در این وبلاگ مطالب مختلف مربوط به افغانستان در مجموع و مخصوصاً هزاره ها در سراسر جهان، سایر مطالب و یادداشت های شخصی به نشر میرسد.
سلام هزارستان چشم براه نظرات، پیشنهادات و انتقادات سازندۀ شماست، و هم چنان از قلم بدستان گرامی میخواهد که دست نوشته هایشان را برای سلام هزارستان بفرستند تا زینت بخش صفحات آن گردد.

۱۳۹۱ فروردین ۲۹, سه‌شنبه

چرا کشتار و قتل عام؟



ایجاد یک نیروی دفاعی ضرورت است هر چند به هیچ وجه طرفدار جنگ نیستم ولی مردم باید اماده دفاع باشند. تجارب قبلی نشان میدهد که امکان حملات به مناطق مسکونی وجود دارد پس نباید مردم در غفلت گیر شوند . و ازجانبی هم از پراکنده گی ,بی نظمی و خود سری ها نظامی تا حدی امکان جلوگیری میشود. این یک گزینه ایست ناخوش ایند و اجباری اما ضرورت آن حتمی پنداشته میشود...

از مدت چند سال بدین سو آزره ها در کویته مورد حملات تروریستی قرار گرفته و کشته میشوند و در این یکسال شدت بی سابقه گرفته است. این یک ضرورت اشد است تا بصورت جدی مردم آزره کویته را برای نجات  از یک فاجعه انسانی  کمک نمود. با همبستگی با تمام شبکه های مردم آزره در دنیا  نیرو های مدنی فعال داخل کویته را باید حمایت نمود تا فریاد آنانیکه مظلومانه مورد تهاجم و حمله تروریستی قرار میگیرند بگوش جهانیان رسانیده شود. این پیام برای مردم صلح دوست دنیا رسانیده شود که ادغام دو روش "سیاست نسل کشی" وسیاست "قربانیان مذهب وسیاست"  وخصومت تاریخی، افتصادی و سیاسی میان کشور های منطقه مردم آرزه را به کشتارگاه ها کشانده و دسته دسته قتل عام میشوند. آنهم در دنیایکه یک سمت از طبل حقوق بشرپر سرو صدا است و سمت دیگر غوغای دین و مذهب، اما کجاست وجدان انسانیکه تکان بخورد و بپرسد چرا کشتار و قتل عام؟
این یک مسولیت انسانی هر فرد صلح خواه و مترقی است تا برای جلوگیری از قتل عام و فجایع انسانی و همکاری با انسانهای بی دفاع از هر وسیله و توان ممکن باید استفاده نماید اما قبل ازهمه علل وقوع چنین فاجعه نیاز و بررسی همه جانبه و جامع  دارد. ازآنجاییکه در زمان وقوع جنگهای کابل، مزارشریف و بامیان در آنجا حضور داشتم و شاهد وقوع  حوادث هستم و شناخت نسبی هم از شرایط کوبته دارم می توانم بگویم که قتل عام آزره ها در افغانستان و کویته بیشتر عوامل مشترک دارد اما در دو جغرافیای سیاسی متفاوت.
ناگفته نماند که ما همچو یک آینده را درکابل باید پیش بین باشیم البته با شرایط متفاوت سیاسی و اجتماعی افغانستان که صرفآ بعضی تصامیم متفاوت تر خواهد بود.
اول- سیاست نسل کشی  نفی و سرکوب آزره ها
 این سیاست عوامل داخلی قتل عام آزره هاست زیرا قتل عام آزره ها دردهه هفتاد افغانستان و امروز کوبته ریشه در تاریخ و بحران اجتماعی ناشی از انحصار قبیلوی و افکار بدوی دارد در جامعه بدوی مغز انسانها هنوز توان درک همزیستی مسالمت آمیز و احترام به ارزشهای انسانی و درک و تحمل انسانها را ندارد ویا بهتر بگویم در مفکوره های بدوی و قرن حجر  قدرت درک معیارات مدنی شدن نمیتواند وجود داشته باشد و فکر میشود که قوای فیزیکی و قوای قهریه باید بکار برده شود و هر آنکه به میل و خواست نباشد باید نابود گردد.
دوم- آزره ها قربانی مذهب و سیاست
آزادی عقیده جز حق هر انسان است. هر کس حق دارد عقاید خود را بیان، اظهار و اداء نماید. ما مسلمان هستیم، هیچگونه شک و تردید در آن وجود ندارد اما دین ما و مذهب ما و عبادت ما برای خداوند است نه برای سیاست بازی، نه برای تخاصم اقتصادی و نه برای ایجاد تنش های اجتماعی. دین خدا برای صلح و مسالمت آمیز زندگی کردن است.  منافع سیاسی و اقتصادی ما باید براساس نیازمندی های اجتماعی و معیارات بین الملی استوار باشد. از اینرو با اختلاط دین و سیاست هم دین خراب میشود و هم سیاست، چنانچه دین در خدمت سیاست قرار گرفته و ارزش های دین زیر سوال رفته است. در مقابل سیاست آمیخته با دین با دور ماندن از تحولات عصر نوین از چرخش باز مانده و باعث یک خلاء جدی در تفاهم اجتماعی گردیده و این خلاء همرا ه با عدم عقلانیت لازم و تقابل دو دوره بسیار متفاوت تاریخی چهره جدید به دین میدهد و به نظر من آن افراط گرایی و تشدد امروزی است. این افراط گرایی دز چهره القاعده، لشکرجنگهوی، سپاه صحابه، لشکر طیبه، طالبان، گروه حقانی و امثال آنها ظاهر گردیده است که نه تنها برای جوامع مربوطه بلکه تهدیدی بزرگی برای دنیا و آینده جامعه بشریست، و چنانچه دیده میشود که هیچگونه آزادی و حقوق انسانی و مدنی برای ایشان قابل پذیرش نیست.  این در حالیست که افراط گرایی مذهبی در  جامعه اهل تسنن حامی منافع سیاسی و اقتصادی عرب ها و ترویج کننده فرهنگ بدوی و قبایلی عرب ها است از اینرو فرهنگ افراطیت با سرمایه های عرب پشتوانه دارد.
 اما افراط گرایی در جامعه تشیع حامی منافع سیاسی و اقتصادی ایران است. این یک حقیقت مسلم است که بخش عظیم شیعه های افغانستان را آزره ها تشکیل میدهد و آزره های کوبته هم شیعه هستند. شیعه ها هم حق دارند مراسم مذهبی و آزادی های مذهبی خود را باید داشته باشند. اما عملکرد مسلمانان اهل سنت و جماعت هر دو در پاکستان گونه افراطی دارد  و دارد میرود تا در افغانستان نیز شدت یابد. ایران تحت پوشش دین و مذهب دربین آزره های شیعه نفوذ نموده و با استفاده از احساسات مردم و کشاندن مردم در تظاهرات روز جهانی قدس وهفته وحدت، پخش تصاویر رهبران ابران، ترویج افراط گرایی در مراسم های مذهبی نیروی مردمی را به دنیا نمایش میدهد. از اینرو مردم  صادق و بی آلایش آزره ناآگاهانه با اشتراک در این چنین تظاهرات و حمل شعار های ایرانیها قربانی منافع سیاسی و اقتصادی ایران شده اند. این در حالیست که  ایران از یک طرف خصومت تاریخی و نژادی با عرب ها دارد و از جانبی دشمنی با اسرائیل و امریکا.
در دنیا امروزی هیچگونه ممانعت برای اجرای عبادات و مراسم دینی مسلمانان وجود ندارد چنایچه من خودم شاهد آن هستم مسلمانان هم از شیعه و سنی چه در اروپا  و یا آمریکا در اجرای عبادات و مراسم دینی و مذهبی شان با کدام مانعی مواجه نیستند. اما باعث مشکل برای دیگران نشوند (مانند ترور و انتحار). مسلمانان در کشور های اروپایی و آمریکا از تمام امتیازاتی که یک شهروند بومی آن کشور دارد برخوردار است. پس شعار ها و استفاده از احساسات مردم صرفا جنبه استفاده جویی برای حفظ منافع کشور های متخاصم است نه خطری برای دین و مذهب. .
سوم-  اقلیت های اجتماعی قربانی بازی های بزرگ
همهمه های تجزیه پاکستان وایجاد بلوچستان و پشتونستان باید بررسی گردد  هرچند این احتمال را بسیار ضعییف می بینم زیرا منافع سایر کشور ها هم بیشتربه یک پاکستا ن پایدار و قوی بستگی خواهد داشت تا تشکیل دولت های نو پا آنهم در جوامع کاملا قبایلی و بدوی. فکر میکنم  اگر چنین باشد این هم ارتباط  میگیرد به تصامیم معقول دولت های پاکستان و افغانستان در اتخاذ اصول سیاست خارجی، انتخاب شرکای سیاسی و اقتصادی شان، و تامین امنیت و مصونیت عامه در افغانستان و پاکستان.
چهارم- مشکلات داخلی پاکستان و تنش های قومی و قبییلوی که خصلت جوامع فقیر و عقب مانده پنداشته میشود ولی ابن عامل به تنهای خود از دید من خیلی ضعیف به نظر میرسد.
به هر حال، آزره ها هر روز به مرمی بسته میشوند و قتل عام میگردد. عوامل داخلی برای تکمیل کینه های دبرینه و نسل کشی آزره ها به نیرو های منطقه  و افراط گرایی پناه برده تا با اتکاء به پول و سرمایه های ایشان هم آزروی خودشان برآورده گردد و هم منافع کشور های منطقه تامین گردد. ولی کجاست صداهای انسان دوستانه و حقوق بشر که بتواند فریاد مظلومانه ده ها هزار انسان بیدفاع را به دنیا برساند و برای نجات ده ها هزار انسان بیدفاع چتر و پناه بسازد.
بلی! این ما خود ما هستیم که چگونه یک صدای قوی و هماهنگ را بلند میکنیم که هم برای مردم دنیا برسد و همچنان  همه ی ما در کنار همدیگر صدای همدیگر، التیام بخش همدیگر و یاور و بازوی همدیگر باشیم. این یک فریاد انسانی برای کمک انسانهای بیدفاع در برابر ترور و وحشت و افراطیت است که تمام جهان در تهدید آن قرار دارد ما هر چه در توان داریم برای صلح و زندگی مسالمت آمیز و رفاه و آسایش مردم بکوشیم.
چگونه میتوان از قتل عام جلوگیری نمود:
اول -استراتیژی کوتاه مدت:
- تداوم و گسترش رهبری شده و فعال اعتراضات مدنی و مسالمت آمیز در پاکستان و سراسر دنیا.
- ایجاد یک کمیته هماهنگی و مشورتی تا نهاد های مدنی و احزاب سیاسی را در داخل کمک نمایند.
- بسیج تمام امکانات صوتی، تصویری و نوشتاری برای انتشار و انعکاس واقعات قتل عام ها در سراسر دنیا.
- تهیه فیلم های مستند و ارائه آنها به زبانهای بین الملی به خصوص انگلیسی و عربی و پخش آن از طریق رسانه های معتبر دنیا.
- ایجاد روابط و هماهنگی با سایر نهاد های مدنی و احزاب سیاسی کشور و کوشش برای یک راه تفاهم اجتماعی (ملی؟؟؟)
- تدویر کنفرانس ها، ورکشاپ ها، سیمینار ها و جلسات متعدد هم در اروپا، استرالیا، آمریکا و افغانستان و بررسی وضعیت، عوامل، چالش ها و راهبردها.
- ایجاد نهاد های مدنی و خیریه برای کمک های مالی انسانی در صورت ضرورت
- ایجاد یک نیروی دفاعی ضرورت است هر چند به هیچ وجه طرفدار جنگ نیستم ولی مردم باید آماده دفاع باشند. تجارب قبلی نشان میدهد که امکان حملات به مناطق مسکونی وجود دارد پس نباید مردم در غفلت گیر شوند. و ازجانبی هم از پراکنده گی، بی نظمی و خود سری های نظامی تا حدی امکان جلوگیری میشود. این یک گزینه ایست ناخوش آیند و اجباری اما ضرورت آن حتمی پنداشته میشود.
  دوم -استراتیژی دراز مدت:
- توانمند ساختن مردم از لحاظ  فکری و دماغی اساسی ترین راه است یعنی آموزش و اگاهی چه کوتاه مدت و دراز مدت
- باید یک معلومات کافی برای مردم فراهم ساخته شود تا از برگزاری هر نوع اجتماعات و مراسم و حرکات و سخنانیکه باعث تخریش دیگران میگردد جلوگیری گردد بخصوص اجتماعات ایکه وجه سیاسی دارد و ریشه در خصومت های عرب و ایران دارد
- مردم نیاز به آگاهی دارند تا از احساسات پاک مذهبی مردم برای اهداف و منافع کشور های دیگر ازین بیشتر استفاده نگردد.
_تدویر ورکشاپ ها برای جامعه مدنی، محصلین و روشنفکران در مورد سلوک و روش، حل منازعات، مدیریت سالم سیاسی و اجتماعی در موقع بحران، رهبری سالم...
- رسانه ها، کتب و مجلات با مقالات و مضامین به گونه عرضه گردد که ترویج کننده فرهنگ  همزیستی مسالمت آمیز و  تفاهم در میان مردم باشد. اینکه چگونه باید عقاید خود را ابراز کرد و به عقاید دیگران احترام گذاشت. دین و مذهب هیچکس در خطر نیست و دین تنها  ریختن در جاده ها و شعار دادن ویا ابراز احساسات نیست. جنبه های فعالیت های کشور های منطقه باید برای مردم باید به آرامی گفته شود که چگونه احساسات آنها توسط کشور های همسایه و منطقه به بازی های سیاسی گرفته میشود.
نویسنده: داکتر راحله کویر
منبع: جمهوری سکوت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر