از فاجعه خونین  افشار نوزده سال میگذرد  و  جنگ های  بسیار شدید و حتی قتل عام های  درد ناکتر ازافشار را در  عصر زمامداری  امیر سیاه دل کورچشم  ، مردم ما  شاهد بوده اند  و تاریخ  همه را  فهرست وار در صفحاتش گنجانده است .  قتل عام  هزاره ها در مزار شریف ، کشتار دسته جمعی هزاره  و ازبک و تاجک  در شبرغان و فاریاب  ، قتل عام  اهالی یکاولنگ و بامیان ، قتل عام مردم شمالی و غوربند هرکدام شاید شمار تلفات و خساراتش بیشتر از فاجعه افشار باشد ، اما  قلب های ما چرا بیشتر برای افشار می تپد و مردم ما چرا  یاد و خاطره افشار را  فراموش ننموده و نخواهند کرد ؟...
با فرا رسیدن بیست و دوم دلو   باز  خاطره های  تلخی  از فاجعه  عظیمی  در ذهن  مردم ما شعله ور گشت ،  آتشی را که  نزده سال پیش نمرودیان عصر  برای  سوزاندن  ابراهیمیان  افروختند  در خاطره ها  زنده میشود .
ازیک سو ناله ها و فریاد های  ابراهیم ها و  حاجر ها به گوش می آید و بر ذهن ها  فشار درد ناکی را وارد میکند و از سوی دیگر صدای  دلخراش وغزان  به ظاهر پیروز ، نمرود و نمرودیان  کوش ها را  اذیت  میکند .
آری  نوزده سال پیش  در همین شب و روز  آتشی  در محله افشار در دامنه یی کوهی ، به دستور نمرودیان عصر  بر افروخته شد .  هدف نمرود  به آتش انداختن  ابراهیمیانی بود که  سر تعظیم  به در بار  نمرود  فرو نیاورده بودند و  از دست بوسی  نمرود و درباریانش آبا  می ورزیدند .
هدف حقیقی  نمرود و نمرودیان  زنده سوزاندن ابراهیم بت شکن عصر بود ، اما  ابراهیم  عصر از میان شعله های آتش  نجات یافت و با تبرش  تا دم شهادت  بت های  بتکده های نمرودیان را  شکست و سرتعظیم در مقابل بت کده نمرودیان فرود نیاورد ، لیک ابراهیم عصر ما  به جای یک  اسمعیل  صد ها اسمعیلش را قربانی کرد و به جای  یک حاجر صد ها حاجرش را  در بیابان ها  و در اسارت  نمرودیان  مشاهده کرد .
مردم ما  افشار را فراموش نمیکنند و  این جنایت  تاریخی نمرودیان عصر هرگز فراموش مردم ما نخواهد شد .
یادبود از فاجعه خونین افشار  متوجه هیچ ملت برادر  در افغانستان  نمیشود و  گاهی هم  یاد بود از این فاجعه  هولناک  تبعیض و تعصب علیه ملت و قومی تلقی نه گردیده  و نمیگردد .  بلکه فاجعه  درد ناک و خونین  افشار متوجه  یک مشت  دربار نشینان و درباریانی میگردد که مستقیمأ نمرود وار  آتش خشم شان را بر مردم افشار افروختند و با شکستن حرمت انسان و انسانیت  گامهای چندی از حیوانات درنده هم  فراتر نهادند  و جمعی از مردم بیگناه  و غیر نظامی  را که  همه زن و کودک و پیر مرد بودند  در آتش خشم خود سوزاند ند که بعد از گذشت از حد و مرز جنایت و درنده گی  ، پیروزی ظاهری شان را به همدیگر تبریک گفتند و در نتیجه  یا بر سینه های شان  مدال قهرمانی  اویختند و یا بر شانه های شان ستاره های جنرالی را  هک نمودند.
از فاجعه خونین  افشار نوزده سال میگذرد  و  جنگ های  بسیار شدید و حتی قتل عام های  درد ناکتر ازافشار را در  عصر زمامداری  امیر سیاه دل کورچشم  ، مردم ما  شاهد بوده اند  و تاریخ  همه را  فهرست وار در صفحاتش گنجانده است .  قتل عام  هزاره ها در مزار شریف ، کشتار دسته جمعی هزاره  و ازبک و تاجک  در شبرغان و فاریاب  ، قتل عام  اهالی یکاولنگ و بامیان ، قتل عام مردم شمالی و غوربند هرکدام شاید شمار تلفات و خساراتش بیشتر از فاجعه افشار باشد ، اما  قلب های ما چرا بیشتر برای افشار می تپد و مردم ما چرا  یاد و خاطره افشار را  فراموش ننموده و نخواهند کرد ؟
پس از حادثه  یازدهم سبتامبر 2001  جهان متوجه افغانستان گشت و رژیم سیاه  طالبان  به عنوان یک  حکومت  به تمام معنی  فاشستی ، تروریستی  و قاتل مردم افغانستان  شناخته شد .  شماری از مسئولین حکومت طالبان  بازداشت و به جرم جنایت و همکاری باتروریزم  به زندان ها  انداخته شدند  ، شماری کشته شدند و  شماری هم  با امیر شان  در دامن اربابان  شان پناه برده و به ظاهر مخفی گردیدند ، که در جمع  همه آنها  به عنوان  شقی القلب ترین انسانها  به مجازات  محکوم شدند و به سزای اعمال شان رسیدند.
اما نمرودیان  آتش افروز در فاجعه  افشار اگر  کشته شدند ، لوح یادگار  به نام شان بنا گردید  و لقب قهرمانی  به خاطر کشتار مردم بی گناه برایشان اهداشد و اگر زنده هستند  تا کنون  بر سینه های مردم ما  نشسته  و  با هر گذر شان  از مقابل افشار و افشاریان  لبخند  تمسخر آمیزی را نثار ابراهیم و ابراهیمیان  افشار و خانواده های شان میکنند. باز هم همان  بزرگترین  ابلیس  دربار  نمرود ، با چهره دیگر  فتوای کفریت  فرزند هزاره  را میدهد  و ابلیس وار  هزاره ها را توسط هزاره  میخواهد از بین ببرد. همان درباریان  نمرودیکه  دیروز فاتح  افشار شناخته شده و ستاره های جنرالی را  پاداش گرفتند  امروز  توسط رائی  مردم ما  به پارلمان میروند  اما در طرح ها و دسیسه های  که علیه هزاره ها باشند  گام نخست را برمیدارند .
جنایت کاران جنگی  با دهن کجی تمام در مقابل ملت و مردم افغانستان  با تشکیل یک گردهمایی تقلبی  خود شان همدیگر را مورد عفو قرار میدهند و از پیگرد قانونی  برای شان معافیت همیشگی  را اعلام میکنند ،  در حالیکه  خانواده های داغ دیده گان  با ناله ، ندای به محاکمه کشانیدن  جنایت کاران و عاملین فجایع  را  سرمیدهند.
اینجا است که فاجعه خونین و فراموش ناشدنی افشار به  درد تاریخی  مردم ما تبدیل میگردد  و این درد هرگز  از ذهن  فرزندان  و نسل های  آینده ما بیرون  نخواهد رفت .  ما منتظر روزی هستیم که  عاملین  فاجعه خونین  و قتل عام هولناک افشار ، همانند جنایت کاران جنگی رژیم  سیاه دل  ملا امیر کور  جزای  شان را ببینند و به پای میز محاکه  کشانیده شوند .  تا آن زمان خون  شهدای افشار  از جوشش باز نخواهد نشست  و دردش  از دل فرزندان  ملت ما  بیرون نخواهد رفت .
درود بر  روح پاک شهدای گمنام  فاجعه خونین  افشار
نفرین بر  نمرودیان عصر ، عاملین جنایت  قتل عام  در افشار
نویسنده: بومان علی قاسمی
منبع: جاغوری زیبا

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر