استاد عزیزالله شفق گفت: من امروز علاقه دارم افشار را در "چند قطره اشک مزاری" به تحلیل بنشینم؛ استاد شفق بابه مزاری را مردی صبور و با شهامتی توصیف کرد که مقامت و پایداری شان در برابر مشکلات بی نظیر بود؛ و گفت: تحت هیچ شرایطی ، هیچ یکی از آشنایان مزاری چشمان اورا در برابر غمها و سختی ها، اشک آلود ندیده است، اما اینکه چرا این آن مقاومت و صبوری عظیم بعد از فاجعۀ افشار درعقدۀ گلوی مزاری شکست و بر چشمانش سرشک غم را جاری کرد، سؤالیست که مارا به عمق درد ناشی از این فاجعه رهنمون میشود...
سخرانی استاد عزیز الله شفق
22 حوت سالروز شهادت شهدای مظلوم افشار در شهر سیدنی گرامی داشته شد؛ فاجعۀ افشار زخم همیشه خونین ودردبار تاریخ افغانستان است که برای ابد از ذهن جامعۀ قربانیان این فاجعه (هزاره ها) وسایرانسانهای باوجدان این سرزمین و جهان، فراموش نخواهد شد؛ انجمن کاتب هزاره، از دیر بازی در سدد یادبود از "فاجعۀ افشار" بود، که بیشتر بدلیل همزمانی آن با روزهای آمادگی برای تجلیل ازسالروز شهادت "رهبر شهید" به تعویق میفتاد؛ امسال اما، علیرغم وضایف ومسؤلیتهای دیگر، تجمعی درابطه با افشار نیز ترتیب داده شد و یکی از وارثین شهدای مظلوم 22 حوت 1372، تامین تدارکات لازم را بدوش گرفت.
گردهمای یادبود فاجعۀ افشار که در مرکز ارشاد برگزار شده بود، روز یکشنبه 19 فبروری حدودی ساعت 5 بعد از ظهر با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید توسط قاری قادر علیزاده آغاز گردید؛ آقای داود رضای مجری برنامه فاجعۀ افشار را حادثۀ غمبار در تاریخ افغانستان دانیست و متذکر شد که مردم ما نباید از این تکانۀ مهمی تاریخ خویش فاصله گرفته و خاطره شهدای مظلوم افشار را به فراموشی بسپارند؛ ایشان "افشار" را یکی ازان نقطه های حساس در تاریخ هزاره ها دانست که اگر خاطرۀ آنرا فراموش کنیم امکان دارد دوباره تکرار شود، همانگونه که ارزگان و قتلعامهای دوران عبدالرحمان به فراموشی سپرده شد و جنایات مشابهش در تاریکی غفلت ما تکرار گردید؛ ایشان یاد افشار و تجلیل از شهدای آن را وظیفۀ انسانی و ملی یکایک جامعۀ ما خواند، و از شرکت گرم تمام خواهران و برادران ، دراین مراسیم قدر دانی کرد.
روح الله قاسمی با ابراز احساسات وتاسف از فاجعۀ خونین افشار، زندگی نامۀ یکی از شهدای غرب کابل را، که همزمان با حادثۀ افشار به شهادت رسیده بود، به خوانش گرفت ایشان خانعلی جامی را یکی از فعالین اجتماعی در میان مردم دانیست که در طول مقاومت غرب کابل، برای تامین تدارکات خطوط دفاع از عزت و خانه های مردم، لحظه ای غفلت نکرد و همیشه برای جمع آوری اعانه های مردمی ورسانیدن آب و نان به سنگرداران جبهۀ مقاومت تلاش می نمود.
عبدل رضای یکی از معلمین کانون تعلیمی کاتب هزاره، شعری راکه در رابطه با افشار تهیه دیده بود، دکلمه نموده و یاد "افشار" را بر تمامی انسانهای با احساس دنیا وحاظران، تسلیت عرض کرد؛ بدنبال ایشان یکی از شخصیتهای فرهنگی و فعالین اجتماعی در شهر سیدنی، آقای عبدالله یاوری صحبت کوتاه وپر محتوای را به زبان هزاره گی ارایه کرد؛ ایشان فاجعه افشاررا زخم بی مرهم ودرد فراموش نشدنی برای قربانیان آن خواند و محور صحبتش را دو جلسه ای قرار داد که در شب وروزهای خونین" افشار" تشکیل گردیده بود، یکی دو روز قبل از حادثه و مصادف با 20 دلو 1371 که درکوته غلام بچه واقع کارته پروان، ودیگری هم دقیقا دوروز بعد از حادثه ودرهوتل انتر کانتننتل؛ ایشان که تمام سخنش را با استناد به گزارش کمسیسون مسقل حقوق بشر ارایه میکرد، متذکر شد که درک عوامل وعمق جنایت و خیانت را با تحلیل درست این دو جلسه می توان درک کرد؛ وی گفت : جلسه اول با شرکت زلمی طوفان و شیر علم ازنیروهای اتحاد سیاف، احمد شاه مسعود، قسیم فهیم وتعداد از فرماندهان شورای نظار، و سید انوری متحد شیعی اش، جهت تصمیم گیری برای خلق این فاجعه تشکیل گردیده و جلسۀ دوم با شرکت آقای ربانی ، سیاف، مسعود، قسیم فهیم، شیخ آصف محسنی ،سید حسن فاضل و سید حسین انوری، برای جشن گرفتن از غرور پروزی بخاطر به اجرا در آمدن آن فاجعه ، ایجاد گردیده بود؛ آقای یاوری تاکید کرد که افشار فراموش نخواهد شد و نباید فراموش گردد، همچنان که دست اندکاران و چهره های بوجود آورندۀ آن نیز فراموش نخواهد گردید؛ ایشان همچنان شناخت درست عناصر و چهره های دخیل در ترکیب این جلسات را برای مردم مهم دانیسته و گفت که اگر افشار یک فاجعه برای ما به حساب می آید، کسانی هم بودند و هستند که خلق این جنایت عظیم در تاریخ را جشن گرفته و به همدیگر تبریک گفتند؛ ایشان گفت: حادثۀ افشار جنایتی بر علیه بشریت است و آنانیکه نام شان در خلق این جنایت گزارش شده است نیز جنایت کار خواهند بود که باید در یک دادگاهی دادخواهانۀ انسانی به محاکمه کشانیده شوند ، و تاکید کرد که اگر در افغانستان عدالت به اجرا در نمی آید و کسی در برابر چنایتش پاسخ گو نیست، نمی تواند به این معنی باشد که نام آنها از لیست جناین کاران تاریخ محو شود و یقینا در فردای نزدیک ودردادگاه وجدان تاریخ محاکمه خواهند شد.
استاد عزیزالله شفق سخنور توانا وشخصیت مؤثر اجتماعی ، آخرین سخنران این محفل بود که با بیانات شیوایش، نکته های مهمی را در رابطه با افشار اظهار داشت؛ ایشان با اشاره به اینکه بعضی از حوادث در تاریخ علیرغم تلاشهای زیادی مخاصمان، همچنان جاودانه می مانند، گفت: افشار حادثۀ عظیمی در تاریخ افغانستان است که هیچگاهی فراموش نخواهد شد؛ وعلاه کرد که در رابطه با افشار میتوان از دیدگاه های گوناگون وزاویه های زیادی سخن گفت، ایشان متذکر شد: من امروز علاقه دارم افشار را در "چند قطره اشک مزاری" به تحلیل بنشینم؛ استاد شفق بابه مزاری را مردی صبور و با شهامتی توصیف کرد که مقامت و پایداری شان در برابر مشکلات بی نظیر بود؛ و گفت: تحت هیچ شرایطی ، هیچ یکی از آشنایان مزاری چشمان اورا در برابر غمها و سختی ها، اشک آلود ندیده است، در حالی که دران زمان حوادث افغانستان بشدت تکان دهنده و غمبار ادامه میافت و مزاری با داشتن قلب مملو از درد مردم، مصایب زیادی که برخانواده اش وارد شد نیز تحمل نمود؛ اما اینکه چرا این آن مقاومت و صبوری عظیم بعد از فاجعۀ افشار درعقدۀ گلوی مزاری شکست و بر چشمانش سرشک غم را جاری کرد، سؤالیست که مارا به عمق درد ناشی از این فاجعه رهنمون میشود.
استاد شفق در میان صحبتهایش، نوع تجاوزها در افشار را در تاریخ افغانستان بی مانند ودر تاریخ بشر کم نظیر عنوان کرد و شکستن غرور یک جامعه را غیر تحمل برای هر انسان با وجدان دانیست که با شکستن عقده در گلوی مزاری تعبیر گردید؛ ایشان همچنان یکی از دلایل اشک مزاری را علاقه مندی شدید ایشان به وحدت ملی و همبستگی مظلومین افغانستان دانسیت که متسفانه با فاجعه افشار در هم شکست و مزاری بخاطر قربانی شدن وحدت ملی مردم افغانستان در افشار اشک ریخت و گفت: بعد از فاجعۀ افشار راه درازی باید رفت تا روحیۀ هم نوای را در افغانستان زنده کرد؛ ایشان مسؤولیت ترمیم شکستگی ها در همبستگی ملی مردم افغانستان را به دوش عاملان این مصیبتها دانیست و گفت ما نیز مسؤلیت داریم که از این زخمها یاد کنیم تا دوباره تکرار نشود و آنها نیز وظیفه دارند تا با اعتراف به جنایتهای شان، به روحیۀ همبستگی و احساس مشترک ملی کمک نمایند.
مراسیم یادبود فاجعۀ افشار حدود ساعت 8 بعد از ظهر با صرف نذر به پایان رسید.
سخرانی عبدالله یاوری
منبع: افشار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر