در این وبلاگ مطالب مختلف مربوط به افغانستان در مجموع و مخصوصاً هزاره ها در سراسر جهان، سایر مطالب و یادداشت های شخصی به نشر میرسد.
سلام هزارستان چشم براه نظرات، پیشنهادات و انتقادات سازندۀ شماست، و هم چنان از قلم بدستان گرامی میخواهد که دست نوشته هایشان را برای سلام هزارستان بفرستند تا زینت بخش صفحات آن گردد.

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۶, شنبه

هزاره های کویته، قربانی یاوه گویی‌های شبکه اهلبیت



اللهیاری، راحت در آمریکا نشسته و به قول خودش از پارکینک خانه اش برنامه پخش می‌کند اما تاوان ندانم‌کاری، یاوه گویی، فحاشی و توهین‌های او به مقدسات دیگران را هزاره ها در کویته می‌پردازند. طی این دوسالی که این شبکه‌ی ضد مذهب و ضد هزاره شروع به فعالیت کرده، بیشترین حوادث تلخ و قتل‌عام ها در کویته اتفاق افتاده است. ممکن است اللهیاری به ظاهر نیت خیری دارد و مثلاً به نفع مذهب کار می‌کند اما هیچ گاه نیندیشده که با این کارش، دقیقاً در راستای منافع دیگران بوده و حرکت او کاملاً یک حرکت ضد تبلیغ است...

 هزاره های کویته، قربانی یاوه گویی‌های شبکه اهلبیت
شبکه ماهواره‌ی اهلبیت با مدیریت اللهیاری مدت دوسال است که از آمریکا پخش می شود و به زعم خودش تلاش می‌کند تا واقعیت های تاریخی را با ارائه سند و مدرک مطرح ساخته و از مکتب اهلبیت (ع) دفاع نماید. نامگذاری این شبکه به نام اهلبیت و اهدافی که با راه اندازی آن مطرح شد، باعث جلب توجه محافل مذهبی و توده مردمی‌گردید. انتظار می‌رفت این شبکه در فضای کاملاً منطقی، مبتنی بر «جدال احسن» و بادر نظرداشت مصلحتهای جهانی و منطقه ای مسلمانان و شیعیان برنامه‌های خویش را استوار سازد. اما با تأسف که چنین نشد و دیری نپایید که این شبکه به عنوان رسانه‌ی افراطی، فحاشی و اهانت به باورهای جمعی اهل سنت مطرح گردید. رویکرد افراطی این شبکه باعث شد که مرجع بزرگوار حضرت آیت الله العظمی محقق کابلی، کمک‌های مالی به این شبکه را تحریم نماید که کار پسندیده و قابل تمجید بود.
جدا از این که مشخص نیست در پشت صحنه‌ی این نمایش تأسف بر انگیز کیست، این نکته قابل توجه است که چرا شبکه اهلبیت چنین رویکردی را در پیش گرفته؟ گرداننده آن به نام اللهیاری کیست؟ این آدم با چه پرستیژی در شبکه خود ظاهر می شود؟ در کل، از لحاظ روانشناختی مخاطب، این این آدم چه پیامهای غیر مستقیم را به بیننده منتقل می‌کند؟
فکر می کنم این شبکه برای شیعیان در مرحله اول و برای هزاره های شیعه افغانستانی و خارج از افغانستان در مرحله دوم بسیار خطرناک و شکننده است. زیرا این شبکه به طور قطع با استفاده از نام اهلبیت، اولین ضربه خود را بر مکتب اهلبیت وارد خواهد کرد. و روشن است پیامی که مخاطبین این شبکه دریافت می‌کنند، اتهام، فحاشی، دامن زدن به اختلافات مذهبی، ایجاد تفرقه میان مسلمانان، شکل‌گیری واکنشهای افراطی از سوی مخالفین خواهد بود.
در گام دوم، این شبکه بیشترین ضربه را به پیکره جامعه هزاره شیعه‌ی افغانستانی وارد می‌کند چرا که گرداننده این شبکه، یک آخوند افراطی هزاره می‌باشد. پیامی که افراطیون مخالف می‌گیرند، تعمیم یاوه گویی و حماقت اللهیاری به کل هزاره های شیعه است. قطعاً آن ها از این یاوه گویی‌ها این نتیجه را می‌گیرند که در کل، شیعیان، کافرند و نماد این کافران واجب القتل همین هزاره‌ها می‌باشند. بنابراین، نتیجه آن خواهد شدکه هر ازچند گاهی هزاره های رنج کشیده و مظلومی که همه از طبقه محروم جامعه و کارگرند، قربانی شوند.
بدیهی است که حساسیت‌های مذهبی در پاکستان از هر کشور دیگر بیشتر بوده و به همین خاطر این کشور همواره مهد پرورش گروههای افراطی بوده است. القاعده، طالبان، سپاه محمد، لشکر جنهنگوی و ... دقیقاً در میان قبایل پاکستان رشد کردند و نه تنها برای پاکستان بلکه باعث درد سر دیگر کشورها نیز گردیدند. روشن است که تعدادی زیادی از مردم هزاره که اکثراً شیعه اند از سالیان دور به این سو، در کویته بلوچستان زندگی نموده و جایگاه ویژه ای در ساختار اجتماعی و سیاسی این ایالت داشته و دارند. این موقعیت و جایگاه اجتماعی از همان آغاز به صورت طبیعی با یک سری حساسیت های قومی و سیاسی همراه بوده است اما آن چه در این دو سال اخیر این حساسیت ها را تشدید کرده دو نکته مهم زیر است:
1 - حرکتهای افراطی سیاسی و مذهبی برخی از محافل مذهبی و روحانیون شیعه در کویته:
این محافل که همواره متأثر از حرکتهای افراطی در ایران است، سعی کرده از رفتارهای افراطیون مذهبی در ایران الگو گرفته و نقشهای آنان را در پاکستان و آن هم در محیط کویته بازی نمایند. برگزاری تظاهرات «روزقدس» یکی از این حرکتهای خنده آور این محافل در کویته می‌باشد؛ حرکتی که با هیچ معیار سیاسی، اجتماعی و تاریخی مردم هزاره در کویته سازگاری نداشته و ندارد. روشن است حوادثی جاری برای هزاره های کویته از این تظاهرات و عملکرده ها به بعد بیشتر شده است.
 2 - یاوه گویی های اللهیاری و شبکه اهلبیت:
چنان که عرض شد اثر تخریبی فعالیت های این شبکه ضد مذهب شیعه، برای هزاره ها بوده و در گام اول متوجه هزاره های کویته بیشتر بوده است. سرگذشت هزاره های قربانی‌شده کویته و یاوه گویی های اللهیاری، مصداق این شعر معروف بوده‌است: «گنه کرد در بلخ آهنگری / به کرمان زدند گردن مسگری»
اللهیاری، راحت در آمریکا نشسته و به قول خودش از پارکینک خانه اش برنامه پخش می‌کند اما تاوان ندانم‌کاری، یاوه گویی، فحاشی و توهین‌های او به مقدسات دیگران را هزاره ها در کویته می‌پردازند. طی این دوسالی که این شبکه‌ی ضد مذهب و ضد هزاره شروع به فعالیت کرده، بیشترین حوادث تلخ و قتل‌عام ها در کویته اتفاق افتاده است. ممکن است اللهیاری به ظاهر نیت خیری دارد و مثلاً به نفع مذهب کار می‌کند اما هیچ گاه نیندیشده که با این کارش، دقیقاً در راستای منافع دیگران بوده و حرکت او کاملاً یک حرکت ضد تبلیغ است.
تاریخ هزاره ها با تمام وجود فریاد می‌زند که رویکرد مذهبی، همواره به ضرر آن ها تمام شده و از این ناحیه، قربانیان زیادی از قتل‌عام گرفته تا بردگی و محرومیت تاریخی را به دنبال داشته است. مبنای فتوای قتل‌عام و نسل‌کشی از سوی علمای درباری عبدالرحمان خان، پیدا شدن دو سه کتاب مذهبی در خانه یک هزاره بود. کشتار زایران مشهد و کربلا در مسیر راه ها با انگیزه مذهبی صورت می گرفت. فجایع بزرگ و کوچک دیگر در تاریخ هزاره ها با سوء استفاده از حربه مذهبی و قومی بود. شکی نیست که این بار نیز نسل‌کشی در کویته به خاطر حرکتهای ناسنجیده و افراطی افراد معلوم الحال و یاوه گویی‌های اللهیاری صورت می‌گیرد.
مکتب اهلبیت و مذهب شیعه، در ذات خودش، مکتب پویا، مترقی، مبنتی بر تحکیم اخوت و مداراست و تعامل با دیگر مذاهب و ادیان از شاخصه های اصلی آن بوده است و نیز خواهد بود، و این که اشخاصی مانند اللهیاری چهره‌ی مخدوشی به نام مذهب را نشان می دهد، نباید آن را به پای مذهب و دیگر شیعیان گذاشت. و نیز بر هزاره های شیعه ضروری است که در گردهمایی ها و محافل مذهبی خویش، توطئه های اللهیاری را خنثی نموده و توده ها را بیدار سازند و نیز برای علما و خطبا یک تکلیف است تا در مساجد و مجالس عمومی به مردم و دیگر برادران اهل سنت، اطمنان دهند حرفهای اللهیاری، حرفهای آنان نمی باشد.
نویسنده: حسن رضا قربانی
منبع: جمهوری سکوت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر