در این وبلاگ مطالب مختلف مربوط به افغانستان در مجموع و مخصوصاً هزاره ها در سراسر جهان، سایر مطالب و یادداشت های شخصی به نشر میرسد.
سلام هزارستان چشم براه نظرات، پیشنهادات و انتقادات سازندۀ شماست، و هم چنان از قلم بدستان گرامی میخواهد که دست نوشته هایشان را برای سلام هزارستان بفرستند تا زینت بخش صفحات آن گردد.

۱۳۹۰ دی ۲۶, دوشنبه

غزنی، افتخار تمدنی یا سنگ ملامت تاریخی!


کارشناسان آبدات تاریخی هنگام بازدید از این آبدات می گویند، در حال حاضر بیشتر محلات و آثارتاریخی ارزشمند غزنی در حال نابودی است. بالا حصار سلطان محمود، مناره های دوره غزنویان، باغ فیروزی، زیارت خواجه بلغار و چندین محل تاریخی دیگر در غزنی در حال فروریختن است...

محمد اسحاق فیاض
Mif_1967@yahoo.com
ضرب المثل معروف است که می گوید:" به اندازه توان خود سنگ بردار" ظاهرا پایتخت فرهنگی شهرغزنی در جهان اسلام نیز مصداق همین ضرب المثل شده است، دولت نو تشکیل افغانستان بعد از امارت طالبان با توجه به نفوذ و جایگاه بین المللی که کسب کرده بود در سال 2007 این فرصت را بدست آورد تا یک امتیازپایتخت فرهنگی را در میان کشورهای اسلامی بعد از 6 سال بدست آورد و پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال 2013 به افغانستان اختصاص یافت. بعد از کسب این امتیاز نهادهای فرهنگی کشورهای اسلامی به غور نشستند که کدام شهر تاریخی افغانستان را به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب نمایند، هرات، بامیان، مزارشریف، غزنی، کدام شهر؟. سرانجام قرعه فال به نام شهرغزنی افتاد. کنفرانس کشورهای اسلامی و سازمان فرهنگی ملل متحد(یونسکو) شهرغزنی را به عنوان مرکز تمدن کشورهای اسلامی معرفی کرد و قرارشد که در سال 2013 جشنواره آن در این شهر برگزارشود. این که آیا غزنی لیاقت پایتخت فرهنگی را نسبت به دیگر شهرهای تاریخی کشور داشت یا خیر، سخنی نیست، زیرابدون تردید پیشینه تاریخی غزنی به اندازه ای است که به عنوان شهرالگو و نمونه از نظر قدمت تاریخی در جهان اسلام قرار بگیرد، اما آنچه که این شهر و دیگر شهرهای تاریخی کشور را مصداق ضرب المثل بالا کرده است، توانایی و تجربه دولت مردان کشور در مورد مرمت و نگهداری و اماده سازی شهرغزنی به عنوان پایتخت جهان اسلام در سال 2013 است. افغانستان 6 سال فرصت داشت تا غبار از چهره شهرجنگ زده غزنی بزداید و زخم های این شهر رامرهم گذارد تا روایت کوچکی باشد از پیشینه بسیار درخشان شهرغزنی، اما اکنون 5 سال از آن می گذرد و فقط یک سال فرصت باقی مانده است، اما به گفته والی غزنی کارها هنوز صفر است!.
به همین منظو روز دوشنبه نشستی برای رفع  کاستی ها و عقب ماندگی های مرمت  ابدات تاریخی، نشستی با اشتراك نمایندگان برخی از وزارت های كلیدی كشور، مسئولان پی آرتی و مقامات محلی ولایت غزنی در ادارۀ این ولایت برگزار شد.
موسی خان اكبر زاده والی غزنی در این نشست گفت: "ما اگركارهای وزارت های كلیدی در ولایت غزنی را صفر بخوانیم درست خواهد بود به خاطری كه این وزارت ها در مقایسه به پی آر تی غزنی برای بازسازی این ولایت هیچ سهم نگرفته اند. بودجه های اختصاصی ادارات به موقع در دسترس این ادارات قرار نگرفته است و یا هم با گذشت مدت ها عملی نشده است". به گفتۀ والی غزنی سال گذشته رییس جمهور به وزارت مالیه دستور داده بود كه ده میلیون دالر برای پروژه های زیر بنایی در ولایت غزنی اختصاص بدهد اما تا به حال این وعده از سوی وزارت مالیه عملی نشده است.
با توجه به این ناتوانی ها آیا واقعا افغانستان ظرفیت این را داشت که سهمی از پایتخت فرهنگی برای خود در جهان اسلام داشته باشد؟. ایا برداشتن سنگ بزرگ خارج از توان ما نیست؟. امروز کار بجایی رسیده است که مقامات ولایت غزنی برای مرمت آثار باستانی این شهر دست به دامن پی آر تی و برخی از کشورهای خارجی شده است. در این نشست مسئولان حکومتی بجای این که راه حلی بیابند، بیشتر یک دیگر را به کم کاری متهم کردند و نماینده وزارت مالیه مسئولین غزنی را به کم کاری متهم کرد و دیگری گفت که بودجه به موقع نرسیده است و در این میان فقط مسئولان پی آر تی امریكا و پولند آماد گی شان برای بازسازی شهرغزنی را یک بار دیگراعلام داشتند و گفتند كه در مشوره با ادارۀ ولایت غزنی و شورای ولایتی غزنی، پروژه های سال آینده را اولویت بندی می كنند. هم چنین فداحسین مالکی سفیر ایران در افغانستان، که برای بازدید از مراکز تاریخی شهرغزنی به این شهر سفر کرده بود روز سه شنبه گفت که دو کشور ایران و افغانستان علایق نزدیک فرهنگی دارند و کشورش آماده است در بخش بازسازی بناهای تاریخی شهرغزنی به مناسبت معرفی این شهر به عنوان مرکز تمدن اسلامی سهم بگیرد.
به هرحال با توجه به این وضعیت و مدت زمان کوتاه و کارهایی که در طول 5 سال صورت نگرفته است، حتی با کمک کشورهای خارجی در طول یک سال چگونه انجام خواهد شد، هیچ روشن نیست، آیا این شهر که روز گاری بزرگ ترین شهرت خود را در جهان اسلام داشت، فقط به روایت یاس و افسوس به مهمانان خارجی در سال 2013 مبدل خواهد شد و یا این که در طول یک سال برای خود چهره ای عوض می کند و لااقل رنگ و بویی از مرکز تمدنی جهان اسلام را به خود می گیرد؟.
  با آن که مقامات وزارت اطلاعات و فرهنگ می گویند، در نظر است تا سال 2013 میلادی حدود 35 آبده تاریخی و زیارت گاه های آن ولایت بازسازی شود، و در کنار اعمار سرک های داخل شهرغزنی قرار است یک ساختمان بزرگ برای سکرتریت و نمایشگاه آثار اسلامی ولایت غزنی نیز اعمار شود. اما تاکنون ده آبده تاریخی که سال گذشته ترمیم آنها را آغاز کرده بود نیز تکمیل نگردیده است و حتی برخی از فرهنگیان می گویند، اگر دولت مردان افغانستان، توان ترمیم آن را ندارند، لااقل این آبدات را از خطرغارت و چپاول دزدان آثارباستانی و عتیقه جات، حفظ نمایند. سال گذشته قبل از آن که بازسازی آبدات تاریخی شهرآغاز گردد، ناگهان اسناد  و نقشه های توسعه شهرغزنی به سرقت رفت و از آن تاریخ به بعد غارت گران آثار باستانی و جویندگان گنج، کمر به غارت میراث بزرگ فرهنگی و تاریخی کشورما بسته اند.
کارشناسان آبدات تاریخی هنگام بازدید از این آبدات می گویند، در حال حاضر بیشتر محلات و آثارتاریخی ارزشمند غزنی در حال نابودی است. بالا حصار سلطان محمود، مناره های دوره غزنویان، باغ فیروزی، زیارت خواجه بلغار و چندین محل تاریخی دیگر در غزنی در حال فروریختن است. چهره شهر غزنی همچنان به حال سابق خود است و بیشتر خیابان‌های داخل شهر نیز غیرمعیاری است. مقامات محلی در غزنی تایید می کنند که بیشتر محلات تاریخی غزنی به صورت خودسرانه کاوش می شود و در منطقه روضه سلطان ساکنان محلی محلات تاریخی را غصب کرده اند و هنوز هیچ اقدامی در راستای جلوگیری از این گونه کاوش ها و غصب محلات تاریخی صورت نگرفته است.  تداوم مشکلات ناامنی در غزنی به کارهای فرهنگی مجال چندانی نداده است و این مساله دغدغه اصلی فرهنگیان غزنی است.
غزنی در قدیم مرکز زابلستان و شهری بزرگ و یکی از ولایت های وسیع در خراسان بود و از جملهٔ آبادترین و زیباترین شهرهای آسیا به حساب می‌آمد. این شهر هزار باب مدرسه داشت و مرکز تجمع دانشمندان بسیاری مانند ابوریحان بیرونی، فردوسی، ابوالفضل بیهقی، عبدالحی گردیزی، سنایی، مسعود سعد سلمان، عنصری و فرخی سیستانی بود. غزنین پایتخت سلطنت غزنویان در سالهای (۱۱۸۷-۹۷۵ میلادی) بود و سلطان محمود غزنوی سالها در آبادی و وسعت آن کوشید.
اما اکنون آیا غزنی می تواند آن شکوه گذشته خود را روایت کند؟ با توجه به این سیر قهقهرایی فرهنگی و تمدنی آیا معرفی غزنی به عنوان مرکز فرهنگی و تمدنی جهان اسلام در سال 2013 برداشتن سنگ بزرگ  خارج از توان ما نیست؟.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر