تر اند، مردم هزاره ها را كه انسان اند، مانند: گياهان، سبزي ها و ميوه ها جمع بستند.
هزاره + ات = هزاره ات (درست نيست) ج اضافه كردند، شد. هزاره جات.
اين كار بدون هيچ منطق دستوري زبان فارسي و زبان شناسي صورت گرفته است. پر روشن است كه كاربرد آن نيز اشتباه است و نبايد آن را براي مردم هزاره به كاربرد.
و اما هزارستان:هزاره نام فارسي شده اي ازره است. ازره نام مردم است كه در ازارستان زندگي مي كنند.
بر سياق جمع بستن زبان پارسي؛ هزاره چون نام مردم است(انسان) با ها جمع بسته مي شود و مي شود (هزاره ها).
جاي كه هزاره ها زندگي مي كنند؛ مي شود؛ هزارستان، با پسوند جاي كه همان (استان) باشد. نمونه هاي آن زياد اند: تاجيكستان، ازبكستان، تركمنستان، افغانستان و...
(ه) در هزاره(ه) بيان بيان حركت است، نشانه اي است از واج(-) پيش يا ضمه، چون در فارسي واج ها نوشته نمي شود، در پايان برخي نام ها براي نشان دادن(-) (ه) مي آورند. در حقيقت بدون (ه) مي شود: ازره يا هزار(ه) (-) روي (ر). اين آوردن ها دستورمند اند. چنانچه در نامك و خانك پهلوي اين سياق سازي به كار رفته است و در پايان شده است (نامه و خانه).
اما مناطق مركزي؛ بار سياسي و مردم(هزاره) ستيزي دارد و بيشتر از طرف كساني به كار برده مي شود كه از بردن نام هزارستان و هزاره ابا دارند. دوست ندارند زبان شان برگرد واژه هزاره و هزارستان بچرخد كه خطرناك است و شرك آلود و بنياد دين محمدي را مي لرزاند.
اوغاني به من مي گفت: هزارستان به كار بردن شرك است و وحدت ملي ما را به خطر مي اندازد. گفتم: باكي نيست. شما سال ها به نام پشتونستان ما را با پاكستان در انداخته ايد. آب از سر ما گذشته است. نترسيد كه
...
نویسنده: داکتر حفیظ الله شریعتی
منبع: افشار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر