در این وبلاگ مطالب مختلف مربوط به افغانستان در مجموع و مخصوصاً هزاره ها در سراسر جهان، سایر مطالب و یادداشت های شخصی به نشر میرسد.
سلام هزارستان چشم براه نظرات، پیشنهادات و انتقادات سازندۀ شماست، و هم چنان از قلم بدستان گرامی میخواهد که دست نوشته هایشان را برای سلام هزارستان بفرستند تا زینت بخش صفحات آن گردد.

۱۳۹۱ فروردین ۱۸, جمعه

کشاورزی هزارگی




شیران بامیان و حاکمان محلی غرجستان به بازسازی قنات‌ها و تشویق و گسترش کشاورزی، باغبانی و دامپروری علاقه یی زیادی داشته اند. کشت انواع میوه مانند سیب، انگور، انار، هلو، فندق، سنجد، بادام، توت، گلابی، زردآلو، گردو، شاه بلوط و نیز انواع سبزی و گل مانند تره تیزک، تره، گشنیز، خیار، نرگس، یاسمن، نسترن، لاله، بنفشه، همیشه بهار، گل سرخ و گل شب بو در آن روزگار رواج داشته اند. در دوره‏های اسلامی باغبانی هزارستان به حداکثر گسترش خود رسید و برای نخستین بار پرورش انار و مرکبات به طور جدی و صنعتی در اطراف رودخانه‏ی هیرمند و ارغنداب آغاز گردید. در این دوره برخی از انواع سبزی مثل مارچوبه و حبوبات- دانه جات و سبزی‏های تره‏کاری مانند شلغم و زردک و مانند آن به مقدار فراوان در غرجستان زراعت می‌شدند...
پیشینه ی کشاورزی درهزارستان

هزارستان  یا غرجستان کهن یکی از نخستین جای‏های است که در آن با سپیده دم تاریخ  کشاورزی و زراعت آغاز گردیده است. کشاورزی یکی از شاخه های اصلی اقتصاد هزارستان از گذشته تا کنون بوده است. دو عنصر مهم آب و خاک پایه‏ی اصلی کشاورزی در هزارستان را تشکیل می دهد. وجود رودهای سرشار و دشت‏های گسترده‏ای ارغنداب، زمین داور، زاولستان باستانی، گستره‏ی رودخانه‏ای هیرمند و کوه‏پایه های هزاره‏ نشین(قول‏ها و ناوه‏ها) نشان از نخستین انسان هزاره دارند که به کشت و آبیاری و پرورش دام مشغول بوده اند. بودن ییلاق‏ها و دشت‏های سرسبز و زمین‏های حاصلخیز و اراضی مستعد و آب کافی نشان از منطقه ای مناسب برای کشاورزی درغرجستان و زولستان دارد. اهمیت کشاورزی درهزارستان و بالا رفتن میزان کشت و تاثیر آن در زندگی مردم به پایه ای بوده است که اقتصاد قومی و ملی را برآن استوار می دانسته اند و آن را همواره می ستوده‏اند. پادشاهان و حاکمان هزارستان و غرجستان کهن در بهره برداری از منابع طبیعی و آب و خاک و توسعه بازرگانی و کشاورزی که حیات اقتصادی کشور آن‏ها را تضمین می کرد، دلبستگی فراوان داشتند و همواره کشاورز و کشاورزان را می ستودند. جابه جایی هزاره ها به درون کوه پایه های هزاره نشین افزون بر غصب زمین‏های کشاورزی آنان، جستجوی چراگاه‌های جدید و مهاجرت دهقانی برای به دست آوردن و ساختن زمین بهتر برای کشاورزی بوده‌است. حفاری‌هایی که در حوالی جاغوری و اطراف بامیان انجام شده اند، نشان می‌دهند که هزاران سال پیش هزاره‏ها سامانه‏ی کشاورزی مانند امروز و یا کمی کهن تر داشته‌اند. نقاشی‏های غارهای بامیان، قره‏باغ، جاغوری نشان می دهند  که در حدود سه هزار سال پیش هزاره‏ها درخت  را اهلی کرده بودند و نشستن در سایه آن و برداشت محصول آن را به نیکویی می دانسته اند. بنابراین در آن زمان در هزارستان باغبانی و کشاورزی رواج داشته است. در نقاشی غارهای مناطق مختلف هزارستان درختان از نظر قد مساوی و روی خطوط موازی کشت شده اند و با چرخ چاه‌های عظیمی که به وسیله گاو چرخانده می‌شدند، آبیاری می‌شده اند. از میوه‌های مهم آن دوره که در نقاشی ها آمده اند: انگور، سیب، زردالو را می‌توان نام برد.
شیران بامیان و حاکمان محلی غرجستان به بازسازی قنات‌ها و تشویق و گسترش کشاورزی، باغبانی و دامپروری علاقه یی زیادی داشته اند. کشت انواع میوه مانند سیب، انگور، انار، هلو، فندق، سنجد، بادام، توت، گلابی، زردآلو، گردو، شاه بلوط و نیز انواع سبزی و گل مانند تره تیزک، تره، گشنیز، خیار، نرگس، یاسمن، نسترن، لاله، بنفشه، همیشه بهار، گل سرخ و گل شب بو در آن روزگار رواج داشته اند.
در دوره‏های اسلامی باغبانی هزارستان به حداکثر گسترش خود رسید و برای نخستین بار پرورش انار و مرکبات به طور جدی و صنعتی در اطراف رودخانه‏ی هیرمند و ارغنداب آغاز گردید. در این دوره برخی از انواع سبزی مثل مارچوبه و حبوبات- دانه جات و سبزی‏های تره‏کاری مانند شلغم و زردک و مانند آن به مقدار فراوان در غرجستان زراعت می‌شدند. در اثر یورش مغول‌ها، باغبانی درغرجستان و هزارستان کنونی از رونق افتاد و وضع بدین منوال بود تا آنکه شاهان چوپانی یا چوپان شاهان- شاهان ارغونیه ی هزاره در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری قمری به توسعه کشاورزی در دی چوپان و دیگر مناطق هزارستان پرداخت. در قلمرو شاهان چوپانی انواع درختان میوه و سبزی‌ها در تمام نقاط هزارستان کشت می‌شدند و باغبانی آن قدر رونق داشت که از ارغنداب انواع میوه به ویژه انار به هندوستان، ایران، آسیایی میانه و آسیای صغیر می بردند. در این دوره و پس از آن مرکز تولید برگه زردآلو هزارستان بود و غرجستان ناحیه با ارزشی برای پرورش انواع میوه به شمار می‌آمد. هزاره‏ها نگهداری بذرها، غلات و این‏که کدام درخت و گیاه از بذر می‌روید و کدام باید به صورت نهال کاشته شود و هم‏چنین خواص انگور و دیگر درختان میوه‌دار و بی‌ثمر، انواع گیاهان تزئینی را به درستی می‏دانستند و آن‏ها را به نیکویی به کار می‏بردند. هزاره‏ها می‏دانستند که رویش هر گیاهی  به فصلی اختصاص دارد. آنان در قلمه زدن، پیوند زدن انواع درختان ثمردار و بی بهره و نیز بذرافشانی، نهال‌کاری و غرس درختان تبهر داشتند. هزاره‏ها در این دوره کود حیوانی و انسانی را صنعتی کرده بودند و با افزودن مقدار خاکستر، خاک سیاه و خاک آهن آن‏ها را غنی سازی می‏کردند. دستگاه‌هایی برای بهره برداری از آب تهیه دیده بودند که از آن جمله می‌توان چرخ چاه خودکار را نام برد. داشتن اسپ، یابو و الاغ و ترویج نباتات سودمند نشان از کاربرد آن‏ها در کشاورزی داشته است. (تاریخ شاهان ارغونیه- چوپانیان)
کشاورزی در هزارستان

با وجود این‏که خاک هزاره‏ها وسیع است، رویهم‌رفته زمین‏های آنان امروز برای کشاورزی در ابعاد بزرگ مناسب نیست. تنها ۱۲٪ از مساحت خاک هزارستان تحت عملیات کشاورزی است. بقیه کوه و دره‏های عمیق و ناگذراند. زمین‌های با ظرفیت کشت و زرع  بسیار کم است درحالی‏که در گذشته بسیار وسیع و با ظرفیت بالایی بوده است.
درهزارستان هم زمین‌های نیاز به آبیاری و هم زمین‌های باران- سیر، دیمی وجود دارد.
با این که بیش از دو سوم جمعیت هزاره‏ها در این بخش مشغول به کاراند ولی این بخش تنها ۵٪ از سود خالص هزارها را به خود اختصاص داده ‌است.

کشاورزی سنتی
در کشاورزی سنتی هزارگی، فعالیت کشاورزی از قبیل زراعت، باغداری و دام پروری و… برای دهقان هزاره، کار او و نوع زندگی او محسوب می‏شوند. در مناطق هزاره نشین، کشاورزی سنتی (کشاورزی معیشتی) فعالیت کشاورزی به شکل سنتی وجود دارد. در این گونه‏ای از کشاورزی نیروی کار مهم‏ترین عامل در افزایش تولید است و این یکی از دلایل وجود خانوارهای پر جمعیت در مناطق هزاره نشین است. کشاورزی در هزارستان با وجود نیروی کار فراوان و کار یدی بهره وری پایین دارد. درهزارستان حدود ۳۰ تا ۴۰ در صد از مردم به کارهای کشاورزی از نوع سنتی آن مشغول اند. از شروع فصل کاشت و آماده سازی زمین تا فصل برداشت محصول، همه کارها به شکلی سنتی و آمیخته با دستگاه‏های قدیمی انجام می‏شود.
کشاورزی مدرن کمتر به آن‏جا راه برده است. کشاورزیی که شامل طیف وسیعی از تخصص‌ها و فنون، از جمله راه‌هایی برای گسترش زمین‌های مناسب برای زراعت گیاه، حفر کانال‌ها و فرم‌های مختلف آبیاری شود، برای هزارها به سبب رنج تاریخی، ستم ملی، استبداد داخلی و استعمار خارجی به ویژه تعصب عریان قومی شناخته شده نیست.
ویژگی‏های کشاورزی سنتی
کشاورزی سنتی(معیشتی)، کم بودن بهره وری، کاربر، سخت و یدی بودن، کم بود سرمایه گذاری، کوچک بودن اراضی کشاورزی، اعتبارات خرد در کشاورزی سنتی از ویژگی این‏گونه کشاورزی است.
 
ابزار کشاورزی سنتی
 کشف ابزارهای اولیه‏ی کشاورزی ساخته شده از چوب، استخوان، سنگ و سرانجام ترکیبی از چوب و آهن نشان می‏دهند که هزاره‏ها در گذشته چگونه کشاورزی می‏کرده‏اند. علامت گذاری و نگاره گری درون غارها از هزاران سال پیش در بامیان و دیگر مناطق هزارستان نشان از رونق کشاورزی سنتی در هزارستان دارد. کشاورزی سنتی درهزارستان در طول سالیان و هزاره ای گذشته با اندکی تغییر تقریباً به همان شکل انجام می‏شود و تغییرات بزرگی در ماهیت آن رخ نداده است. در مناطق هزاره نشین از شروع فصل کاشت و آماده سازی زمین تا فصل برداشت محصول، همه کارها به شکلی سنتی و آمیخته با دستگاه‏های قدیمی انجام می‏شود.
ابزارهای کشاورزی که درهزارستان به کار می‏رفت و می‏رود شامل انواع ابزارهای دستی ساده مانند بیل‏، کج بیل‏، رش بیل، داس دسته کوتاه، کلنگ، چپچور، دامی چوبی از قبیل قلبه گاو، یوغ، ییغ و اسپار، هرس‏های دندانه ای، خرمن کوب و مانند آن‏ها اند. ابزارهای کشاورزی معمول امروزی در نقاط مختلف هزارستان به ویژه در نقاط دورافتاده تغییر زیادی نکرده اند و با ابزارهای قدیمی فرق چندانی ندارند. هنوز در اکثر نقاط دور افتاده‏ی هزارستان از یک یا دو جفت گاو یا الاغ به عنوان توان کششی با یوغ و اسپار که اکثرا از چوب ساخته شده اند، استفاده می گردد.
 بیل
هزارها دونوع بیل دارند، یکی را تک بیل و دیگری را رش یا راش بیل می‏گویند. تک بیل ساخت آهنگران محلی است. دسته‏ی آن از چوب و کاسه‏ی آهنی آن به صورت استوار بدون خم خوردگی ساخته می‏شود. پشت سر کاسه‏ی بیل، بازوی چوبی وجود دارد که از وسط آن سوراخ است و با فانه‏های چوبی به دسته‏ی بیل، محکم می‏شود. این شانه در وقت تک بیل کردن زمین به کارگر کمک می کند که زمین را عمیق‏تر بیل بزند.
راش بیل‏ها ساخت کشورهای خارجی است. کاسه‏ی راش بیل خم است و شانه‏ی خمیده دارد. نوعی از راش بیل که به آن بیل چینایی می‏گویند، بسیارمعمول و معروف است.
چبچور
چبچور ابزار راحت و دم‏دست است که از کلنگ کمی کوچک‏تر است. این وسیله‏ی ساده توسط آهنگران محلی ساخته می‏شود. دسته‏ی آن بیشتر از چوب بادام یا تاخوم است که با شینیه‏ی آهنی یا چوبی به چبچور وصل می‏شود. شینیه در محکم کردن دسته نقش اصلی را دارد. برای این کار چبچور را با دسته نخست در آب می‏گذارند و در پایان با چکوش یا الغه می‏کوبند که سفت شود.
اسپار
اسپار چند قسمت دارد. نوک اسپار: که مردم به آن پلک می‏گویند از آهن فولاد است که در زمین فرو می‏رود. ته آن پهن است و به کنده‏ی اسپار محکم می‏شود.
کنده اسپار: از چوب محکم است ماهی مانند که در پشت‏سر خود سوراخی مربع شکل دارد که دسته یا تیر اسپار به آن وصل می‏شود.
شمشیرک: درکنار دسته برای استحکام آن جاگاشته می‏شود. این چوب یک راس نوک‏تیز و یک قاعده‏ی پهن دارد که راس نوکدار آن از تیرچوب می‏گذرد و آن را محکم می‏کند. شمشیرک باعث تعادل اسپارهنگام کار می‏گردد.
تیراسپار: چوب انحنایی شکل است که یک طرف آن به کنده و شمشیرک طرف دیگر آن برای استوار نگهداشتن اسپارتوسط گوشک و ریسمان و اتنگ به یوغ وصل می‏شود.
گوشک اسپار: چوب استوانه‏ی شکل است که در سوراخ نوک تیر جاگذاشته می‏شود. گوشک چوب است که اسپار را به یوغ وصل می‏کند.
یوغ: چوب بند است که گاوان را با آن تحت فرمان می‏آورند. وسط یوغ که آن یوغله گفته می‏شود، ثابت است. یوغله محل تلاقی  یوغ  و تیراسپار است که با ریسمان و اتنگ به‏هم وصل می‏شوند. دو طرف دیگر یوغ مانند کپ چوی در باز و بسته می‏شوند که به آن قبتل یوغ می‏گویند. گاوان نخست وارد در یوغ می‏شوند و سپس با چوب‏بند یوغ به بند کشیده می‏شوند تا نافرمانی نکنند.
آتنگ یا ریسمان: آتنگ ریسمان است که تیر اسپار را به یوغ وصل می‏کند و آن را می‏بندد. در گذشته آتنگ را از چوب الترغینه، لوخ و پوست گاو می‏ساختند. اکنون بیشتر از ریسمان پلاستیکی و ریسمان تایری است.
ماله
ماله قطعه چوب مستطیل شکل است که در وسط سوراخ مربع شکل دارد. تیرماله درون این سوراخ مربع شکل با شینیه و پانه محکم می‏شود. تیرماله مانند تیر اسپار است که ماله را به یوغ وصل می‏کند. ماله دو سوراخ در دو گوش دارد که با زنجیر به تیرماله وصل می‏شود. در پایان شخم زدن دهقان اسپار را از گاوان جدا می‏کند و ماله را به جای آن می بندد. ماله  کردن شبیه اسپار زدن است با این تفاوت که به جای لر زدن زمین را ماله می‏کند و هموار می سازد تا برای ورغ و جر آماده شود. دهقان هنگام ماله زدن روی ماله سوار می‏شود، دم یکی از گاوها را به دست می گیرد و با تال آن‏ها را به تندی می‏راند تا زمین خوب هموار شود.
خوشکش، پل کش، آله کش
ورغ و پلوان کشی را نخست با اسپار ورغ و کندلو می‏کشند، سپس با بیل پلوان درست می‏کنند. برای پلوان‏ها دهن ورغی می‏سازند. در پایان با خوشکش آله درست می‏کنند.
پل کش: از چوب درست می‏شود. دسته‏ی پلکش مانند بیل درست می‏شود و بدنه‏ی آن مانند خوشکش که قطعه چوب است مستطل شکل که در وسط آن سوراخی ساخته می‎شود. دسته با شینیه و پانه از این طریق به بدنه وصل می‏شود. پل کش بیشتر برای زمین‏های شیلاوه و پتی استفاده می‏شود که امکان ماله با گاو نباشد.
خوشکش همان آله کش است. دسته‏ی آن از چوب است و بدنه‏ی آن از چوب و گاهی آهن که مانند نوک مرغابی ساخته می‏شود. با خوشکش خط‏های موازی(جر- آله) روی زمین ماله شده می‏کشند. آب در این آله‏ها جریان می‎یابد و به ریشه‏ی گیاهان می‏رسد.
شدیار
به زمین شخم زده شده شدیار گفته می‏شود. زمین شدیار دارای پستی و بلندی(کلوخ) است. برای از بین بردن کلوخ‏های آن باید ماله روی آن کشیده شود. ماله کردن باعث می‏شود که زمین هموار گردد، دانه‏ها در خاک فرو رود، پرندگان نخورد و زمین هم‏سطح شود.
کیشه
پس از ماله کشیدن زمین، دهقان اسپار را دوباره به گاوها می‏بندد و زمین را به  شیخکی و کندلو تقسیم می‏کند تا ورغ و کندلو ساخته شود و زمین ورغ جر شود. دهقانان این کار را کیشه(جراندازی) می‏گویند. برای این کار نخست دهقان با چبچور زمین را خط می‏کشد. سپس یک نفر زنجیر یکی از گاوها را به دست می‏گیرد و دهقان با هی کردن گاوان اسپار را درست روی خط کشی فرو می‏برد  و ورغ، کندلو و شیخکی درست می‏کند. ورغ‏ها می‏تواند کندلو یا شیخکی باشد.
کشت و کار

برای آماده سازی زمین جهت کاشت محصول از ” گاو قلبه‏ی(خیش)” و “ییغ- یوغ و اسپار” استفاده می‏شود. با کارهای برجسته و تلاش‏های سازنده مردم هزاره از گذشته تا اکنون و به ویژه کشتکاری و بازرگانی و رفاه نسبی خانواده‏ها و نیز گرایش دادن حاکمان مردمی و بزرگان قومی مردم را به کشتکاری، بیکاری در مناطق هزاره نشین بسیار کم بوده است. در هزارستان هرکس پیشه و هنری نداشت به کشاورزی می‏پرداخت و برزی گری پیشه ی آزادمردان به شمار می‏رفت. گدا و گدایی میان مردم هزاره بی معنا بود. آموزش‏های پدران و نیاکان هزاره و باورهای دینی و اخلاقی آنان در باره‏ی آبادانی و کشتکاری، سرمشق فرزندان آن‏ها بوده است. آنان کشاورزی را از کارهای نیک و خدایی می دانستند. پندپیران و ضرب المثل‏های هزارگی درباره آباد کردن زمین و آبیاری آن، درخت‏کاری، گله داری و پرورش جانوران- حیوانات و گیاهان سودمند چه دارویی و چه غذایی، گواه بر این باور است.
محصولات کشاورزی
محصولات کشاورزی هزارها عبارت اند از ذرت- جواری، گندم، جو، ارزن، نخود، شرشم، موشنگ، باقلی، دال، عدس، شلغم، زردک، پیاز، انواع سبزی‏ها، شبدر، یونجه- ریشقه و مانند آن که بسیار ابتدایی کشت می شوند.
زمین کشاورزی
زمین شیلاوه: زمین است که بیشتر در مسیر آب‏راه‏ها قرار دارد که به آن زمین قول و بوم هم گفته می‏شود. شیلاوه‏ها بیشتر در معرض فرسایش و سیل بردگی است. این زمین کم حاصل است اما برای درختکاری و باغداری نیکو است.
زمین شیبدار: زمین ناهموار را پتی می‏سازند. پتی سنگ‏چین است که به صورت زینه های کلان ساخته می‏شود تا زمین هموار گردد. قلبه کردن پتی سخت‏تر از زمین شیلاوه است. برای این کار به دهقان ماهر و گاوهای کارآزموده نیاز است. از این‏رو گوشه‏های پتی که پخته می‏ماند را توسط چبچور می‏کنند. پتی را با پل کش ماله می‏کنند و گوشه‏های آن را بلند تر می‏سازند تا از سرریزی آب جلوگیری شود و آب پشت آن بایستد. پتی را کمی شیبدار می‏سازند تا آب به آرامی درآن حرکت کند. مردم محل به این پتی کرت و کردک یا کرتک نیز می‏گویند.
فرآیند تولید
قلبه کردن(شخم زدن)
هزاره‏ها شخم زدن خاک را برای آماده سازی کاشت و یا برای اختلاط مواد مغذی و یا برای کنترل آفات انجام می‌دهند. بهره وری با افزودن کود حیوانی یا شیمیایی و کنترل علف‏های هرز افزایش می‌یابد. در فرایند تولید زمین ها نخست از سنگ ریزه‏ها پاکسازی می‏شوند. پس از آن ورغ و جر می‏شوند تا آب به تناسب در سطح زمین جریان یابد. از آن پس آب از طریق جوی‏چه‏ها به زمین رسانده می‏شود. وقتی زمین آب خورد، چند روز صبر می کنند تا زمین آماده‏ی شخم زدن شود. وقتی زمین آماده شد و آبش گرفته شد، زمین بذرافشانی می‏شود. دهقان نخست زمین را با نوک چبچور یا کلنگ خط کشی می‏کند و سپس دانه را در دامن یا ظرف می‏اندازد و با دست چب بذر افشانی می‏کند. زمین‏های تخم زده شده توسط گاو آهن(قلبه) شخم زده می‏شود. دهقان اسپار را با آتنگ به یوغ می‏بندد و یوغ را در گردن گاوان بند می‏زند. گاوها را به گوشه‏ی زمین می‏برد و با صدای کشیده می‏گوید(اوبیه) و گاوان را با چوب‏تر به داخل زمین می‏راند و زمین را شیار مانند(لر) قلبه می‏کند. وقتی یک خط کشیده‏ی قلبه به پایان رسید، دهقان کنده‏ی اسپار را با چالاکی از زمین می‏کشد و با صدای (اوبیه) همرا با فحش و ناسزا به گاوها، گاوان را می‏چرخاند و دوباره زمین را لر می‏زند. لرها باید در کنارهم باشد و نزدیک به هم تا زمین پخته نماند. اوبیه، او، اوهه، کوتابیه صدای رمزی است بین گاوها و دهقان. گاوان با شنیدن این رمزها سمت عوض می‏کنند و از دهقان فرمان می‏برند. وقتی زمین یک‏بار به صورت طولی قلبه شد، دهقان آن را به صورت عرضی قلبه می‏کند که به آن(دو اسپیره، سرحلال، سرجم حلال) می‏گویند. این کار باعث می‏شود که زمین خوب شیار شود و بهره‏ی بهتر بدهد. دهقان هفت تا نه ساعت در روز قلبه می‏کند. در وسط روز چای می‏خورد و به گاوها علف تر و تازه می‏دهد. در پایان با دست یا گاو زمین را ماله می‏کند و چند روز صبر می‏کند تا زمین آماده‏ی ورغ و جر شود. در فرجام زمین ورغ و جر می‏شود.
چپچورکو
وقتی گاو و الاغ برای زمین شخم زدن پیدا نشود و یا زمین کوچک باشد که نیاز که گاو قلبی نباشد، زمین را چبچورکو می‏کنند. برای این کار چند مرد و گاهی همراه با زنان، زمین را با چبچور شخم می‏زنند و با ماله‏ی دستی ماله می‏کنند. چبچورکو بیشتر به صورت جمعی(آشار) انجام می‏شود.
ورغ و جر
ورغ  یا کندلو به صورت برآمدگی‏های کرت(پلوان) ساخته می‏شود. عمق ورغ بیشتر از جر است. آب نخست وارد ورغ یا کندلو می‏شود و سپس از طریق دان آله (ناودان) که بیشتر با علف‏های هرز ساخته می‏شود، وارد جر می‏شود. جر یا آله خط‏های موازی است که روی زمین کشاورزی شیار می‏شود و آب برای رسیدن به ریشه‏های گیاهان به آرامی در آن جریان می‏یابد. پای زمین را بر آمده درست می‏کنند که آب در آن بایستد و یا به سمتی هدایت شود. این جای را پای اله یا پای آو می‏گویند.
آب دادن
نخستین آب دادن زمین کشاورزی را خک آو(خاک آب) می‏گویند که بسیار سخت است و مهارت بالایی می‏خواهد. وقتی آب مسیرش را پیدا کرد و زمین سفت شد، آسان‏تر می‏شود. آب دادن زمین به نوبت است. در زمین‏های گل هفت روز و زمین‏های ریگزار سه تا چهار روز بعد آبیاری می‏شوند.
غنی سازی زمین
کشاورزی در هزارستان همواره با کود حیوانی همراه بوده است. در کشاورزی سنتی هزاره‏ها یکی از راه‏های تهیه کود، استفاده ازکود حیوانی (انبار) است. کودهای حیوانی جزو بهترین و مرغوب ترین نوع کود است که امروزه کمتر استفاده می‏شود. هزاره‏ها تجربه های با ارزش و گران‏بهایی در زمینه غنی سازی زمین‏های کشاورزی دارند.
آبیاری
آبیاری پخش آب روی زمین جهت نفوذ در خاک برای استفاده گیاه و تولید محصول است. ۱۵ درصد از زمین‏های کشاورزی هزارستان دیم و بدون آبیاری است و ۸۵ درصد بقیه به صورت عادی با کانال‏ها و جویچه‏ها آبیاری می‏شوند. نیمی از تولیدات کشاورزی و غذای خانگی هزاره‏ها از همین زمین‏های آبی حاصل می‌شود که این خود نشان دهنده‏ی اهمیت و نقش آبیاری در بخش کشاورزی درهزارستان است.
منابع آب آبیاری
۱-    بارش‌های آسمانی شامل برف و باران.
۲-    آب‏های سطحی شامل رودخانه‌ها، سدها، مخازن آب شامل بند، آب‏بند و ناوور، زیم آب‏ها، رودخانه، برکه‌های آب شیرین، و یخچال‏های طبیعی است.
۳-    آب‏های زیرزمینی شامل چاه،کاریز یا قنات و چشمه.
آبیاری سطحی
آب از جلگه یا دره‏های پرآب و نهر از طریق جوی‏چه‏ها در سطح زمین کشاوزی جریان می‏یابد و پس از گذر از کندلو(ورغ) از طریق(دان آله) وارد جرها- آله می‏شود. با نفوذ تدریجی در زمین کشت شده در اختیار ریشه‏ی گیاه قرارمی‌گیرد. آبیاری سطحی به سه روش آبیاری کرتی(کرته‏های کوچک)، آبیاری نواری(ورغ و جر) وآبیاری شیاری(جر) انجام می‌شود.
شاجوی، جوی
آب برای آبیاری بیشتر از طریق جویچه‏ها به زمین کشاورزی رسانده می شود. جویچه‏ها بیشتر مال زمین‏های شخصی، چند شریک و زمین‏های کم ارض است. اما آب‏های مشترک و فراوان را بیشتر از طریق شاه جوی انتقال می دهند. جوی‏ها و شاه جوی‏ها به صورت آشار درآغاز فصل بهار زه‏کشی می‏شوند. عمق و پهنای شاه جوی‏ها بیشتر از جوی است. دهقانان با بیل، کلنگ و چپچور آب‏ها را کانال کشی می‏کنند و از طریق جوی و شاه جوی به زمین‏های کشاورزی می‏رسانند.
ناوور- نوور- آوبند(آب‏بند، سد کوچک)
نوور یا آوج آب‏بندهای کوچک است که با آن آب‏های روان و زیم آب‏ها را بند می کنند تا در موقع مناسب از آن استفاده شود. نوور از سنک و خاک ساخته می شود. استحکام آن خیلی بالا نیست، در مقابل آب زیاد و سیل آب‏ها آسیب پذیراست. خروجی نوور را بوک می گویند که با بوک چو(بوک چوب) بسته و باز می‏شود. اضافه‏ی آب از سرریزی به رودخانه و قول باز می گردد. دهقانان هزاره در بیشتر روستاها شب‏ها نوور را بوک می‏کنند و  صبح باز می‏کنند تا در آبیاری زمین استفاده شود. وقتی آب فراوان باشد، نوورها دوبار در روز بند می‏شوند. اما وقتی فراوان‏تر باشد، کسی از نوور استفاده نمی‏کند. در این حالت آب جاری را آب بایتی می‏گویند. نوور می تواند شخصی باشد و می تواند مال چند خانه در یک روستا باشد که به نوبت از آن استفاده کنند. هزاره‏ها کمتر از سرخ آو(سرخ‏آب) که در نتیجه‏ی آب شدن برف و آبخیزی به وجود می‏آید، استفاده می‏کنند. آب جویچه‏ها و نوور بر سر زمین و مقدار آن تقسیم می‏گردد. زمین زیاد چند شب آب و زمین کم کمتر شب آب را به خود اختصاص می‏دهد. واحد تقسیم آب را شب آو(شب آب) می‏گویند.
انواع آبیاری
زمین آب
آب گرفتن روی زمین کشاورزی را می‏گویند. وقتی هنگام کشت و کار فرا می‏رسد، زمین را آب می‏گیرند تا برای تخم افشاندن آماده شود. میانه‏ی ثور(اردی بهشت) یا میانه‏ی حمل(فروردین) برای کشت بهاری آب‏گیری می‏شود. برای کشت خزانی ماه سنبله و میزان مناسب اند. زمین‏های کمتر سرد به طورمعمول در اوایل ماه عقرب آب‏گیری می‏شوند.
خاک آو(خاک آب)
وقتی تخم افشانده شد، پس از یک‏ماه یا کمتر زمین را آب می‏دهند تا بیخ گیاه محکم شود، رشد گیاه تسریع گردد، باد صدمه‏ی به گیاه نزند و گیاه نمو کند و پنجه بزند. خاک آو غرق آب کردن زمین و خوب آب دادن آن است تا زمین پخته شود. سخت‏ترین کار در زمین‏داری نخستین خاک آو زمین کشاورزی است.
دوآو(دوآب)
دوآب پس از خاک آو داده می شود. دوآو باعث می‏شود تا گیاه رشد کند و ساقه‏ی آن بند بیندازد.
آو شیره گل
این آب باعث می شود تا خوشه‏ی گیاه کامل شود و صاف گردد.
آب گلریز
این آب باعث می شود تا گل خوشه‏ی گیاه صاف گردد و خوشه‏ آماده شیره بستن و دانه شدن شود.
آب دانه
این آب باعث می شود تا خوشه‏ی گیاه پرگردد و تبدیل به دانه شود. زمان این آب هنگام تکمیل شدن دانه و به زردی گراییدن آن است. اگر آب دانه به گیاه نرسد، دانه‏ها میان تهی و کم وزن می‏آیند. آب دانه برای رسیدن و کمال دانه بسیار حیاتی است.
پوجی کردن(چیدن گیاهان هرز)
گیاهان هرز و کم قوت بودن زمین که بین زمین‏های کشاورزی می‏رویند، باید چیده شوند. زنان هزاره به صورت تکی یا جمعی(آشار) این کار را انجام می‏دهند. پوجی کردن از کارهای سخت زمین داری است که گاهی یک‏ماه وقت پوجی‏گران را می‏گیرد. زمین کشاورزی اگر از گیاه هرز پوجی نشود، حاصل نمی‏دهد.
روش‏های شیمیایی (حشره کش)، بیولوژیکی (کنترل بیولوژیکی)، مکانیکی (کشت)، و روش‌های فرهنگی صنعتی استفاده‏ی کمی دارد. روش‌های فرهنگی شامل تناوب کشت، وجین، پوشش محصولات زراعی، به زراعی، کمپوست، پیشگیری و مقاومت چندان استفاده ندارد.
 
برداشت محصول
درو کردن
  برای دروی محصول (داس)” و تعدادی کارگر حرفه ای و آشنا به کار با این ابزار استفاده می شود که باید در کار خود مهارت زیاد و قدرت بدنی بالایی داشته باشند. البته برای دروی محصولاتی مانند گندم و جو و یونجه و هنوز هم از ابزار سنتی استفاده می‏شود. برای درو کردن گندم نخست دهقان به تنهایی درو می‏کند. وقتی گندم خوب رسید، خانواده وی نیز در درو گندم به وی کمک می‏کند. در پایان آشار می‏کند و گندم را پیش از جدا شدن دانه از خوشه به صورت طبیعی درو می‏کند. گاهی دهقان تا پاسی از شب یا در دل شب کار درو را انجام می‏دهد و گاهی در زیر آفتاب مطلق به درو مشغول می‏شود. اگر درو آشاری باشد، زمین به صورت ورغ و شیخلی بین آنان قسمت می‏گردد. هرکدام به صورت دایره‏وار قسمت خود را درو می‏کند و در پایان قسمت اول از قسمت جدید شروع می‏کند. هرکدام از این قسمت را رستم(خط) می‏گویند.
کویه
وقتی گندم و مانند آن درو شد آن را کویه می‏کنند. برای این کار نخست یک چوب به صورت افقی روی زمین قرار داده می‏شود. روی چوب از دو طرف دسته(قوده)های گندم را سر به سر می‏گذارند و آن را بالا می‏برند. وقتی به اندازه کافی رسید، دسته‏ها را از آخر کویه شیب دار می‏گذارند و به سر کویه ختم می‏کنند. وسط کویه برآمده درست می‏شود و دو طرف آآآن شیب‏دار تا از نفوذ باران جلوگیری شود. روی کویه چند چوب بزرگ و دراز انداخته می‏شود تا باد آن را خراب نکند و با خود نبرد. دور کویه کانال کوچک کشیده می‏شود تا سیلابه در آن راه پیدا نکند.
خرمی‏جوی(خرمن جای)
زمین گرد و هموار است تا گندم در آن خرمن شود. برای این کار نخست زمین را گرد به صورت دایره هموار می‏کند. پستی و بلندی آن را با ماله می‏گیرد. روی آن گل می‏اندازد. با آب و کاه، کاه گل می‏کند. وقتی خشک شد، روی آن رمه را می‏چرخاند تا شکاف‏های آن پر شود. بعد با کدگاو آن را آشو(گل کردن) می‏کند تا سفت گردد و برای خرمن آماده شود.
پشتیره کشی(کل- پشت کردن گندم)
مرد دهقان به صورت تکی یا آشار گندم را روی هیزم‏کش قرار می‏دهد، ریسمان را نخست از زیر پشتیره رد می‏کند، سپس به کشک گره می زند و بعد یک دور، دور پشتیره می‏پیچاند و به کشک می‏بندد. بازوبند هیزم‏کش را به کشک سفت می‏بندد و به چوب کنک بند می‏کند. در پایان با پشت روی پشتیره می‏خوابد و بازوبند را سفت می‏کند. تی پشتی را جا می‏نهد و مقداری قوده‏ی گندم در زیر آن می‏گذارد. کسی از پشت، پشتیره آن را به جلو هل می‏دهد و مرد دهقان روی دو زانو بلند می‏شود و پشتیره را تا خرمن جای حمل می‏کند و برای گرد کردن روی خرمن جای قرار می‏دهد. این پشتیره‏ها به صورت دایره گذاشته می‏شوند و مردم به آن ایر می‏گویند. پشتیره‏ی گندم چون دانه دارد از تمام پشتیرها گرنگ( سنگین)‏تر است. مردم دهقان را با سنگین برداشتن پشتیره محک می‏زنند، پشتیره‏ی برخی از دهقانان تا هشت سیرهم برآورد شده است. هر سیر هفت کیلو است. دهقانان سنگین بر، مورد احترام مردم قرار دارد. وی خود را از دیگران یک سرو گردن بالاتر می‏گیرد و خانواده اش به وی افتخار می‏کند.
ابزار پشتیره کشی(گندم کل- پشت کردن)
۱-    داس: برای جدا کردن قوده از کویه
۲-    هیزم‏کش: که در گذشته از الیاف گیاهان ساخته می‏شد و اکنون بیشتر نخی و پلاستیکی است.
۳-    کشک: چوب سرکج است که در ابتدایی هیزم بند می شود وبا آن پشتیره(بار) گندم را بند می‏زند.
۴-    چوب کنک: چوب کشیده و بلند است که یک سر آن تراشیده است. سر دیگر آن کج است تا هیزم‏کش را به آن گره بزند و برای چاربندی و بارشدن آماده کند.
چپرکدو(خرمن کوب کردن)
در هزارستان هنگام خرمن، از خرمن کوب‏هایی استفاده می‏شود که به آن چپر، چپار(چاپار) گفته می شود. این روزها به شکل سنتی چپار را به پشت تراکتور می‏بندند و کارش فقط خرد کردن گندم  و به دست آوردن کاه است. باد دادن و جدا کردن کاه و گندم به وسیله “چارشاخ” انجام می شود.
چپر
چپر را از درختچه‏های خاردار یا چاکه می‏سازند. برای این کار نخست با دستم غو(دستانه یا دستکش) و اره و تیشه درختچه را قطع می کنند. آن را به شکل مستطل روی هم قرار می دهند و شاخه‏های اضافی آن را به داخل خم می‏کنند. روی آن چند شاخه‏ی بزرگ که دوشاخه داشته باشند به صورت عمودی می بندد. در پایان روی آن سنگ قرار می‏دهند که مسطح شود.
خرمن کردن
دهقان از صبح زود گندم‏ها را به صورت دایره‏وار که داخل آن باز(گود-کود) است، روی خرمن‏جای پخش می‏کند که به آن پخل انداختن می‏گویند. وقتی همه چیز آماده شد، چپر را می آورد، تیر ماله را به آن می بندد. یوغ  و آتنگ را آماده می کند. گاوها و یا الاغ ها را می آورد و به آن‏ها یوغ می‏بندد. در این کار گاو با تجربه را به درون گود یا کود قرار می دهد تا با مهارت چپر را بگرداند و از سرگردانی آن جلوگیری کند. به گاو داخل گود، گاو گول می‏گویند و به گاو حاشیه‏ی چپر، گاوجغه گفته می‏شود که معمولن جوان و بی تجربه یا کم‏زور است. برای این کار یک سر تیرماله را با کشک به وسیله‏ی آتنگ به یوغ می بندد و طرف دیگر را به دمی چپار محکم می‏کند. روی چپار ظرف می‏گذارد. دهن گاوها را با سبد(کودی) می‏بندد تا گندم‏ را نخورد. با چوب(تال) به گاوان هی می‏کند و چپار را روی خرمن و گندم می‏چرخاند تا خرمن کوبیده شود و کاه از دانه جدا گردد. گاهی کودکان را نیز سوار چپر می‏کند که باعث خستگی گاوها می‏شود. وقتی گاوان با گاوران روی خرمن جای می‏چرخند، دیگران با چرشاخ(چارشاخ) از گرد خرمن جمع می‏کنند که کاه و دانه از خرمن به بیرون رانده نشوند. زمانی که یک ساعتی گاوان چرخیدند، دو نفر یکی از داخل خرمن و دیگری از بیرون با چرشاخ گندم را زیرو رو می‏کنند تا خوب خرد گردد. این عمل را دیگری(برگردان) می‏گویند. در پایان هر دور، وقتی گندم‏های زیرپا خرد شد، گندم‏های جدید به آن اضافه می‏کنند تا تمام شوند. وقتی گندم به تمامی خرد و پرکوی شد، گاوان را آن‏قدر روی پرکوی می‏چرخانند که خوب خرد شود و به مرحله‏ی جدایی دانه از گندم برسد. وقتی کاه از دانه جدا شد، یوغ ازگاوان برمی‏دارد و خرمن را ایر یا خاره( گرد) می‏کند. گندم خاره شده را با چرشاخ رو به باد، به باد می دهد تا دانه و کاه از هم جدا شود. بین خاره‏ی‏ گندم یک چوب دراز می‏گذارد که فاصله‏ی باشد بین دانه و کاه. وقتی کاه و دانه جداشد، کاه را خاره می‏کند و گندم را گرد می‏سازد. دور خاره‏ی گندم با گوشه‏ی پارو خط دایره مانند می‏کشد و سپس با چند دایره آن را به نوک مخروطی خاره می‏رساند. دایره ها را عمودی خط (چاب) می‏کشند و روی آن قرآن و تونتی(خنجر) می‏گذارد که برکت داده شود. دهقان هنگام پس زدن دانه و جدا کردن گندم از کاه بسم الله می‏گویند و دستش را روی ریشش می‏کشد و صلوات می‏فرستد. در پایان سهم ملا، مسجدی و چوپان را جدا می‏کند و بقیه را پس از وزن کردن در جوال و گونی می‏ریزاند و به کندو حمل می‏کند. ته مانده‏ی گندم را با کنده‏ ای چوبی(موغی) آونگ مانند می‏کوبند تا کافه از دانه جدا شود. این کار را کافه تب می‏گویند. کافه را باد می‏کشد و دانه را از کاه جدا می‏کند. کافه را برای گاو شیرده جدا می‏کند و دانه‏های سالم را به کندو می برد. دانه‏های پوچ و ناقص را برای مرغ و خروس جدا می‏سازد. کاه را به کادو(کاهدان) حمل می‏کند. در فرجام خرمن کردن، ذکات خرمن را به فقیران می‏رساند.
پلغو
دهقان‏ کم زمین دو راس گاو قولبی نمی‏تواند داشته باشد، لذا در هنگام قلبه کردن و خرمن کوبی گاوش را با دیگری به صورت توافقی جوره می‏کند تا به کمک هم به کارهای دهقانی شان پایان دهند. جوره کردن گاو و الاغ را پلغو می‏گویند که صورت توافقی دارد.
جغول کدو(جغل)
وقتی خرمن کم باشد و نیاز به خرمن کوبی نباشد، خرمن را جغول می‏کند. برای این کار یک گاو را به صورت دایره‏وار روی خرمن می‏چرخاند و خرمن را خرد(میده) می‏کند. گاهی از دوگاو استفاده می‏شود. در این کار نیازی به دوگاو، یوغ وآتنگ و چپر نیست. در هنگام جغل یکی از چهار طرف کافه دانه‏های جدا نشده را زیرپای گاوها می‏اندازد تا میده شود و دانه‏ی آن از کاه جدا گردد.
قوده کو
وقتی هنوز زمان خرمن کوبی نرسیده باشد و یا گندم آن‏قدر کم باشد که نیازی به خرمن کوبی نباشد، گندم را قوده کوی می‏کند. برای این کار قوده‏های گندم را روی زمین قرار می‏دهد و با چوب(آونگ- موغی) دانه‏ها را از کاه جدا می‏کند.
باد خرمن
باد قبله
بادی که مناسب خرمن کردن است و معمولن از سمت قبله می‏وزد. این باد باعث می‏شود که با چرشاخ کردن خاره، دانه از گندم جدا شود. این باد، همان باد موافق خرمن است که به آن باد راست و باد بالا هم گفته می‏شود. باد قبله درهزارستان بیشتر از سمت جنوب غرب در ماه سنبله و اول خزان می وزد. این باد بیشترساعت یک بعد از ظهر شروع به وزیدن می‏کند که به آن برکت می‏گویند.
باد چب
این باد جهت عکس خاره است و برای چارشاخ کردن مناسب نیست. وقتی این باد می‏وزد نمی‏شود چرشاخ کرد، چون کاه را با دانه یکی می‏کند. این باد از سمت شمال شرق و جنوب شرق در دوران ماه سنبله و خزان می وزدکه به آن باد شیوه و باد پایین نیز گفته می‏شود. این باد بیشتر پیش از ظهر شروع به وزیدن می‏کند که به آن برکت چب می‏گویند.
سرد کردن
کاه باد کردن را سرد کردن می‏گویند. هنگامی که باد قبله وزیدن گرفت دو نفر و گاهی یک نفر کاه را رو به بالا پرتاب می‏کنند تا کاه را باد ببرد و دانه از کاه جدا شود. وقتی دانه روی زمین خرمن جای و روی دانه‏های دیگر قرار گرفت، یکی با جارو(جاروی شیریلجی) کافه و چوب‏های گندم را به گوشه‏ای دیگر جارو می‏کند تا دانه پاک شود. این کار را جاروله می‏گویند. آخر خرمن جای را با شاخه های درختچه یا علف بند می‏زنند و یا چادر می‏گیرند تا کاه از خرمن جای خارج نشود.
سرخ باد
وقتی دانه از کاه جدا شد، آن را با پارو باد می‏کنند تا دانه از چوب‏های اضافی، ساقه‏های علف هرز و بند گندم جدا شود. این موادهای جدا شده را کافه می‏گویند که در پایان با موغی (دسته چوب) کوبیده می‏شود و دانه ی گندم از آن جدا می‏گردد. اگر کافه زیاد باشد با پای گاو تکی خرد و میده می‏شود. کافه در کار دهقانی مال دهقان است. هنگام خرمن باد کردن اگر کسی بر خرمن وارد شود با صدای بلند می‏گوید برکت برکت. با این حرف از خداوند برای خرمن برکت و برای خانواده و صاحب خرمن سلامتی می‏خواهد.
چرخک
از ساقه‏ی درختچه‏ی راف و گندلی چرخک درست می‏کنند. چرخک می‏چرخد و ورود باد را خبر می‏دهد. دهقان با دیدن چرخک شروع به چرشاخ می‏کند و با بند آمدن باد، دست از باد کردن می‏کشد. چرخک در طرف قبله رو به باد گذاشته می‏شود.
چغل کردن
چغل نوع الک بزرگ است با سوراخ‏های بزرگ که پس از سرخ باد به کار گرفته می‏شود. برای این کار دهقان پایش را به اندازه‏ی بازو دور از هم می‏گذارد و دانه‏های سرخ باد شده را در داخل چغل راست و چب می‏چرخاند تا دانه ها الک شود و کافه‏ی آن جدا گردد. این کار معمولن در مسیر باد قبله انجام می‏شود.
ابزار جدا سازی کاه از دانه
چارشاخ
چارشاخ مانند سنگ کش یا جغل کش ساخته می‏شود که در قسمت بدنه‏ی آن چهارشاخ وجود دارد. این شاخ‏ها با چرم سرگاو به تنه‏ اصلی سفت بند زده می‏شود. دسته‏ی آن چوب باریک و محکم است که با چرم سرگاو به تنه محکم بسته می‏شود.
پارو: همان پاروی معمولی است. این روزها پاروی پلاستیکی هم رواج یافته است.
چغل: همان الک بزرگ است.
موغی: چوب نیم متری است که دسته‏ی آن نازک و بدنه‏ی آن کلفت ساخته می‏شود.
جارو یا جاروپ:بیشتر جاروهای گندم پاک کنی از گیاهی به نام شیریلجی ساخته می‏شود. این جارو جان دارتر است و دوام بیشتر دارد.
میده ریز: همان الک است.
سرخرمنی(نذر خرمن)
سرخرمنی بستگی به اندازه‏ی خرمن دارد. اگر خرمن زیاد شود گوسپند(صوبی)، اگر کمتر شود ولی قابل توجه باشد بز(چپوش) و اگر کم باشد مرغ و خروس می‏کشند. گاهی نان پتیر روغنی- پتیرمال روی خرمن می‏شکنند و بین مردم قسمت می‏کنند و به فقیران می‏دهند. نان پتیر خرمنی روغنی یا شیرمال مخصوص دهقان است و مالک زمین حیوان می‏کشد. وقتی خرمن گرفته شد، حیوان نذری را ذبح می‏کنند و اهالی قریه و ده  را دعوت به مهمانی نذری می‏کنند. زمانی که  غذا خورده شد، بزرگ ده یا آخند محل دعا می‏خواند و از خداوند برای ده و خرمن صاحب خانه برکت از درگاه خداوندی می‏خواهند و دیگران آمین می گویند.
خرمن گرفتن
دهقان وقتی نان پتیرروغنی خرمنی را که در تنور یا زیر دیگی پزیده است را با کارد نصف می‏کند، شروع به گرفتن خرمن می‏کند. برای این کار نخست یک قطعه سنگ بزرگ را در سمت قبله‏ی خرمن می‏گذارد که به آن سنگ بابای آدم می‏گویند. این کار را به این سبب انجام می‏دهد که به دعای حضرت آدم صفی الله به خرمن برکت داده شود. کارد یا پیش قبض را به یاد و نام مولا علی (ع) به دست می‏گیرد که با یاد و نام آن بزرگوار برکت به خرمن داده شود. در پایان دهقان دامن را درون شلوار(تنبان) می‏کند و بسم الله و صلوات گویان شروع به گرفتن و وزن کردن گندم می‏کند.
آشار
آشارنوعی همیاری کار کشاورزی در بین هزاره‏ها است که در انطباق با شرایط طبیعی منطقی ترین همیاری تولیدی اکثر روستاهای هزارستان به شمار می‏رود. آشار بهترین تعاونی روستایی در هزارستان است که هنوز با وجود مادی شدن زندگی به صورت همیاری پا برجاست. آشار به  خاطر نیاز به کار و نیروی انسانی برای درو، آبیاری، کشت وکار، خیش کشیدن(قلبه) جوی کر(زه کشی) وجین کردن علف‏های هرز یک اصل ضروری در کشاورزی هزارگی به شمار می‏رود. در صورت کمبود آب یا دشواری آبرسانی به کشتزار و کمبود نیروی شخم به عنوان عامل مدیریت کار و یا پاره ای عوامل مجهول اجتماعی از طریق سنت دیرپا تداوم یافته است. آشارنوعی یاریگری است که تنها ناشی از عوامل مادی و اقتصادی زندگی نیست، بلکه انگیزه‏های عاطفی و انسانی هم در آن دخیل اند. چون: گریز از تنهایی، خستگی و دلزدگی‏های ناشی از کار فردی و یکنواخت؛ دستیابی به احساس امنیت حاصل از پذیرش در گروه و پرداختن به کار شادی آفرین و دل انگیز گروهی؛ تحکیم روابط دوستی، همسایگی، خویشاوندی، و بالاخره، دلپذیر کردن سختی‏ها و مشکلات زندگی علت اصلی آشار در فرهنگ کشاورزی هزارگی است.( فرهادی ص ۶).
الله دوست
در آشار مردان به صورت جمعی و گاهی تکی آواز می‏خوانند. این آواز گاهی دوبیتی و گاهی ترانه است. دوبیتی دوبیتی‏وار خوانده می‏شود و ترانه به صورت ترانه. نوعی از ترانه که به آن الله دوست می‏گویند، در آشارها رواج ویژه دارد که نوع ترانه‏ی کاربه شمار می‏رود. این ترانه نشان از دینداری و محبت مردم هزاره به امام علی(ع) است. این ترانه چنین شروع می‏شود:
الله دوست و مولا دوست/ دوست علی دوست و مولا دوست
علی والله دوست و الله دوست/ علی الله دوست و الله یار
علی دوست و الله یار
الله دوست و الله یار
وقتی چای ده بچه شده/ الله دوست و علی یار
وقتی آو اسپی شده/ الله دوست و علی یار
وقتی نان بوته شده/ الله دوست و علی یار
گاهی در این ترانه‏ از نوع کار یاد می‏شود و در آن از صاحب کار خواسته می‏شود که برای
آنان فرصتی نفس کشیدن(دمرسی) بدهد.
گندم درو مونوم/الله دوست و علی یار
ایشیرقه(یونجه) درو مونوم/الله دوست و علی یار
تاله درو مونوم/الله دوست و علی یار
جوی پاک مونوم/الله دوست و علی یار
بیده کنی مونوم/الله دوست و علی یار
غیغو کنی مونوم/الله دوست و علی یار
قلغو کنی مونوم/الله دوست و علی یار
کمی کنی مونوم/الله دوست و علی یار
بیده راش کنی مونوم/الله دوست و علی یار
بیده بودیگگ کنی مونوم/ الله دوست و علی یار
بیده راف کنی مونوم/الله دوست و علی یار
پخسه زنی مونوم/ الله دوست و علی یار
الله دوست و علی یار
الله یار و الله دوست
گاهی می‏گویند: الله آ دوست علی دوست/ دوست آ الله دوست/ دوست آ دوست علی دوست/ دوست آ دوست الله دوست/
گاهی به جای الله دوست و علی یار می‏گویند: یاری بیدی الله دوست و علی یار/ یاری بیدی آ دوست و آ یار/ کمک بدی علی دوست و الله یار.
آشار مخصوص گندم درو نیست، می‏تواند برای علف درو و گردآوردن هیزوم، راه‏سازی، سرک سازی، آوردن علف ازکوه، جوی سازی، پاک سازی جوی و شاجوی، دیوارسازی و مانند آن ها باشد.
مالکان زمین گاهی دهقانان و کارگران خود را به جای خود و فرزندان خود به دیگران آشار می‏دهند.
گونه شناسی و طبقه بندی انواع یاریگری(آشار)
۱-خودیاری ۲- دگریاری ۳- تعاونی‏های سنتی ۴- همیاری.
فعالیت بر پایه یاریگری یا آشار در هزارستان چنین است:
۱-    فعالیت های ساختمانی(خانه سازی)
۲-     تهیه منابع آب برای مصارف آبیاری و آشامیدن و لایروبی.(نوور ساختن)
۳-     فعالیت های راه‏سازی.
۴-    گردآوری علوفه(دنگرکندو)
۵-    گردآوری هیزوم(پشتیره آوردو)
۶-    پاک کردن برف(راه جرو کدو)
۷-    شخم زدن(چپچورکو)
۱٫    هر یک از این یاریگری ها یا به صورت مجزا، یا ترکیبی دوتایی و یا ترکیب همه با هم قابل مشاهده است.(مرتضی فرهادی، ۱۳۷۶)
نوع مالکیت زمین‏های کشاورزی
وجود نظام بزرگ مالکی و تک مالکی و «ارباب و رعیتی » بودن برخی روستاها در هزارستان نشان از نظام خانی در آن مناطق  دارد. در کنار خان که صاحبان اصلی زمین‏های کشاورزی بودند خرده مالک‏های نیز وجود داشتند که هنوز وجود دارد. «مهاجرکار» و «صیفی کار» و دهقانان بومی همواره روی زمین‏های مالکان و خرده مالکان کار می‏کردند و از خود زمین نداشتند یا اگر داشتند کفاف زندگی آنان را نمی‏کردند.
دهقانان و کسانی که املاک خالصه مالکان بزرک یا خان را در اجاره داشتند، از اراضی تحت تصرف خویش، تنها حق تمتع مالی داشتند و زمین، مطلقا برای خان بود. رعایا، دهقان یا مستأجران املاک خالصه حق دهقانی داشتند. مالکان جز پرداخت حقوق کار و مزد کار دهقانی، هیچ گونه الزام و تعهد دیگری نداشتند. هر گاه هم، مورد اجحاف و تعدی واقع می‏شدند، حق داشتند برای شکایت و تظلم کنند اما به جایی نمی‏رسیدند. این‏گونه حق مالکیت دیریست برچیده شده است.
انواع سهم‏داری در زمین کشاورزی (دانگی)
این امر بستگی به مقدار زمین زراعی، مقدار آب، تغییر عوامل جغرافیایی، چون میزان بارندگی، ارتفاع و همواری و ناهمواری زمین، گرمسیر یا سردسیر بودن مناطق، حد دوستی و خویشاوندی صاحبان زمین با یکدیگر دارد. اگر سال خشک و کم آب باشد، از وسعت زمین‏های زراعی کاسته شود، و این محدودیت بر همه بهره برداران ده اثر می‏گذارد و به این ترتیب ممکن است که سهمداری زمین کم شود و کسی به دنبال دهقانی نرود. اما بالعکس، اگر سال نیکو و پر آب باشد و زمین‏های تازه‏ای بتواند زیر کشت برود، بنابر ضوابطی سنت کشاورزی هزارگی دهقانی رونق می‏گیرد. در این صورت تمامی بهره برداران ده بنابرسهم اولیه‏ی خود از زمین بهره مند می‏برند. این رسم و شیوه، رسم دیرینه و کهنی است که از گذشته تا کنون رواج داشته است.
ده یک
مالک پس از دادن ده یک سهم صاحب زمین، بقیه را برای خود بر می‏دارد.
پنج یک
مالک پس از دادن پنج یک سهم صاحب زمین، بقیه را برای خود بر می‏دارد.
نصفه‏کاری
کشاورز پس از دادن نصف سهم صاحب زمین، بقیه را برای خود بر می‏دارد.
زمین اجاره‏ای
کشاورز پس از دادن اجاره‏ی صاحب زمین، محصولات زمین کشاورزی آن سال را برای خود بر می‏دارد.
انبار کردن غله، گندم و حبوبات
نقش روی استوانه ای که دربامیان و غاری در جاغوری وجود دارد، معلوم می‏شود که هزاران سال پیش هزاره‏ها غله را در مخزن‏هایی که امروزه هم در بعضی از نواحی دیده می شود، ریخته و انبار می‏کرده اند. هزاره‏ها به این انبارها کندو و قرخ می‏گویند. کندو کوچک تر از قرخ است. کندو و قرخ انبار است که از پشت بام سوراخ بزرگ(موری) دارند که غله یا گندم را از آن‏جا می‏ریزند و برای درآوردن آرد از دریچه‏های کوچک تعبیه شده در سطح پایین کندو و قرخ استفاده می‏برند که به آن آرد خطا دیدو می‏گویند. علف‏های هرز، کاه و یونجه- رشقه وعلوفه ی پر ارزش برای دام ها، در انبار جداگانه‏ی به نام کادو(کاهدان) انبار می‏شود تا در زمستان به حیوان های خانگی داده شوند.
کشاورزی مدرن
کشاورزی مدرن، کشاورزی پایدار (کشاورزی زیستی) یا کشاورزی فشرده (صنعتی) اصلاح نباتات، تناوب زراعی، سموم، دفع آفات و کود و پیشرفت‌های تکنولوژیک که باعث افزایش بازده محصول می‌شوند، عناصر شیمیایی، کودهای آلی، کود سبز، کمپوست و مواد معدنی باشد، همچنین تناوب و یا دوره آیش، مهندسی منابع طبیعی و آبخیزداری در هزارستان کمتر راه یافته است. سازه‏های آبی، مهندسی منابع آب، ترویج و آموزش کشاورزی، اصلاح نباتات مدرن، علوم و تکنولوژی بذر، اگرواکولوژی، علوم باغبانی، اقتصاد کشاورزی، علوم خاک، علوم دامی، تولید و پرورش طیور، صنایع غذایی، حشره‌شناسی، بیماری شناسی، مکانیک ماشین‏های کشاورزی، بیوتکنولوژی در کشاورزی، توسعه روستایی، مهندسی تولیدات گیاهی، اصلاح گیاهان باغبانی، تولید مدرن محصولات باغی، هواشناسی کشاورزی، مدیریت کشاورزی، شناسایی و مبارزه با علف‏های هرز، مکانیزاسیون کشاورزی که امروزه برای هر کشاورزی در جهان شناخته است، به سبب عدم توسعه یافتگی و ستم ملی عریان برای کشاورز هزاره ناشناخته است.
کشاورزی و تولید دام
هزاره‏ها حیواناتی مانند قاطر، اسب، گاو، گوسفند وبز را برای استفاده از گوشت‏شان و یا محصولات دامی (مانند شیر، پشم و …) و یا باربری پرورش می‌دهند. یک نوع پرورش، پرورش دادن دام در مراتع و کوه‏ها است. دام‏ها در مراتع و کوه‏ها و دامنه‏های آن رها می‌شوند تا از علوفه موجود در مراتع و کوه‏ها تغذیه کنند. کود حاصل از دام می‌تواند برای زمین‏های کشاورزی به صورت سنتی مفید ‌باشد.
وضع کنونی کشاورزی
نشانه ای از کشاورزی مدرن در هزارستان به چشم نمی خورد و کشاورزی سنتی نیز با سیاست‏های بیمارگونه و عجیب و غریب ملی و قومی در حال کشیدن نفس‏های آخر است. این وضع اسفناک را در فصل کاشت و برداشت می توان به عینه دید. چه بسیار زمین‏هایی که در سال‏های اخیر دیگر کاشته نمی شوند و یا از بین رفته اند و می روند. و چه بسیار مردمی که با تمام علاقه و دلبستگی به روستا دیگر تاب ماندن ندارند و به شهرهای کابل، مزار، غزنی، هرات، لشکرگاه کوچ کرده اند. آنان در این شهرها جذب مشاغل سیاه شده اند تا از این آشفته بازار سهمی بر دارند. آنان حاشیه نشین شده اند و در بهترین شرایط با سیگار فروشی و دست فروشی کنار خیابان و یا با زدن یک دکه امرار معاش می‏کنند. در صورتی که در روستای خود کسی بودند و احترامی و در سایه کشاورزی زندگی بی دغدغه و آرامی داشتند.
  کشاورزی درهزارستان تبدیل به یک کار پرهزینه و کم درآمد شده است. تراکتور و ماشین آلات کشاورزی به خاطر کمبود و گرانی سوخت با هزینه ای بالا فعالیت می‏کنند آن هم جایی که برای رفتن تراکتور راه باشد، که بیشتر نیست. هزینه خرید تراکتور بالاست که اگر قرار باشد تراکتور بخرد، کشاورز ترجیح می دهد با هزینه یک سوم پول خرید تراکتور، یک ماشین مسافربخرد و مسافرکشی کند. (امین شهنازی جنگ تپه)
باغداری و درخت‏کاری
هزاره‏ها به درخت‏کاری خشک کردن مرداب‏ها و تبدیل آن‏ها به به زمین‏های قابل کشت و کندن چاه و ساختن کاریز و بهره برداری از منابع آب‏های زیر زمینی دلبستگی داشتند و دارند. اصولا کندن رشته‏های از کاریز یا قنات برای هدایت آب‏های زیر زمینی از ابداعات خراسانیان و غرجستانیان اند. کاریزهای کهن، بندهای بلند و استوار و آسیاب‏های آبی درهزارستان گواه بر این ادعاست. این آسیاب‏های که هزاره‏ها به آن‏ها اسیه می گویند، اولین مهندسی هزارگی، سازه سازی و استفاده از ترکیب خانه سازی و استفاده از صنعت آب است.
درخت و درخت‏کاری نیز از دیر باز در هزارستان مقدس بوده است. نقش‏های گوناگون درخت از دوران‏های متفاوت تاریخی همواره زینت‏گر اشیاء نقش دار در غارها و سنگ نقش‏های هزارستان بوده است.
گیاهان مخدر
گیاهان مخدرمانند تنباکو، تریاک، کوکائین درهزارستان گشت گسترده ندارند. تنباکو برای ساخت نصوار،(ناس)توتون، چلم(قیلیان) به صورت خصوصی کشت می‏شود. تریاک در حدی که استفاده‏ی دارویی داشته باشد، کشت می‏گردد. اما کوکائین برای هزاره‏ها گیاه ناشناخته است.
گیاهان دارویی
دانشمندان و گیاه شناسان هزارگی در خلال مطالعه درباره ویژگی دارویی گیاهان به امور کاملا فنی نیز می‏پردازند. ویژگی گیاهان را می‏شناسند و از آن‏ها برای درمان بیماران استفاده می‏کنند.
منابع و مآخذ
۲٫    فرهنگ یاریگری در ایران (درآمدی به مردم شناسی و جامعه شناسی تعاون ) / مرتضی فرهادی / مرکز نشر دانشگاهی / چاپ دوم ۱۳۷۶؛
۳٫    امین شهنازی جنگ تپه(آنایوردوم “جنگ تپه، آواجیق)؛
۴٫    گفت‏وگو با مردانی از دی‏کندی، بامیان، بهسود و جاغوری؛
۵٫    تاریخ شاهان ارغونیه، چوپانیان؛
(نیمه شب دوشنبه، فروردین ماه- حمل: ۱۹۹۱استادسرای موسسه تحصیلات عالی ابن سینا- کابل).

نویسنده: استاد حفیظ الله شریعتی سحر
منبع: غرجستان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر