در این وبلاگ مطالب مختلف مربوط به افغانستان در مجموع و مخصوصاً هزاره ها در سراسر جهان، سایر مطالب و یادداشت های شخصی به نشر میرسد.
سلام هزارستان چشم براه نظرات، پیشنهادات و انتقادات سازندۀ شماست، و هم چنان از قلم بدستان گرامی میخواهد که دست نوشته هایشان را برای سلام هزارستان بفرستند تا زینت بخش صفحات آن گردد.

۱۳۹۰ اسفند ۸, دوشنبه

تصرفِ متغلبانة مردمِ ملاخیل بر املاکِ هزاره



مردم ملاخیل از این نوازش او که به ایما و اشارة ایشان مردمِ هزاره را نکوهش نموده جسور گردیده، چهل و دو نفر مردم و زن و پسر و دختر را با چهار جلد کلام‌الله‌ که هزارگان آن را شفیع ساختند، از قومِ چهارصد خانة هزارة دایزنگی واقع قربِ حجرستان زنده به‌آتش سوخته و رئوسِ سوختگانِ هزارگان را با قرآن‌های سوخته در کابل آورده، چون این امر به تحریکِ والی و امین‌الله خان از قوه به‌فعل بوده، از مردمِ ملاخیل مراسمِ باز پرس به روی روز نیامد...

تصرفِ متغلبانة مردمِ ملاخیل بر املاکِ هزاره
فیض‌محمد کاتب هزاره: سراج‌التواریخ، جلدچهارم، بخشِ سوم، ص 44
و در خلالِ احوالی از پیش رقم شده آمد، مردمِ ملاخیلِ کوچی متصرفِ مزارع و مراتع جلگای حجرستان هزارة دایه و فولاد که تا قلعة شیر تمامتِ مزارع و مساقات‌ را چنان‌چه گذشت تصاحب کرده، املاک و اراضی وصی‌محمد و قبرِ قوم جرغی هزارة بهسود از جملة بولک‌لک روپیه‌گی [را] نیز به امر قاضی عبدالشکورخان سرپرستِ مهاجر و ناقلِ افغانان متصرف‌شده، مَلک اکرم و طوطی نامان و غیره ملاخیلان، املاکِ آن قوم را به دستِ تغلب آوردند و چون داخلِ حکمِ پادشاهی نیامده و قاضی عبدالشکورخانه خودسر داده بود، محمدحیدخان تحصیل‌دار بولک‌لک روپیه‌گی به حضورِ سردار نصرالله‌خان نایب‌السلطنه معروض داشته و او از سردار عبدالقدوس‌خان اعتمادالدولة که امورِ ملک «هزاره«‌ را به «افغان» دادن به او محول و مرجوع بود، پرسیده و هم مردمِ هزاره جداگانه نیز عرض کرده او از ملا مشکین ممیز و مساحِ مزارع و مساقات هزاره‌جات که به افغان قرار هر واحدی سه جریب زمین اعلی یا چهار و نیم جریب زمینِ از اعلی و اوسط و ادنی داده می‌شد،استفسار فرمود و او نوشت که املاکِ مردمِ مذکور را قاضی عبدالشکورخان بدونِ حکم و فرمانِ پادشاهی به مردمِ ملاخیل داده است و اعتمادالدولة به نایب‌السلطنة معروض داده، او فرمانِ کرد که :«از عرضِ تحصیل‌دار و تحقیقی که شده است، املاکِ مردمِ هزاره را از دستِ ملاخیل برآورده، تسلیمِ خود ایشان نمایند و مزاحمِ حال هزار‌گان نشوند.» و مردم ملا خیل دست از تصرفِ غاصبانة خود بازنداشته، قرب سی‌وسه‌هزار روپیه مالیات آن را نیز نداده، بر مردم هزاره حواله شد و هزارگان قرارِ فرمانی که به دست داشتند به میرمحمد حسین‌خان حاکمِ کلانِ هزارة بهسود جاغوری و مالستان عرض کرده، داد خواستند و او ماجرا را سراپا معروض داشته، حضرتِ والا در روز بیست‌وهفتم مذکور ماهِ جمادی‌الاولی رقم فرمود که :« مزاحمِ حالِ قومِ ملاخیل نشود.» و در این نگارشِ والا دستِ تصرف برنداشته، مالیاتِ آن پا در هوا بماند و مردمِ هزاره در عهدِ اعلی‌حضرت امیر امان‌الله‌خان غازی عارض گردیده، کامیاب نشدند و بر علاوة دادنیافتن، میر زمان‌الدین‌خان والیِ ایالتِ مامور تسلیتِ مردمِ هزاره‌شده و به واسطه‌یِ امین‌الله خان غلزایی، پدرِ زن شهزاده پسر ملک سلطان‌محمد خان ملاخیل در حجرستان مهمان ملاخیلان شده و تفنگچة موزرس خود را به شهزاده بخشوده و دیگر ملکانِ ملاخیل  را که چهار هزار روپیه به او پیش‌کش داده، از اربابانِ هزاره سعایت کردند، خلعت داده، از سعایتِ  ملاخیلان ارباب‌لعلی را به ضربِ چوب و لت‌وکوب خسته و اهالی بارخود را امرِ تف‌کردن بر رویِ او و او را با ارباب‌جمعه پسر بازار که هردو تن اربابِ مردمِ وصی‌محمد و قبر بودند، محبوس فرموده ونه نفر از اربابانِ هزارة بهسود و دایزنگی‌ را با خود در کابل محبوس آورده، مردم ملاخیل از این نوازش او که به ایما و اشارة ایشان مردمِ هزاره را نکوهش نموده جسور گردیده، چهل و دو نفر مردم و زن و پسر و دختر را با چهار جلد کلام‌الله‌ که هزارگان آن را شفیع ساختند، از قومِ چهارصد خانة هزارة دایزنگی واقع قربِ حجرستان زنده به‌آتش سوخته و رئوسِ سوختگانِ هزارگان را با قرآن‌های سوخته در کابل آورده، چون این امر به تحریکِ والی و امین‌الله خان از قوه به‌فعل بوده، از مردمِ ملاخیل مراسمِ باز پرس به روی روز نیامد.
و هم در در تضاعیفِ واقعات مذکوره این سال زراعاتِ هزارة یکه‌ولنگ را ملخ ضایع و تلف ساخته، مردمِ آن‌جا طالبِ تخفیفِ مالیات آمده، کامیاب نشدند.
منبع: افشار

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر