در این وبلاگ مطالب مختلف مربوط به افغانستان در مجموع و مخصوصاً هزاره ها در سراسر جهان، سایر مطالب و یادداشت های شخصی به نشر میرسد.
سلام هزارستان چشم براه نظرات، پیشنهادات و انتقادات سازندۀ شماست، و هم چنان از قلم بدستان گرامی میخواهد که دست نوشته هایشان را برای سلام هزارستان بفرستند تا زینت بخش صفحات آن گردد.

۱۳۹۰ مهر ۵, سه‌شنبه

افغانستان، اقوام –كوچ نشيني (مجموعه مقالات)


 افغانستان، اقوام كوچ نشيني (مجموعه مقالات)
به كوشش دكتر محمد حسين پاپلي يزدي و با همكاري انجمن ايران شناسي فرانسه در تهران
كوچيگري يكي از معضلات ملي افغانستان است كه حد اقل از نزديك به 150 سال پيش تا كنون بر زخم‌های ناسور اين جامعه‌ی از هم گسسته نمك پاشيده و هر روز تضادهاي قومي، مذهبي و منطقه‌ای را بيش از پيش تشديد نموده است. اما ادامه اين روند به نفع بومي و كوچي نيست، چرا كه تاكنون جز خون و خشونت، تجاوز و غارت، پيامدي در پي نداشته است؛ لذا همه بايد بر حل مسالمت آميز و عادلانه اين مشكل تاكيد نموده و در جست و جوي راهكارهاي مفيد و موثری باشيم...

يكي از راهكار ها ي اين معضل، دست برداشتن كوچيان از ادعاهاي گزاف و بي پايه در مناطق هزاره نشين است. كوچيان بايد بدانند كه در هزاره جات هيچ حق مسلمي نداشته و ندارند تمام آنچه كه امروز تحت عنوان «زمين» و «علفچر» ادعا می‌گردد نتيجه سياست حاكم خون‌خواری چون عبدالرحمن است كه پس از قتل عام‌های وسيع مردم افغانستان، براي تثبيت سلطه ظالمانه‌اش، سنت نا ميمون غارتگري زير نقاب كوچيگري را بنيان نهادند. اين مطلب بر همگان آشكار است و حتي محققين خارجي كه سال‌ها پيش روي اين موضوع مطالعه نموده‌اند نيز بر آن صحه گذاشته‌اند.
كتاب حاضر بخشي از مجموعه مقالاتي است كه سال‌ها پيش در حوزه افغانستان شناسي توسط محققين خارجي تهيه و منتشر گرديده و به همت جناب آقاي دكتر محمد حسين پاپلي يزدي به فارسي توفيق نشر يافته است. دكتر يزدي با توجه به پيوندهاي ديني، مذهبي، زباني، تاريخي افغانستان و ايران معتقد است كه شناسايي افغانستان جزئي از شناسايي ايران به شمار می‌رود لذا در اين راستا تلاش‌های در خور تقديري را انجام داده است از جمله ترجمه و چاپ کتاب‌های ذيل به پيشنهاد ايشان بوده است : 1.جنگ افغانستان، آندره بريگو و اوليويه روا ترجمه ابوالحسن سرو قدم،2.افغانستان، اسلام و نوگراي سياسي اوليويه روا –ابوالحسن سرو مقدم 3 . جغرافياي شهري افغانستان گروتس باخ ترجمه محسن محسنيان.
دكتر پاپلي يزدي متولد 1327، داراي مدرك دكتري رشتهجغرافيا از دانشگاه سوربن و هم اكنون عضو هیئت علمي واستاد دانشگاه فردوسي مشهد و دانشگاه تربيت مدرس تهران می‌باشد.ايشان طي سال‌های 1367- 1370 با مراجعه به مراكز معتبر علمي فرانسه برخي مقالات تحقيقي در باره افغانستان را تهيه و در سه مجموعه تنظيم نمود : در زمينه كوچ نشيني، مسايل سياسي، مسايل روستايي و متفرقه. مقالات مربوط به كوچ نشيني در قالب كتاب «افغانستان، اقوام و كوچ نشيني» از سوي آستان قدس رضوي در سال 1372 چاپ گرديد. دكتر يزديگفته است كه هدف اصلی‌اش از اين كار، مشاركت در شناساندن افغانستان، سهم گيري در نهضت مقاومت مردم مسلمان اين كشور و انجام يك كار علمي است. اين مقالات در سال‌های دهه 1970 م نگارش يافته و توسط مترجمان مختلف به فارسي برگردانده شده است. [1]
اين مجموعه داراي ویژگی‌های است كه اهميت و اعتبار آن را بالا برده و از برخي تحقيقات مشابه، متمايز می‌کند از جمله اينكه مقالات در اين كتاب، تحقيقات ميداني است و محققين پس از مشاهدات مستقيم شان به تجزيه و تحليل نشسته‌اند و از طرفي نويسندگان اين مطالب نه پيوند و نسبتي با كوچي دارد و نه با مردم بومي، تنها با هدف انجام يك کار علمی پژوهشي به اين موضوع پرداخته‌اند. در نتيجه داوری‌های بر پايه حب و بغض‌های قومي قبیله‌ای و...در آن راه نيافته است. در مورد برگردان اسامي برخی اشتباهات وجود دارد مثل : اچك زايي –عاشيق زايي، لغمان- لقمان، غورات- قورات –چغچران –چاخچاران و...که قابل اغماض است.
گزارش كوتاهي از محتواي مقالات :
1 .كوچ نشيني در افغانستان/ كلاوس فرديناند- ترجمه حسن خباز زاده 
کلاوس فردیناند در باره افغانستان به ویژه پدیده کوچی تحقیقات ارزشمندی دارد محققین مثل تیمورخانوف، حسن پولادی، سید عسکر موسوی نیز در آثارشان از پژوهش‌های او بهره برده‌اند.
فردیناند در اين مقاله به سه شكل متفاوت كوچ نشيني در شرق، جنوب و غرب افغانستان می‌پردازد: در شرق از كوچ نشينان شبان (مالدار) نام می‌برد و می‌گوید این گروه كساني هستند كه از حق و حقوق سنتي در چراگاه‌ها برخوردارند، آن‌ها اين چراگاه‌ها را متعلق به خود ميدانند و اغلب به صورت مكتوب از دولت فرمان دارند اين مورد به خصوص در منطقه تابستاني آن‌ها در هزاره جات وجود دارد (ص 22 )
 كلاوس فرديناند رونق کوچیگری در افغانستان را یکی از نتایج جنگ عبدالرحمن با هزاره‌ها می‌داند و می‌گوید بعد از شکست مردم هزاره عبدالرحمن خان چراگاه‌های هزاره جات را بين قبايل مختلف كوچي به عنوان پاداش همكاري آن‌ها در اين فتح و براي كسب اطمينان از عدم قدرت گرفتن مجدد هزاره‌ها تقسيم کرد او تصريح می‌کند كه اين سيستم با كمي تغييرات به قوت خود باقي است (ص 26 )
بازرگانان كوچ نشين (تجار) : كوچيان تاجر عمدتاً در بخش‌های كوهستاني مركزي مناطق هزاره و ايماق (تايمني و فيروزكوهي) اجناس شان را می‌برند و در بازارچه‌های مناطق هزاره جات و غورات به فروش می‌رسانند وی می‌گوید : برخي از كوچيان از همين طريق زمین‌های زيادي را بدست آورده‌اند.
فرديناند در باره داد و ستد بين كوچي و قبايل هزاره جات می‌گوید در اين داد و ستد سود غير خالص ساليانه كوچ نشينان هرگز كمتر از صد درصد در سال نبوده و اغلب بيشتر از 200 در صد است هزاره‌ها كه عمدتاً بدهكار هستند، اغلب بدهی‌شان را تبديل به تعهد واگذاري گندم در سال بعد می‌کند و اگر تصفيه ديون بيش از يك سال طول بكشد معمولاً در برابر هر سال دو يا سه برابر افزايش می‌یابد در پي اين مطلب بين قيمت پيش پرداخت و جاري گندم تفاوت ايجاد می‌شود كه پر منفعت‌ترین نظام براي كوچ نشينان می‌باشد اما براي هزاره يك دور و تسلسل باطل است زيرا در تصفيه حساب نهايي بدهي معوقه كوچ نشينان گوسفند، گاو و در وهله آخر زمين را تملك می‌کنند. (ص 33 )
كوچ نشينان دروگر: دروگري پیشه‌ای است كه معمولاً كوچيان فقير به آن مصروفند اين كار در شرق افغانستان كم و بيش به صورت يك شيوه كوچ نشيني مرسوم شده است اين كوچيان اغلب دام‌های دارند كه توانايي باربري داشته باشند ان‌ها در مناطق و و ولایات اطراف براي دروگري می‌برند.
كوچ نشينان دراني (مالدارها) : كوچيان دراني در جنوب و غرب افغانستان زندگي می‌کنند و با برخي قبايل ديگر از مناطق غورات به عنوان ييلاق استفاده می‌کنند ساكنان اين مناطق را اغلب ايماق ها تشكيل می‌دهند كه به دليل اشتراك مذهبي روابط تیره‌ای چون هزاره‌ها و كوچيان نداشته‌اند. در غورات كوچيان هیچ‌گونه حقوق تاييد شده‌ای در ییلاق‌ها ندارند لذا برخلاف هزاره جات مجبورند به ايماق ها حق «چرا» بپردازند.  
2 . كوچ نشيني و خشكسالي در افغانستان
مورد كوچ نشيني پشتون دشت ناور
دانيل بالان و شارل كيفر / ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم
اين تحقيق كه به صورت مشترك ارايه شده حاصل مطالعات دو سفر تحقيقاتي دانيل بالان در 1974 و شارل كيه فر در 1975 م به دشت ناور است. نويسندگان بر آنست تا روابط ميان عوامل اقليمي و تحولات اجتماعي –اقتصادي كوچ نشيني را به بررسي بگيرند. براي اين بحث كوچ نشينان دشت ناور را برگزيده است ناور دشت وسيعي در 40 كيلومتري غرب غزني واقع است كه چراگاه‌های غني اين منطقه براي كوچيان به شدت وسوسه برانگيز است. در این مقاله آمده است : کوچی‌ها دارندگان واقعي حق استفاده از مراتع دشت هستند و حق مالكيت بعضي از ان‌ها از سوي دولت به رسميت شناخته شده و آن‌ها بسته به تعداد دام‌های شان سالانه مبالغي را به دولت می‌پردازند (ص 47 )اين سخن نبايد به قول يكي از نويسندگان همين كتاب «تصور سنتي غارتگر بودن کوچی‌ها را» در ذهن خواننده تضعيف نمايد بلکه حمايت همه جانبه حکومت‌ها از كوچيان و سياسي بودن كوچيگري امر آشکاری است چنان كه فرديناند نيز در این زمينه اشاره نموده است.
در ادامه، محققين با ذكر نمونه‌های از كوچيان ناور، نشان داده است كه چگونه تغييرات اقليمي و خشكسالي و يا سرماي ديرهنگام، بر زندگي كوچيان تاثير گذاشته است به طوري كه در مواردي تا 50 درصد كاهش احشام را برآورد نموده‌اند نويسندگان چنانكه متضرر شدن كوچيان را بر اثر بحران‌های اقليمي منعكس نموده‌اند، «زمین خواری» شان را در روستا هاي هزاره نشين دشت ناور نيز از نظر دور نداشته‌اند (ص 56 ) تغييرات اقليمي بر زندگي كوچيان ناور پيامدهاي قابل توجهي داشته است به گونه‌ای كه در مواردي اين حتي منجر به ترك كوچيگري كوچيان گرديده است.
3.دام و دامداري در ميان كوچ نشينان پشتون موانع رشد
برنت گلاتزر دانشگاه هايدلبرگ و مايكل . ج . كازيمر دانشگاه كلن / ترجمه حسن خباز زاده    
بحث اصلي اين مقاله چنان كه نويسندگان آن گفته‌اند : در باره اداره گله و دخل و خرج آن در بين رمه دارهاي كوچ نشين پشتون است جنبه‌های ديگر موضوع نظير استخدام چوپان، سازمان كار و مناسبات اقتصادي با جمعيت غير شبان به طور مختصر بيان می‌شود. تلاش شده است تا تجزيه تحليلي همراه با جزئياتي در مورد رشد گله، از جمله مشاهدات عيني فردي در باره اقلام گوناگون دام‌های موجود و عوامل و علل افزايش و كاهش گله ارايه گردد.
4.محيط و تاريخ در جهان بيني قبيله پاشايي
ژان اوسن / ترجمه محمد عباسپور
اين مقاله تحقیق ميداني است در ميان قبیله پاشايي در دره نور واقع در شرق افغانستان که در سال‌های 1977 -1978 با حمايت انجمن تحقيق دانمارك براي علوم انساني انجام شده است نويسنده در اين تحقيق با نگاه مردم شناختي به افسانه‌ها، سنت‌ها و باورهاي مردم پاشايي كوشيده است تا نگرش اين جماعت را نسبت به طبيعت، همنوعان و ... نشان دهد و از تأثیر پدیده‌های محيطي و عوامل اكولوژيكي بر آن سخن بگويد از نظر این پژوهشگر ويژه گي اصلي جهان بيني قبله پاشايي دشمني بين دره و كوهستان يا بين اجتماع و وحش می‌باشد.
5.مقايسه نقش‌ها، جايگاه اجتماعي و موقعيت شغلي زن در جوامع كوچ نشين افغانستان
آپارنارائو دانشگاه كلن
ترجمه حسن خباز زاده
در اين مقاله اين نظريه مورد بررسي قرار گرفته است كه زنان طبقات پایین در درون طبقه خود از موقعيت عالی‌تری نسبت به موقعيت زنان طبقات بالاتر در درون طبقه خود، درهمان جامعه برخوردار هستند وی براي پرداختن به اين موضوع جايگاه زنان دو گروه کولی‌ها و كوچ نشینان را مقايسه نموده و نتیجه گرفته است که:كوچ نشین ها زنان را كارگراني سخت كوش و شايسته، توليد كننده كالا و بار آرنده اولاد براي خود ارزيابي می‌کنند و بین کولی‌ها هم، زنان به سبب فراهم آوردن ثروت، اولاد، و وجهه اجتماعي مورد ارزيابي و ستايش قرار می‌گیرند.
6.نقش سودا و سوداگري در روند مدرنيزه شدن كوچ نشينان پشتون در افغانستان
كلاوس فرديناند/ ترجمه حسين بابايي
نويسنده در باره اين مقاله چنين توضيح می‌دهد : اين مقاله معرفي تحقيق ميداني و تجربي وسيعي است كه بين سال‌های 1975- 1976 صورت گرفته است. اين تحقيق ادامه بعضي كارهاي پژوهشي است كه پیش‌تر هيئت علمي دانماركي اعزامي به افغانستان در زمينه فرآيند روي آوري كوچ نشينان پشتو به تجارت انجام داده‌اند (153-1955، 160 ). اين فرايند از دهه 1890 به بعد يعني از زماني كه هزاره جات بر اساس فرمان دولتي تبديل به ييلاق آنان شد صورت گرفت.
در اين پروژه تحقيقی موارد ذيل مورد بررسي قرار گرفته است :1.استناد به مدارك جامع و تفصيلي در باره کاروان‌های كالا و بازارهاي كوچ نشينان نواحي مركزي افغانستان و... 2 مطالعه گروهي از كوچ نشينان سوداگر كه نقش مهمي در حمل و نقل كارواني كالا و بازارهاي ناحيه مركزي افغانستان داشته‌اند. 3 . مطالعه كوچيان تاجر در شمال افغانستان. نويسنده شكوفايي تجارت كوچيان در هزاره جات را متأثر از عوامل ذيل می‌داند : 1 . توسعه نيافتگي سيستم ارتباطات 2. عرضه كلاهاي متنوع از سوي كوچيان 3 .وجه معامله كوچيان با مهلت يك ساله پرداخت می‌شد كه براي هردو طرف معامله مناسب بود زيرا كوچ نشينان سود اضافي و نسيه بران محلي كه در مضيقه پول نقد بودند اعتبار به دست می‌آوردند و البته فرديناند در اينجا گفته كه براي هردو طرف مناسب بود در حالي كه در تحقيق پيشين ماهيت اين تجارت بي نظير را به خوبي شكافته است. هرچند اين جا نيز به نحوي همان سخنان را تاييد می‌کند چون سهم هزاره را در اين معامله تنها كسب اعتبار می‌داند.
در ادامه از بازار هاي تجاري كوچيان در كرمان لعل (در متن لال)، «شاراس» در مرغاب و مناطق ايماق نشين، «ابول» در پسابند ولايت غور سخن گفته است. وی می‌گوید در ميان برخي قبايل كوچي قوم احمد زاي در هزاره جات، تجارت تا آنجا توسعه يافت كه در برخي موارد دام پروري به كلي منسوخ شد. سرانجام در حدود سال‌های 1969- 1970 دولت به كوچيان گفتند كه واردات كالاي پاكستاني را  متوقف كنند .
7. نقشه جديد قومي افغانستان
پيرسان ليور/  ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم
افغانستان از نظر تنوع اقوام و قبايل متعدد، زبان و فرهنگ غني است. با توجه به همین مسئله، تعداد جمعيت واقعي و اقوام اصلي تشكيل دهنده جامعه افغانستان هميشه يك موضوع داغ بوده و حکومت در بیشتر بررسی‌ها و سرشماری‌ها، تعلق قبیله‌ای و قومي را پنهان نگه داشته‌اند. اين تحقيق در صدد پاسخ به اين پرسش است كه با توجه به مهاجرت‌ها و تغيير نقشه قومي افغانستان، هنوز پشتون ها در اكثريت هستند؟ وی به آخرين سرشماري اشاره می‌کند که در زمان نور محمد تره كي انجام شد كه بر اساس آن تعداد كل جمعيت يك جا نشين را 13 ميليون بر آورد كرد اما در آخرين لحظه طرح مسئله قوميت را ممنوع اعلام كرد. در همه برآوردها قوم پشتون به عنوان مهم‌ترین قوم افغانستان معرفي شده است كه تعداد آن‌ها ميان 39 تا 48 درصد در نوسان است. وي در ادامه با توجه به مهاجرت‌ها، ظهور احزاب سياسي، به صحنه آمدن اقوام غیر پشتون، طرح مباحثي چون «افغانستاني» به جاي «افغاني» به اين نتيجه می‌رسد كه اين سخن امروزه به آساني گذشته اطلاق نمی‌گردد.
8. قوميت بلوچ در افغانستان
اروين اريوال / ترجمه منيره حسينيون
اين مقاله درباره بلوچ‌های افغانستان است و بر مبناي تحقيقات منطقه‌ای سال 1976-77 19 در نيمروز افغانستان انجام شده، نویسنده پس از معرفي نواحي بلوچ نشين به ساحت‌های گوناگون زندگی‌شان (فرهنگ اقتصاد، آداب و سنت‌ها و روابط شان با اقوام ديگر) پرداخته و در پايان نتيجه گرفته است كه بلوچ‌های افغانستان فاقد هسته‌های متحد زباني، نژادي و منطقه‌ای تمام عيار هستند.
9. روابط ميان قومي بين كوچ نشينان و اسكان یافته‌ها در ايران و افغانستان
پائولا. ج. رابل- حسن خباز زاده   
اين تحقيق روابط كوچ نشينان و اسكان یافته‌ها را بررسي نموده و محقق براي اين كار با مطالعه ميداني در کوه‌های زاگرس ايران و هزاره جات افغانستان در سال 1971 به مقايسه پرداخته است. گستره‌ی این پژوهش شامل مبادلات اقتصادی و روابط سیاسی و بحث ازدواج کوچ نشینان و اسکان یافته‌ها می‌شود.
در افغانستان نمونه انتخابي، ولسوالي پنجاب ولایت باميان است نویسنده ذیل بحث روابط اقتصادی کوچی و بومی با اشاره به فقر مردم «اسکان یافته» می‌گوید «وقتي يك هزاره‌ای نتواند بدهي خود را به کوچی احمد زايی بدهد ممكن است احمد زايي به عنوان جبران خسارت مالك زمين او شود.»
10.كوچ نشينان و ميزبانان يكجا نشين در کوه‌های هندوكش مركزي و غربي افغانستان
دانيل بالان / ترجمه حسين بابايي سيد مهدي سيدي
در اين تحقيق، دو طيف گجراتی و کوچی مورد مقايسه قرار گرفته‌اند. دامداران گجراتي كه در کوه‌های هندوكش می‌روند و كوچيان پشتون كه به سمت مركز افغانستان و هزاره جات ييلاق می‌روند دانيل بالان می‌نویسد: «در حالي كه كوچ نشينان پشتون به سرعت تا سطح « لُرد ها»ي هزاره جات ارتقا يافتند و در ییلاق‌های هزاره جات به عنوان طبقه حاكم ظاهر شدند گجراتی‌ها در هندوكش هيچ مجوزي براي استفاده از مراتع ندارند و بر خلاف كوچيان در پایین‌ترین سطح سلسله مراتب اجتماعي باقي ماندند.»
منبع: کتابخانۀ مجازی هزارستان





[1] http://fa.wikipedia.org/wiki   و مقدمه كتاب

دانلود
حجم 9.8 مگابایت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر