در این وبلاگ مطالب مختلف مربوط به افغانستان در مجموع و مخصوصاً هزاره ها در سراسر جهان، سایر مطالب و یادداشت های شخصی به نشر میرسد.
سلام هزارستان چشم براه نظرات، پیشنهادات و انتقادات سازندۀ شماست، و هم چنان از قلم بدستان گرامی میخواهد که دست نوشته هایشان را برای سلام هزارستان بفرستند تا زینت بخش صفحات آن گردد.

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۸, پنجشنبه

شبکه اهل بیت یا شبکه نفاق؟



اهل بیت گرامی پیامبر هیچ وقت خلفا وهمسران پیامبر را کافر نگفته اند وبه آنان بی احترامی نکرده اند. حتا امام علی(ع) که در جنگ جمل بر عایشه پیروز شد، به او بی احترامی نکرد؛ بلکه اورا با احترام، همراه با محافظان بسیاربه خانه اش بر گرداند...

به نام خداوند حق وعدالت
وبا درود وسلام بر پیامبر رحمت واصحاب ویاران وخاندان بزرگ آن حضرت!
ازحدود دوسال پیش، یک شبکه تلویزیونی به نام مقدس اهل بیت (ع)، درامریکا راه اندازی شده وگرداننده اصلی آن آقای شیخ حسن الله یاری از شیعیان هزاره است. او مدعی است که مکتب اهل بیت(ع) را تبلیغ وترویج می کند وحقایق تاریخی وروایی وقرآنی را که از سوی مخالفان اهل بیت نادیده گرفته شده ویا عمدا انکار شده است بیان می کند؛ ولی با کمال تاسف رفتار وگفتار ایشان وتندی وپرخاشگری او نسبت به اصحاب پیامبر وهمسران وخویشان آن حضرت، نمی تواند تبلیغ از مکتب پربار ومستند ومنطقی اهل بیت باشد. مکتب اهل بیت(ع) مکتب صحیح، منطقی ودارای مبانی استواراست؛ لذا نیازی به این تند مزاجی ها ندارد. بنا بر این اگر سوء نیت درکار نباشد وانسان حرفی برای گفتن داشته باشد می تواند بدون پرخاشگری وبدون توهین به مقدسات دیگران بیان کند وهرگز لازم نیست که سخن حق ومبانی درست را همراه با فحش وناسزا به خورد مردم دهد. قرآن مقدس بارها پیامبر اسلام را از تندی منع کرده وفرموده است: وما علی الرسول الا البلاغ. وظیفه رسول تنها تبلیغ وبیان دین است. یا فرمود: انت مذکر لست علیهم بمصیطر؛ یا فرمود: انا هدیناه النجدین اما شاکرا واما کفورا. ما انسان را به راه حق هدايت كرديم مى خواهد شاكر و سپاسگزار باشد و يا طريق كفر و ضلالت را درپيش گيرد در هر دو حال آزاد است. یا ازهرگونه زورگویی وتجاوزگری درامور دینی به شدت نهی نموده: لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی. کاردین با اکراه واجبار وپرخاش سامان نمی پذیرد. یا فرمود: وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَميعاً أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنين! ؟ اگر خدا می خواست همه انسان ها دارای یک دین وآیین می شدند! آیا تو می خواهی که مردم را با اکراه واجبار مومن گردانی؟؟؟ دراین آیت شریفه، پیامبر اسلام مورد عتاب وسرزنش قرار گرفته وبی تابی اورا در امر دین ناصحیح دانسته است وبه او هشدار داده است که اگر کار دین با تندی وخشونت بود واز راه پرخاشگری وزور گویی سامان می گرفت وچنین دینی ارزش واعتبار داشت ومی توانست با عث تکامل بشر ونجات او گردد، خودم این کار را می کردم ونیازی به تند مزاجی شما نبود.
انتظار می رفت که شبکه اهل بیت، به صورت محترمانه ومودبانه وبا گفتار متین ومستند، مکتب اهل بیت را تبلیغ کند وعقایید صحیح شیعی را ونه هر خرافاتی را که در مکتب اهل بیت وارد شده است، با قوت وقدرت بیان نماید؛ ولی ازهرگونه توهین به مقدسات دیگران پرهیز کند وسعی وکوشش بر وحدت جامعه اسلامی وزندگی مسالمت آمیز ودوستانه وخیر خواهانه ، بر اساس مکتب اهل بیت نماید؛ چراکه مکتب اهل بیت یعنی مکتب قرآن ومکتب قرآن می گوید: انما الموءمنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم. یا طبق روایت شیعی از رسول خدا(ص) وامامان اهل بیت: المسلم من سلم المسلمون من یده ولسانه. مسلمان کسی است که مسلمان های دیگر از دست وزبان او در امان وآسایش باشند وبه حقوق مادی ومعنوی آنان تجاوز نشود وبه عرض وآب رو وحیثیت ومنزلتشان بی احترامی نگردد.
اگر شما از رفتار وکردار طالبانی اعلام انزجار می کنید وآنان را متجاور به جان ومال وحیثیت انسان ها می دانید، آنان را بر طبق صریح آیات قرآن قاتل همه بشریت می دانید وعقیده دارید که گروه های افراطی مانند طالبان اصولا مسلمان نیستند! چراکه به هیچ اصلی از اصول دینی وهیچ قاعده ای از قواعد حقوقی وانسانی پای بند نمی باشند وتنها راهی را که می شناسند وبدان ایمان دارند، راه آدمکشی وجنایت وترور وبمب گذاری کور وقتل نفوس محترمه وتباهی حرث ونسل مسلمانان است!
شما چرا دست به خشونت می زنید؟ واضح است که خشونت تنها با تفنگ وبمب وانتحار نیست؛ بلکه خشونت می تواند چهره های دیگری داشته باشد، مانند سخنرانی خشونت بار؛ فتوای خشونت بار؛ نماز جمعه خشونت بار وخشونت ساز؛ روضه خشونت بار؛ مداحی خشونت بار ونیز مناظره ومجادله خشونت بار وتبلیغ خشونت بار و...
براهل دانش واهل علم پوشیده نیست که هدف از ارسال رسل وانزال کتب، تحقق عدالت اجتماعی وتامین زندگی انسانی است تا انسان ها بتوانند در جامعه فاضله، با امنیت وآرامش وآسایش وبدون مزاحمت وممانعت دیگران به ترقی وتکامل مادی ومعنوی خود بپردازند ودارای زندگی شرافت مندانه وآبرومندانه باشند. زندگیی که شایسته خلیفه خداوند درزمین یعنی انسان باشد. زندگی که در سایه عدالت واخلاق وکرامت بشری همراه با صلح ودوستی وتعاون اجتماعی ادامه پیدا کند تا انسان فرصت خود سازی وخود شناسی بیابد. قرآن مقدس می گوید: لقد ارسلنا رسلنا بالبینات وانزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط. هدف ازآمدن پیامبران وآوردن کتاب ومیزان، استقرار عدالت در جامعه وساختن جامعه فاضله یا مدینه فاضله است.عدالت یعنی رعایت حقوق دیگران، محترم شمردن فرهنگ وآداب ورسوم ملی ودینی ومذهبی آنان. عدالت یعنی رعایت تساوی حقوقی انسان ها، عدالت یعنی دادن حق آرامش وآسایش وفرصت اندیشیدن وتشخیص دادن. بدیهی است که دین برای ایجاد خصومت ونزاع نیامده؛ پس هر امری که جامعه را متشنج کند وباعث خصومت ونفرت شود بر خلاف آموزه های دینی و منافی با فلسفه وجودیی د ین می باشد. چنین امری حرام است؛ تحت هر عنوانی که باشد.

شبکه اهل بیت یا شبکه نفاق؟

نفاق، بردوگونه است:
1 – نفاق فکری وعقیدتی. منظور از نفاق فکری این است که شخص منافق، به ظاهر خودرا مسلمان قلمداد می کند واظهار ایمان ودین می نماید اما در واقع ودر باطن کافر است وایمانی ندارد. این نوع ازنفاق را نفاق اکبر نامیده اند وگفته اند که چنین نفاقی صاحبش را ازدین خارج می کند وباعث ورود همیشگی در جهنم می شود. قرآن کریم می گوید: ( انَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً﴾ ، مطابق آیت دیگر از قرآن مقدس، چنین افرادی دربرابر خداوند متعال وجامعه اسلامی دست به فریب وخدعه می زنند؛ ولی نتیجه ای جز فریب خود به دست نمی آورند.( يُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا يَشْعُرُونَ ).
2 - نفاق عملی. منظور از نفاق عملی این است که شخصی، باداشتن ایمان قلبی مرتکب اعمال منافقان شود ودر عمل منافق ودورو وشور اندازباشد ودر جامعه اسلامی ایجاد اختلاف ونزاع و در گیری نماید. چنین فردی با این که مسلمان محسوب می شود وبنا بر عقیده عالمان دینی مسلمان بودنش محفوظ است؛ ولی مفاسد اعمال او در جامعه ونسبت به سایر مسلمانان، بیشتر از نفاق نوع اول است.
بنا به روایتی منقول از رسول گرامی اسلام(ص)، علامت نفاق عملی چهار چیز است: هرگاه امانتدار شود خیانت می کند- هرگاه سخن بگوید دروغ می گوید- هرگاه عهد کند خدعه می کند وهرگاه خصومت کند مرتکب فسق وفجور می شود.
بر اساس این روایت شریف، آقای الله یاری حد اقل دارای دوصفت ازاین صفات رزیله می باشد؛ چراکه اودر گفتار خود هم دروغ می گوید وهم با توهین به اصحاب رسول خدا وهمسران پیامبر گرامی اسلام وخویشان آن حضرت، مرتکب فسق وفجور می شود واعمال حرام ونامشروعی را انجام می دهد. او در سخنان خود ضوابط دینی وقرآنی را مراعات نمی کند. قران مقدس دستور اکید داده است که حتا در گفت وگوبا غیر مسلمانان هم باید ادب واحترام رعایت شود(ادْعُ إِلى‏ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِي). قرآن کریم، پرخاشگری را دربرابر ظالمان وستمگران هم مجاز نمی داند؛ چنان که به موسی وهارون فرمان داد که با فرعون به صورت منطقی وملایم گفت وگو کنند واز هرگونه تندی وپرخاشگری خود داری نمایند.( اذْهَبا إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‏. فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشی.) مکتب حیات بخش اسلام از هرگونه دشنام وتوهین به شدت منع کرده است وحتا دربرابر مشرکان وکافران هم اجازه فحاشی نداده است.قرآن می گوید : لا تسبو الذین یدعون من دون الله فیسبو الله عدوا بغیر علم کذلک زینا لکل امه عملهم. تنها جایی که قرآن پرخاشگری ویا فریاد کشی را مجاز دیده، فریاد مظلوم بر علیه ظالم است. یعنی اگر کسی در حقش ظلم شد می تواند فریاد بزند، ( لایحب الله الجهر بالسوء الا من ظلم).
آقای الله یاری، با سخنان پرخاشگرانه وبی ادبانه خود به مقدسات اهل سنت توهین می کند ودر نتیجه باعث می شود که در جوامع اسلامی ودر بین مسلمانان شیعه وسنی ، نفاق واختلاف وخشونت مذهبی گسترش پیدا کند وپیامد های مخرب وویرانگر برای مردم مسلمان وبخصوص مسلمانان پاکستان وافغانستان داشته باشد. علی هذا، این شبکه برای همه شیعیان ومخصوصا برای شیعیان پاکستان وافغانستان، خطرناک وشکننده است وباعث می شود که افراد نادان وجاهل، گفتار ورفتار این شاگرد مصباح یزدی وسید احمد خاتمی وهمکار آقای دانشمند وسایر متعصبان ایرانی را به حساب شیعه بگذارند وبا عث گردد که افراطی های اهل سنت وکسانی که همانند طالبان شغل آدمکشی را برگزیده اند، بهانه ای برای جنایت پیدا کنند وبا سوء استفاده از نا آگاهی عوام الناس، آتش فتنه را بیش از پیش دامن بزنند!
ناگفته نماند، تبلیغ وترویج مکتب اهل بیت(ع)، ودفاع منطقی وحساب شده از این مکتب لازم است: ولی باید توجه داشت که دفاع ازیک مذهب یا یک تفسیر ازدین نباید باعث تخریب اصل دین شود ویا هر آنچه را که به نام مکتب اهل بیت یا مکتب شیعه شنیده ایم، تنها فهم برتروانحصاریی دین تصور کنیم. ازباب نمونه، آنچه را که آقای اللهیاری می گوید که حضرت علی( ع) اختیار طلاق همسران پیامبر را داشته است! ممکن است از کسی شنیده باشد یا درحدیث جعلی دیده باشد؛ ولی این سخن با اصول مسلم وشناخته شده دینی مغایرت دارد. همه می دانیم که حتا پدر انسان حق طلاق همسراورا ندارد! آیا حضرت علی نسبت به پیامبربالاتر از حق پدری داشته است؟ ویا نعوذ بالله، پیامبر صغیر یا مجنون ویا سفیه بوده که حضرت علی به عنوان قیم، حق طلاق همسران رسول خدارا داشته است!؟
آقای الله یاری، از مکتب اهل بیت(ع) چنان دفاع می کند که خود اهل بیت وشخص حضرت علی چنان دفاع نمی کردند. اهل بیت گرامی پیامبر هیچ وقت خلفا وهمسران پیامبر را کافر نگفته اند وبه آنان بی احترامی نکرده اند. حتا امام علی(ع) که در جنگ جمل بر عایشه پیروز شد، به او بی احترامی نکرد؛ بلکه اورا با احترام، همراه با محافظان بسیاربه خانه اش بر گرداند.

آقای الله یاری با چه ابزاری وارد جنگ شده است؟

بیشترین ابزار خصومت ونبرد فرهنگی- مذهبی آقای الله یاری، همانند افراطیان اهل سنت، روایات جعلی وگفته های خصومتگران صدر اسلام است. روایاتی که از لحاظ سند ودلالت مورد ارزیابی قرار نگرفته اند وازجهت معنا ومفهوم، به قرآن مقدس عرضه نشده اند وهمچنان درباب تعادل وتراجح، مورد مقایسه با سایر روایات قرار نگرفته اند واین مطلب نیز درآن ها ملاحظه نگردیده که آیا فقهای اهل سنت به این روایات عمل کرده اند ؟ بدیهی است تازمانی که یک روایت مراحل تصحیح وگزینش را پشت سر نگذاشته باشد معتبر نیست ونمی تواند حجت باشد.
آقای الله یاری، تنها سند وحجت شرعی خودرا بر تکفیر اصحاب رسول خدا وچهره های معروف صدر اسلام، روایات جعلی وضعیف وغیر معمول بها، قرارداده واین چنین بی محابا جامعه اسلامی را درپرتگاه نفاق وجدال قرارداده است. همین رویه ناصحیح در طول تاریخ اسلام، دست مایه جاهلان وجنگ افروزان شیعه وسنی بوده تا جایی که میلیون ها انسان بی گناه را مقتول ومجروح وبی خانمان کرده اند ! کسانی که باتاریخ خونبار مسلمانان آشنایی دارند، می دانند که بر سر خلافت امام علی وخلفای راشدین چقدر خون ریخته است وچقدر مال وجان وناموس مسلمانان تاراج شده است! به اندازه ای که بر سرخلافت شمشیر کشیده شده بر سر هیچ مساله ای در اسلام، کشیده نشده است! نمی توان قبول کرد که این خصومت ها براساس روایات جعلی وساختگی نبوده است! علی هذا اگربا این گونه روایات به قضاوت تاریخ ودین ودیانت برویم جز خطا واشتباه ودر نتیجه جز تباهی چیز دیگری نصیب ما نخواهد شد. اگراین روایات به تنهایی وبدون تایید قرآن معیار فهم دینی باشد، نابودی دین ودیانت را نتیجه خواهد داد. به نمونه ای از این روایات توجه کنید:
1 – روایات بسیار زیادی از طریق شیعه وسنی نقل شده است که زمین بر سر شاخ گاو است وگاو بر تخته سنگ قراردارد وتخته سنگ بر ماهی وماهی درآب وآب بر ظلمات یا باد تکیه داده است! در حالی که امروزه هر کسی می داند که کره زمین در فضا معلق است ونظریه تسلسلی مسلمانان وکل روایات باب، غلط است.
2 – رویاتی بسیار زیادی از طریق شیعه وسنی نقل شده که عمر جهان شش هزار سال یا هفت هزار سال است! یعنی همه روایات باب، به همین دونظر منحصر اند! در حالی که امروزه هر کودکی می داند که از عمر جهان میلیارد ها سال گذشته ومیلیارد ها سال دیگر باقی مانده است.
3 – روایات بسیار زیادی که می گویند آسمان های هفت گانه مانند پست پیاز روی هم قراردارند وستارگان میخ های نقره ای هستند که اجرام سفت آسمان های هفت گانه را باهم میخ کرده اند! با توجه به همین روایات، علمای 50 سال پیش ادعای رفتن به کره ماه را دخالت در کار خدا ومحال می دانستند! ویا مساله غروب خورشید در داخل چشمه ویا شهاب سنگ های آسمانی که به سوی شیطان پرتاب می شدند ووو. این روایات را درجلد اول تاریخ طبری ودر جلد اول تاریخ منتظم بخوانید.
باید یاد آوری کنم ، روایاتی را که به عنوان نمونه آوردم، ازبین روایات هر موضوع دست چین نکرده ام تا شما بگویید که این قسمتی از روایات ضعیف هستند یا مورد قبول علمای سابق نبوده اند و... بلکه تمامی روایات مربوطه درهرباب دارای همان محتوایی هستند که مذکور شد.
4 – آقای الله یاری! مگر بر اساس همین روایات بر ساخته راویان نبود که معاویه ودستگاه خلافت اموی، حدود شصت سال امام علی را تکفیر کردند وعلمای مانند شما وملاعمر وملا سیاف وملا محسنی وامثالشان هروقت بر منبر وعظ ونصیحت قرار می گرفتند، اول بر وجود مقدس علی، ابر مرد جهان اسلام وفداکار ترین سربازاسلام وقرآن لعن ونفرین می کردند! ؟ مگر براساس همین رویات وآموزه های وارونه دینی نیست که کشتن پیشوای شهیدان حسین بن علی را واجب می دانستند ولشکریان کوفه هرکدام به قصد قربت شمشیری ویا نیزه ای بر پیکر مقدس حسین می زدند( کل یتقربون بدمه) همه برای ریختن خون او قصد قربت می کردند.! مگر بر اساس همین روایات جعلی نیست که گروه های متعصب سنی هر روز در پاکستان وافغانستان دست به جنایت وقتل عام می زنند وهر روز ده ها نفر مسلمان وغیر مسلمان را می کشند وخانواده های مسلمان را بی سر پرست می کنند وده ها یتیم ومعلول ومجروح را بر جای می گذارند!؟
اگر معیار تنها روایت باشد، در کتاب های شیعه نیزروایاتی وجود دارند که دارای معنای شرک آمیز و یا غلوآمیز هستند ونیز روایاتی که با قرآن مغایرت دارند؛ ولی علمای شیعه به آن روایات عمل نمی کنند؛ اگرچه برخی از این روایات دست آویز علمای متعصب سنی شده وفتوا به کفر شیعه داده اند؛ مانند لجنه فتوایی عربستان که گفته است ذبیحه کفار پاک است ؛ ولی ذبیحه شیعه نجس است؛ چراکه شیعه مشرک است! ویا فتوای آنان بر علیه جمهوری اسلامی که یک سال پیش صادر شد ومفتی اعظم عربستان فتواداد که مومنان، دولت پادشاهی عربستان را بر علیه ایران کمک نمایند! زیرا دولت ایران کافر است! و... فتوا های که بر اساس دروغ پردازی ها وتهمت سازی ها وخصومت های فرقه ای صادر می شوند.
آقای الله یاری باید بداند که هیچ عالمی وهیچ دانشمندی در صدد اثبات چیزی نیست؛ بلکه همه درپی کشف حقیقت اند. بدیهی است که کفش حقیقت نیازی به توهین وافترا وپرخاشگری ندارد ولازم نیست که انسان دست به مجادله حرام بزند واز گفتار خصمانه ومغرضانه استفاده نماید!
آقای اللهیاری نیز راه وروش ملاهای عربستان و ملاعمررا درپیش گرفته ومی خواهدبا این روایات کهنه وفرسوده ومخالف با قرآن، آتش بیارمعرکه شود وهیزم به جهنم ایجاد شده توسط طالبان والقاعده ولشکر طیبه وگروه فاسد جنگوی بیندازد وبازار جنایت را گرم کند!
اوعقیده دارد که قرآن تحریف معنوی شده است. یعنی برداشت ها وفهم هایی از قرآن که به نفع امام علی(ع) بوده توسط عثمان بن عفان، خلیفه سوم، از قرآن حذف شده است! این سخن به معنای تحریف معنوی قرآن است. صرف نظر ازاین که این سخن تا چه اندازه طرفدار دارد. چه تفاوتی با سخن عایشه دارد که گفت: آیت رجم در قرآن بوده ولی لفظش مخفی شده یا به تعبیر الله یاری بز خورده یا به قول آقای شریفی لوی سارنوالی موظف کابل که گفته بود: چون عمل زنای محصنه بسیار شنیع بوده خدا ازآیت سنگسار خجالت کشیده وآن را مخفی کرده! درحالی که جناب اللهیاری گفته است که عایشه همسر رسول خدا به دلیل این که می گوید آیت رجم در قرآن بوده ومخفی شده، کافر است!
او همچنان خلیفه ابی بکر وخلیفه عمر را کافر می داند. او همسران پیامبر را دشمن رسول خدا می داند وابراز نظر می کند که آنان پیامبر را مسموم کردند وسخنان توهین آمیز دیگر.
درحالی که اهانت به همسران وخانواده پیامبر(ص) از دیدگاه تمامی علمای مسلمان حرام است. مضافا آن که واژه ( اهل بیت) در آیت مبارک تطهیر:( إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً)، بنا بر تحقیق شامل همسران پیامبر گرامی اسلام می شود. اگرچه برخی از علمای شیعه، این آیت را تفسیر فرقه ای نموده ومعنای دیگر به آن داده اند؛ ولی کوشش های فرقه ای وتعصب آمیز نمی تواند حقایق قرآنی را نابود کند.
مضافا آنکه خلیفه اول ودوم پدر زنان پیامبر بودند؛ یعنی خلیفه اول پدرعایشه همسر عزیز وسوگلی رسول خداست که آن وجود مقدس، همیشه اورا با لقب حمیراء صدا می زد ومی فرمود یا حمیراء ! پیامبر گرامی اورا شدیدا دوست می داشت. همچنین خانم حفصه همسر دیگر پیامبر(ص) دختر عمر است. حفصه کسی است که وقتی اولین نسخه قرآن پس از رسول گرامی تهیه وتدوین گردید، یک نسخه آن را نزد حفصه به امانت گذاشتند. این عمل بیانگر آنست که اصحاب بزرگ رسول خدا به شمول وجود مقدس امام علی(ع)، این بانوی گرامی را داناترین وامانتدار ترین فرد شناختند که نسخه ای از قرآن را نزد او به امانت گذاشتند وسایر نسخه هارا دربین مسلمانان توزیع کردند؛ بعلاوه این ها بنا بر تحقیق، خلیفه عمر داماد امام علی وفاطمه زهرا سلام الله علیهما نیز هست. اگرچه برخی از توجیه گران گفته اند که امام علی، ازباب تقیه دخترش را به عمر داد! وبرخی گفته اند که ام کلثوم دختر امام علی نبود بلکه پیش زاده او از اسماء بنت عمیس بود که قبلا همسرجعفربن ابی طالب بود؛ ولی این سخنان توجیه نا صواب است وتحقیق آنست که ام کلثوم دومین دختر فاطمه زهرا وعلی مرتضی، همان که در کربلا همراه برادرش حسین بود، همسر عمر بود.
بهر حال چگونه قابل گفتن است که اصحاب پیامبر، خویشان پیامبر، همسران پیامبر وهمراهان پیامبر که شب وروز با آن وجود مقدس بودند، با او غذا می خوردند، در جنگ ها در رکاب او بودند ودر مشکلات اجتماعی وسیاسی مشاور ومدد کار او بودند، همه کافرند! اما علمای که نه در گفتار ونه در کردار، صداقتشان احراز نشده مسلمانند! ؟
بله البته همه آنان مسلمان بودند وهستند. این که باجرات، نسبت کافر بودن به کسی داده شود، بیانگر لا ابالی گریی نسبت دهنده است. پرواضح است که کسی نمی تواند اصحاب ویاران پیامبر را کافر بداند مگر جاهلان یا مغرضان. قرآن کریم می گوید: (وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى‏ إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِنا)
هرکس که به شما سلام کند مسلمان است وشما حق ندارید اورا غیر مسلمان بدانید.

آیا شبکه « اهل بیت» تریبون شیعیان هزاره است؟

چنان که مذکوشد، فلسفه وجودی دین، عدالت اجتماعی وآسایش انسان است؛ چراکه انسان جامعه سرشت ومدنی بالطبع می باشد ونمی تواند بدون جامعه زندگی کند. واز جهت دیگر دارای روحیه افزون طلبی وبرتری جویی است. این روحیه باعث اختلاف ونزاع وجنگ وخشونت می شود. برای این که جامعه انسانی دچاع جنگ وخون ریزی نشود وانسان ها در کنار یکدیگر با امنیت وآسایش زندگی کنند وبه قول قرآن از نعمت قسط وعدل بر خوردارشوند، رسولان الهی با کتاب ومیزان آمده اند تا بشر را با شیوه زندگی سالم آشنا نموده قانون الهی را به مردم بیاموزند واجرای آن را از مردم بخواهند وبدین ترتیب آسایش بشر را فراهم کنند وجامعه انسانی به وجود بیاورند؛ علی هذا، روح اسلام و جوهره ادیان الهی تقریب انسان ها و برقراری زندگی سالم و ایجاد محبت بین نوع بشر بوده ومی باشد و ادیان و مذاهب آمده اند تا روح و جان انسان ها و جوامع انسانی را بهم نزدیک کنند و میان ملل و قبایل و فرقه ها ی مختلف دوستی ایجاد کنند نه این که بین آنان خصومت ودشمنی به وجود بیاورند وجامعه بشری را به جنگل حیوانات تبدیل نمایند.
دین اسلام با داشتن تاریخ هزارو پانصد ساله ونیز داشتن کتاب مقدسی چون قرآن، بزرگ ترین تمدن بشری را پایه ریزی کرده ودر داخل جامعه خود ادیان ومذاهب مختلف وجوامع گونه گون را تحت پوشش قرارداده وبا بهترین وجه وانسانی ترین شیوه با آنان زندگی کرده است. چنین دین ومکتبی هرگز اجازه نمی دهد که با بهانه های مختلف، آتش خشم وخشونت ونفرت دامنگیر اجتماع گردد وامنیت وآسایش انسان ها ازبین برود.
بدین لحاظ، پیروان مکتب اهل بیت که خودرا پیروان واقعی قرآن می دانند، هرگزبه خشم وخشونت ونفرت دامن نمی زنند وهر گز با مبلغان کینه ونفرت همکاری وهمراهی نمی کنند.
بدین لحاظ، شیعیان افغانستان وپاکستان عموما وشیعیان هزاره سراسر عالم خصوصا، با این رفتار وگفتار مخالفند وهرگز گفتار ورفتار آقای الله یاری را تایید نمی کنند وشبکه مسما به اهل بیت را تریبون خود نمی دانند وچنین حرکاتی را مخالف با سیره اهل بیت (ع) می دانند.
جامعه افغانستان که در طی چندین قرن گرفتار انواع نزاع ها و کشمکش ها بوده است و همه هستی خویش را در راستای همین نزاع ها باخته است، دیگر توان و تحمل هیچگونه تند روی را ندارد و هیچ قوم و فرقه ای نمی تواند واقعیت وجودی ودینی وفرهنگی دیگری را انکار کند بنابر این به صلاح این ملت نیست که بیش از این گرفتار تفرقه شوند و زندگی را در کام همدیگر تلخ کنند وآتش فتنه را بار دیگر تحت عنوان های قومی و مذهبی روشن سازند ویا هر روز به بهانه های مسایل سیاسی صدر اسلام، آتش به هستی خود وفرزندان خود بزنند.
همه می دانیم که جامعه افغانستان وپاکستان در لب پرتگاه قرار گرفته ودر حال تباهی وفرو افتادن در چاه جهل وخشونت است. باید کاری کرد که این دو ملت از تباهی ونابودی نجات پیدا کنند. بدین لحاظ، فرهنگیان، مطبوعاتیان ودلسوزان واقعی دین ودیانت وجامعه اسلامی، باید مواظبت نمایند وکوشش کنند که با صبر ودور اندیشی ودرایت مانع فتنه وفساد شوند ونگذارند که این دو ملت مظلوم وتاراج شده که هر روز به وسیله جاهلان وقاتلان وتروریستان تارو مار می شوند، بیش از این گرفتار قتل وجنایت شوند وهر روز خانواده هایی بی سرپرست، معلول، مجروح وبی خانمان گردند.
بنا به مراتب، از تمامی شیعیان جهان ومخصوصا از شیعیان شریف وبزرگوار مردم هزاره در سراسرعالم می خواهم که از هرگونه کمک ومساعدت مادی ومعنوی به شبکه اهل بیت وآقای اللهیاری خو داری نمایند واز این شبکه ورفتاروگفتار آقای الله یاری اعلام بیزاری وانزجار نمایند. همانطوری که آیت الله محقق کابلی نیز هرگونه کمک ومساعدت به این شبکه نا مشروع اعلام نمود.
بسیار مهم است که مردم تمدن پذیر وصلح دوست هزاره، حساب خودرا از پرخاشگران وجنگ افروزان چه شیعه وچه سنی جدا کنند وآنان را به حال خود رها کنند تا هر کاری که انجام می دهند با مسولیت خود انجام دهند!
والسلام علیکم وعلی عباد الله الصالحین!
نویسنده: علی محقق نسب
منبع: کابل پرس

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر