در این وبلاگ مطالب مختلف مربوط به افغانستان در مجموع و مخصوصاً هزاره ها در سراسر جهان، سایر مطالب و یادداشت های شخصی به نشر میرسد.
سلام هزارستان چشم براه نظرات، پیشنهادات و انتقادات سازندۀ شماست، و هم چنان از قلم بدستان گرامی میخواهد که دست نوشته هایشان را برای سلام هزارستان بفرستند تا زینت بخش صفحات آن گردد.

۱۳۹۱ شهریور ۵, یکشنبه

برچي پينه نچسپ برپيکرکابل!



 

اين جا چون برچي هست سخن برسر طرح و تطبيق ماستر پلان شهري درآن نيست ورنه درطول عمر همين حکومت کنوني کاربسياري که بايد نمي شد، شد؛ اما دشت برچي همچنان بدون ماسترپلان شهري باقي ماند چون فکر کنم برنامه اين است که برچي بي همه چي بماند...

گرماي هوا، خاک و گرد کوچه هاي تنگ و تاريک، ازدهام بيش از حد جمعيتي که درسيماي آنان قبل ازهمه نشانه هاي فقر و محروميت به چشم مي خورد، در کوچه و پس کوچه مارپيچ و يگانه جاده عمومي درمنطقه، کمبود وسايل نقليه و... چنين وانمود مي کند که در اين جا خبري هست.
درابتدا دشوار است که بدانيد که اين خبر ازچه جنس است، اين جا ماتم است يا شادي؛ مگراينکه خود نيز از اهالي اين منطقه باشي تا ازجنسيت اين خبر ازهمان ابتدا آگاهي داشته باشي، اين دشواري اما ازسيماي خاک آلود منطقه ای به شدت مزدهم و محروم ازهمه چيز و چهره هاي چروکيدۀ باشندگان آن ناشي مي گردد.
وضعي عجيبي است، تنها جاده عمومي درمنطقه از فرط ازدهام ترافيک سنگين و تراکم جمعيت مجال نفس کشيدن ندارد. انسانها ازهر کجا به کوچه هاي خاکي و پر ازکثافات ريخته اند، زن و مرد، خورد و بزرگ، پير وجوان، دارا ونادار؛اما خنده برلبانشان موج مي زند، چهره هاي بشاش دارند و لباس هاي رنگي برتن کرده اند، از اين جا است که مي توان پي برد خبر خبرِخوشي هست.
ازبرچي مي گويم!
از برچي بي همه چي!
همه ساله درکابل وقتي ايام عيد فرا مي رسد، اين گونه تصورمي شود که اين فقط باشندگان مناطق غرب کابل از جمله مردم دشت برچي هستند که عيد و نوروز دارند و ازچنين مناسبت هاي تجليل مي کنند، ديگران يا عيد ندارند و يا هم درتجليل از عيد علاقه نمي گيرند. تصور غالب برهمين مبنا استوار است.
نه؛ واقعيت اما چيزي ديگري است!
هرغريبه يا تازه واردي باديدن ازدهام بيش ازحد جمعيت در کوچه پس کوچه هاي دشت برچي، ترافيک سنگين در تنها جاده عمومي اين منطقه، درگام نخست اين گونه تصورمي کند که باشندگان اين منطقه عجيب مردمان بيکاري اند که به جزگشت و گذار آنهم درکوچه هاي گِل آلود و خاکي و دستان کود کانشان در دست؛ کاري ديگري ندارند.
نه؛ واقعيت اما چيزي ديگري است!
گاهي چنين تصور مي شود که هزاره هاي کابل، در مناسبت هاي چون عيد و نوروز همگي از همه جا جمع مي شوند و در دشت برچي تجمع مي کنند و اين سبب بيش از حد ازدهام جمعيت دراين منطقه ای فاقد کمترين امکانات و ترافيک سنگين درجاده شهيدا مزاري تنها جاده عمومي دراين منطقه مي شود.
نه؛ واقعيت اما چيزي ديگري است!
واقعيت ها در غرب کابل به خصوص دشت برچي اين است که:
اين منطقه جمعيت بسياري را در دل خود جاداده است؛ اما نه اينکه تمام هزاره هاي کابل، ساکن دشت برچي باشند، مردم هزار ه درجاي جاي اين شهر پراکنده اند و بيشتر درمناطق محروم و فاقد امکانات اوليه شهري زندگي مي کنند.
اما دشت برچي يکي ازمناطق محروم شهرکابل و فاقد امکانات اوليه شهري است که باشندگان اين منطقه را هزاره ها تشکيل مي دهد نه ديگران.
برچي يک منطقه غيرپلاني است، تنها يک جاده عمومي دارد که حکومت کنوني از سرناگزيري هاي بسياري در چند سال پيش، تصميم گرفت اين جاده را بسازد اما نه به شکل معياري چون اين جا برچي هست و برچي بايد همچنان بي همه چي بماند.
سالهاي زيادي سخن برسر اعمار چند جاده فرعي دربرچي هست تا از اين همه تراکم جمعيت و ترافيک سنگين در تنها جاده عمومي اين منطقه کاسته شود، از اين رو همه ساله تعداد براي خود نمايي و خود را به رخ مردم و رقيبان خود کشيدن، جاده اي را افتتاح مي کنند؛ اما همه چيز به همان يک افتتاح خلاصه مي شود و بس.
اين جا چون برچي هست سخن برسر طرح و تطبيق ماستر پلان شهري درآن نيست ورنه درطول عمر همين حکومت کنوني کاربسياري که بايد نمي شد، شد؛ اما دشت برچي همچنان بدون ماسترپلان شهري باقي ماند چون فکر کنم برنامه اين است که برچي بي همه چي بماند.
باگذشت هر روز به تعداد باشندگان دشت برچي افزوده مي شود و تازه واردان برچي نيز با کمترين پولي که دارند سرپناه براي خود درست مي کنند تا روز گار بگذرانند واين است که جمعيت باشندگان برچي همچنان روبه افزايش است منطقه خيلي مزدهم به چشم مي خورد که چنين هم هست.
شايد باور نکنيد اما همين يکي دو روز پيش دريکي از تلويزيون هاي خصوصي دولتي مآب شنيدم که گزارش داد؛ گروه طالبان در ولسوالي پنجوايي ولايت قندهار از مردم خواسته سرک قير را تخريب کنند تا زمينه جاسازي ماين هاي کنار جاده به سادگي فراهم گردد و مردم نيز اين کار را کرده بودند.
اما دربرچي که فاصله چنداني با ارگ رياست جمهوري نيز ندارد و مردمان آن درحمايت از حکومت کنوني هم هيچگاهي کوتاهي نکرده اند؛ اعمار تنها چند جاده فرعي به منظور کاستن مشکلات مردم سالها است که ره به جاي نمي برد.
درقسمت هاي آخردشت برچي منطقه به نام قعله ای قاضي هست که قرار است شهرکي براي کوچي ها درآن اعمارشود؛ ملا تره خيل کوچي نماينده کوچي ها در پارلمان، به تنهايي خود توانسته کار سرک منتهي به اين منطقه را آغاز نمايد؛ اما تمام دولت مردان هزاره درکابل سالهاست که نتوانسته اند کاري براي تطبيق ماستر پلان دشت برچي ويا حد اقل جاده هاي فرعي آن انجام دهند.
در ديگر مناطق پلاني شهر کابل و تا آنجا که شهر داري کابل توانسته سهولت هاي را ايجاد کند از اين سهولت ها به خوبي استفاده مي شود، نمونه ديگر چراغ هاي وسط جاده هاي عمومي است که اخيرا در برخي از مناطق نصب شده است و اين کار تاحدودي هم به مشکلات باشندگان شهرکابل پاسخ گفته است و هم به زيبايي اين شهر افزوده است؛ اما در دشت برچي چراغ های نصب شده در وسط جاده همچنان خاموش است و کسي براي فعال کردن آن کوچکترين کاري هم نمي کنند و نکرده اند.
دربرچي اي که براساس تخمين هاي بسياري، حدود يک مليون جمعيت را در دل خود جا داده است؛ حتي يک شفاخانه دولتي وجود ندارد تا بداد بيماران برچي برسد. شايد باورتان نشود که درمنطقه به اين بزرگي، تنها يک يا دو کيلنيک صحي آنهم با داشتن امکانات بسياري ناچيز مؤسسات خيريه فعاليت مي کند. اما واقعيت همين است و اين جاهم برچي.
قراربود يا هست که شفاخانه ای با داشتن امکانات مجهز، درمنطقه متهاب قلعه برچي ازکمک هاي  " به شر" دوستانه پاکستان اعمار شود؛ اما گمان نمي شود کاراعمار اين شفاخانه تا زمان به ثمر نشستن سياست هاي پاکستان در قبال افغانستان به سربرسد.
تعداد مکاتب دولتي در دشت برچي از عدد انگشتان يک دست هم تجاوز نمي کند و تنها تعداد شاگردان ليسه ای عبدالرحيم شهيد معروف به "مکتب سوخته" حدود بيست و پنج هراز نفر اند که از تعداد باشندگان برخي ولسوالي ها نيز بيشتر است.
ازديگرسهولت هاي چون آب صحي، پارک هاي تفريحي، شفاخانه و ديگر نيازمندي اساسي شهري در برچي خبري نيست که نيست.
اين است که برچي يک منطقه محروم و مزدهم است منطقه اي که در وجدان حاکميت ها و حتي حاکميت کنوني نه توان حذف آن وجود دارد و نه قدرت تحمل آن، برچي پينه اي نچسپي برپيکر کابل است.
نویسنده: قربان
منبع: جمهوری سکوت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر