در این وبلاگ مطالب مختلف مربوط به افغانستان در مجموع و مخصوصاً هزاره ها در سراسر جهان، سایر مطالب و یادداشت های شخصی به نشر میرسد.
سلام هزارستان چشم براه نظرات، پیشنهادات و انتقادات سازندۀ شماست، و هم چنان از قلم بدستان گرامی میخواهد که دست نوشته هایشان را برای سلام هزارستان بفرستند تا زینت بخش صفحات آن گردد.

۱۳۹۰ مهر ۶, چهارشنبه

تهدید طالبان؛ پانزده سال پس از تصرف کابل


پلیس مذهبی طالبان

شامگاه ششم میزان/مهر ۱۳۷۵ خورشیدی، آخرین مقاومت حکومت مجاهدین در کابل درهم شکست و گروه طالبان، دسته دسته، سوار بر موترهای (خودروهای) تیزرو و با پرچم های سفید که نشان این گروه محسوب می شد، وارد پایتخت افغانستان شدند...


این پیشرفت، پیروزی بزرگی برای طالبان پنداشته می شد که به دنبال سه روز درگیری سنگین در اطراف کابل و حملات پی هم به کاخ ریاست جمهوری، توانستند حکومت مجاهدین را از پایتخت بیرون برانند.
سراسیمگی همه شهر کابل را فرا گرفته بود. صدها نفر از ساکنان کابل در روزهای پیش از تصرف کابل، از خانه های فرار کرده بودند و اما عده ای دیگر منتظر مانده بودند تا ببینند گروه طالبان چگونه به شعارهای خود در زمینه پایان دادن به جنگ داخلی افغانستان عمل می کنند.
اما نخستین صحنه ای که ساکنان کابل را یک روز بعد از تصرف این شهر توسط طالبان از خواب بیدار کرد، دیدن اجساد به دار آویخته شده دکتر نجیب الله، رئیس جمهور پیشین افغانستان و برادرش شاهپور احمدزی در چهارراه آریانا در مرکز شهر بود.
طالبان در یکی از نخستین اقدامات خود پس از ورود به کابل، دکتر نجیب را که در دفتر سازمان ملل متحد در این شهر پناهنده شده بود، بازداشت کرده و او را کشتند و جسد او را در ملاء عام به دار آویختند.

شرایط سختگیرانه

به دنبال آن، وضع شرایط سختگیرانه بر زندگی اجتماعی مردم آغاز شد. دختران و زنان از رفتن به مکتب، دانشگاه و ادارات دولتی و غیردولتی ممنوع شدند. داشتن ریش برای مردان اجباری شد و شنیدن موسیقی و تماشای فیلم، مجازات سنگین به همراه داشت.
طالبان می خواستند نظامی بر مبنای تفسیر افراطی از شریعت اسلامی در افغانستان تاسیس کنند. سنگسار، قطع دست و پا و اعدام، رسما شامل سیستم جزائی افغانستان شد و زنان کلا از حضور در زندگی اجتماعی محروم شدند.
تنها کشورهایی که نظام طالبان را در افغانستان به رسمیت شناختند، پاکستان، عربستان سعودی و امارات عربی متحده بودند، اما اکثریت قاطع جامعه بین المللی کماکان برهان الدین ربانی را به عنوان رئیس جمهوری افغانستان می شناختند.


پیشروی گروه طالبان به طرف مناطقی که در کنترل جبهه متحد ضد طالبان بود، آرام آرام سرعت گرفت و در نهایت، مقاومت علیه این گروه که از سوی احمدشاه مسعود رهبری می شد، تنها به پنجشیر و بخش‌هایی از ولایت تخار محدود شد؛ تا آنکه حملات یازدهم سپتامبر به برج های دوقلوی آمریکا صورت گرفت و آمریکا، اسامه بن لادن را که در آن زمان در افغانستان و در حمایت گروه طالبان بسر می برد، مسئول این حملات دانست.
حمله برای سرنگونی طالبان در افغانستان با حمایت سازمان ملل متحد آغاز شد و گروه های مجاهدین با استفاده از حمایت هوایی آمریکا به طرف کابل تاختند و در نوامبر سال ۲۰۰۱ میلادی پایتخت افغانستان را یک بار دیگر از کنترل طالبان بیرون کردند.

بازگشت طالبان

از آغاز حاکمیت گروه طالبان در کابل تا کنون درست پانزده سال می گذرد، اما این گروه با وجود تجربه کردن فراز و نشیب های زیاد، از تصرف بخشهای اعظم افغانستان، تا سقوط و رانده شدن به روستاهای جنوب این کشور، یکبار دیگر خود را در معاملات سیاسی و نظامی افغانستان مطرح کرده است.
امروز، بحث مصالحه با طالبان، سالها پس از آنکه جامعه جهانی این گروه را "شکست خورده" تلقی می کرد، به برنامه اصلی دولت افغانستان و جامعه جهانی تبدیل شده است.


طالبان نشان داده اند که توانایی حمله به مهم ترین و مصون ترین ادارات و پایگاه های دولتی و بین المللی را حتی در پایتخت افغانستان دارند. این گروه بارها به پایگاه های عمده ناتو حمله کرده اند، وزارتخانه های دولتی افغانستان را مورد حملات گروهی قرار داده و حتی به تاسیسات مربوط به اداره اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) رخنه کرده اند.

سال سرنوشت ساز

منتقدان حکومت افغانستان باور دارند که سیاستهای دولتی این کشور ظرف سالهای اخیر به طالبان فرصت داده تا این گروه یک بار دیگر زمینه حضور پیدا کند. انتقاد دیگر، متوجه آمریکا (و جامعه جهانی) است که گفته می شود برنامه ای درست و سازمان یافته برای افغانستان پس از طالبان نداشت و این مسئله سبب رشد فساد در ادارات دولتی و افزایش نارضایتی مردم از حکومت مرکزی شد.
آنچه قطعی است، اینکه افغانستان سال سرنوشت سازی را پیش رو دارد. جامعه جهانی برای خروج نظامی از افغانستان در سال ۲۰۱۴ میلادی آماده می شود و طالبان باور دارند که این مسئله نشانی از پیروزی آنها در جنگ علیه نیروهای بین المللی است.
چگونگی آمادگی دولت مرکزی افغانستان برای تحویل گرفتن مسئولیت های امنیتی در سراسر این کشور، مبارزه جدی با فساد اداری و به دست آوردن حمایت مردمی، از عناصر کلیدی برای تامین ثبات در افغانستان پنداشته می شود.
منبع: بی بی سی 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر