در این وبلاگ مطالب مختلف مربوط به افغانستان در مجموع و مخصوصاً هزاره ها در سراسر جهان، سایر مطالب و یادداشت های شخصی به نشر میرسد.
سلام هزارستان چشم براه نظرات، پیشنهادات و انتقادات سازندۀ شماست، و هم چنان از قلم بدستان گرامی میخواهد که دست نوشته هایشان را برای سلام هزارستان بفرستند تا زینت بخش صفحات آن گردد.

۱۳۹۱ تیر ۱, پنجشنبه

به سوی دیکتاتوری



حدس وگمان ها حتی درمورد "موضوع" این اجلاس زیاد است تا چه رسد به "نتایج" آن واین ازشیوه های رفتاری مخصوص دیکتاتوران مغروری است که حتی حاضر نیستند بگویند چه چیزی را می خواهند با مخاطبین شان مشوره نمایند، یک چیز تقریبا درین میان روشن شده است وآن اینکه آقای کرزی در مورد چگونگی مبارزه با فساد اداری در جمع اعضای سه قوه سخن می گوید... 

رییس جمهور کرزی اقداماتی را روی دست دارد تا برای بقای حکومت ودوام ریاستش پس از ختم میعاد قانونی نیز راه را بازنماید.
اقدامات کرزی وتیمش شامل دو بخش آشکار وپنهان می باشد؛ بطور آشکار وی در روزهای آینده بی سابقه ترین اقدامش را انجام می دهد، وی با عنوان " بررسی مسایل عالی ملی" شورای ملی را با استفاده از صلاحیت قانونی اش که در شرایط خاص می تواند خواهان اجلاس فوق العاده این قوه شود، در اول سرطان فراخوانده ونیز دستور نشست مشترک سه قوه را داده است. با توجه به اینکه در ده سال گذشته شرایط بسیار حساس وگاها بحرانی دامن گیر کشور بود ونیز فرصتهای حیاتی وطلایی برای تصمیم گیری ملی، چنین اقدامی صورت نگرفت، اکنون چه چیزی وی را به این اقدام وادار کرده است؟
حدس وگمان ها حتی درمورد "موضوع" این اجلاس زیاد است تا چه رسد به "نتایج" آن واین ازشیوه های رفتاری مخصوص دیکتاتوران مغروری است که حتی حاضر نیستند بگویند چه چیزی را می خواهند با مخاطبین شان مشوره نمایند، یک چیز تقریبا درین میان روشن شده است وآن اینکه آقای کرزی در مورد چگونگی مبارزه با فساد اداری در جمع اعضای سه قوه سخن می گوید. 
مدت زیادی است که جامعه جهانی از فساد مالی در دستگاه دولت افغانستان شکایت دارد ورسانه های بین المللی اقدام به نشرگزارشهای مستند درین عرصه نموده اند، برعلاوه افکار عمومی در داخل کشور واظهارات وشکایات مکرر مردم وحتی بعض مسئولینی که هیچ تاثیری بر عملکرد فساد پیشگان نداشته است، اکنون دنیای همکار افغانستان وارد فشار های عملی شده است؛ در نشست شیکاگو رییس جمهور آمریکا هشدار جدی وحتی تحقیر آمیزی را به کرزی داده وگفته می شود اشرف غنی احمد زی کاندید آینده ریاست جمهوری با استفاده ازین تلخی، چندین سند فساد مالی مقامات بالای دولتی ونزدیکان کرزی را برای رییس جمهور آمریکا داده است والبته متقابلا آمریکاییها نیز اسنادزیادی را ارائه نموده اند که نشان دهنده دخیل بودن آقای احمد زی در فساد نیز است!!
در نشست شانگهای آقای کرزی در ملاقات ونشستی سه جانبه با روسای جمهورروسیه وچین به نحوی ابراز نا رضایتی از آمریکا نموده وخواهان نقش بیشتر وحمایت این دو کشور گردیده است وپاسخ دریافتی اش از سوی آن دو نیز ریشه کن سازی فساد بوده است؛آنها تاکید کرده اند که تحمل شان در فساد بمراتب کمتر از آمریکا است چون توان کمتری نسبت به آمریکا دارند، بعبارتی آنها گفته اند که خرج آمریکا به خروار است واز ما به دانه، از اوبه لکها واز ما به قیران که این خرج ها نه چاره فساد حکومت تورا کرده می تواند ونه ملک ویرانه را آباد.
بر علاوه، گروههای تفتیش ملل متحد وآمریکا واتحادیه اروپا ودیگر نهاد های مالی جهانی از نحوه وجزئیات فساد درمصرف کمک ها به افغانستان درین اواخر گزارش توحید شده وبا اسناد وشواهدی را تهیه ونسخه ای از آن را به دولت افغانستان داده است، این گزارش واسناد آن نشان می دهد که حکومت افغانستان جامعه جهانی را دست کم گرفته ویا آنها را احمق پنداشته وتا توانسته فرصت طلبانه به غارت کمک ها پرداخته اند، گزارش از خانواده کرزی شروع تا دیگر مقامات عالی رتبه دولتی ورهبران سیاسی وهر آن کسی را که به نحوی از کمک های بین المللی بهره بی مورد وفساد آلود برده اند شامل می گردد، گفته می شود که این گزارش محرمانه بیشتر از هر چیزی کرزی را تکان داده است ودر فکر چاره کشانده.
درسال جاری تقریبا تمامی پروژه های عمده انکشافی بدون تمویل مانده وکار شان متوقف شده است، کمک کنندگان تا هنوز حاضر نشده اند این پروژه ها را در صورتی که فساد مالی در اداراة دولتی ادامه دارد، تمویل نمایند، بعضی از تمویل کنند گان اسنادی را ارائه کرده اند که برای انتقال پول خودشان از حساب شان به حساب دولت وپروژه مربوط به افغانستان تا 2.5 میلیون دلار به مقامات افغانی رشوة داده اند، آنها می گویند دیگر حاضر نیستند حتی برای انتقال کمک های شان رشوة بپردازند!!
برادران کرزی، مارشال فهیم وبرادرانش، وزرای مالیه قبلی وفعلی، وزیر دفاع، داخله، زراعت، وزرای انکشاف دهات، تجارت، معادن،معارف وتعدادی از رهبران سیاسی خارج از چوکات ادارة حکومتی وچند تن از والی های بر حال وقبلی در ردیف عمده ترین فساد پیشگان مالی هستند. جالب اینکه در این راپورها نامی از معاون دوم ریاست جمهوری نیست وهمین امر باعث شده که وی سه روز قبل در یک مجلس ملاقاتی عمومی از فساد بسیار گفته ونام برده مارشال فهیم را متهم به دست داشتن در اکثر فساد های مالی نموده است، تا جایی که گفته می شود دیروز مارشال فهیم در دفتر کار وی آمده وبمدت سه ساعت گفتگو داشته است. آقای خلیلی به مردم حاضر در جلسه که از اقوام مختلف بوده گفته است که درین چوکی(صدارت) دو هزاره در تاریخ بوده یکی من ودیگری کشتمند، مردم برای عقاید ما هر حرفی دارد، دارد ولی هیچ کسی نمی تواند ادعا کند که ما بیت المال را غارت کرده در فساد مالی آغشته بوده ایم.
چنین وضعیتی موجب شده تا آقای کرزی برای بقای حکومتش دست به کار شود وقبل از کنفرانس تو کیو نمایشی برای اقناع دونر ها بر پا نماید، کنفرانس توکیو می تواند دوام کمک های جهانی را در صورتی که دولت آقای کرزی تضمیناتی را برای شفافیت ارائه نماید، تضمین کند وهم می تواند قطع کمک ها را که به صورت غیرعلنی انجام شده رسمیت ببخشد.
قراین حکایت از آن دارد که کرزی در نشست روز پنجشنبه فرصت حرف وحدیث را برای دیگران در نظر نگرفته وفقط می خواهد خودش سخنرانی نماید؛ طبق معمول وی با الفاظ فریبنده از روند رو به رشد وغیر قابل تحمل وشرم آور فساد سخن خواهد گفت ونیز از خواست دنیا، مردم وخودش بر ریشه کنی این پدیده ودر نهایت اینکه آیا به او اجازه داده می شود تا بدون در نظرداشت مصلحت اشخاص، به اقداما تی دست زند تا موجب تضعیف روند رو به رشد فساد شود؟ او از قوای ثلاثه خواهد خواست که برایش اجازه دهد تا برای مصالح علیای کشور مصالح افراد واشخاص را قربانی نماید.
بدون تردید او با چنین رفتاری از یک طرف نیت فریب کارانه واراده ظاهری خود برای مبارزه با فساد را به نمایش می گذارد ومی تواند بادست پُری به تو کیو برود واز سوی دیگر در بعد داخلی دو برگ برنده دارد: در صورت عدم موافقت قوای سه گانه خود را در پیشگاه مردم وجهان تبرئه می نماید واتهام فساد وحمایت از فساد ومانع بودن مبارزه با فساد را به گردن دیگران می اندازد ودر صورت موافقه آنها وی بازبه دو هدف رسیده است؛یک: جلب توجه دونر ها در توکیو ورفع با یکوت کمک ها وخارج ساختن حکومتش از مرگ وسقوط ودو: گشودن راه برای تصفیه های سیاسی در مسیر تداوم بخشیدن به سلطه سیاسی خود.
دریک چیز تردیدی نمانده است وآن اینکه کرزی با چنگ ودندان در پی حفظ قدرت خویش است؛ در قدم نخست دوام حکومت فعلی وریاست شخص خودش ودر صورت ممکن نشدن آن پیروزی تیمی که حافظ منافع سیاسی واقتصادی او باشد. در گزینه دوم اکنون تقریبا ثابت است که برادرش در محور قرار دارد، گرچه ظاهرا خلاف آن رفتار می نماید.
کرزی برای بقای خود راههای زیادی را جستجو کرده ودر ابعاد مختلف بر نا مه ریزی نموده است؛ در بعد خارجی از دو برگ استفاده می نماید؛ یکی موافقتنامه امنیتی با آمریکا که بموقعش می تواند در برابر امضاء آن شرط بقایش را داشته باشد ومعامله را به نحو مطلوب خود انجام دهد ودیگری، در عین زمان تا تضمین بقایش از امضای چنان موافقتنامه ای توسط آمریکا، کشورهای منطقه را به نحوی برای بقای خود به بهانه امضاء نکردن سندی که منافع آمریکا را در بر دارد ومنافع آنهارا تهدید می کند، تحریک نموده وفضارا فوق العاده رقابتی ومغشوش نماید. چنانکه نشانه های چنین فضایی در نشست شانگهای وکابل مشاهده شد.
در بعد داخلی، او در ابتداء تغییر در قانون اساسی را در نظر دارد چنانکه پیش از نشست شیکاگو در جلسه شورای امنیت ملی طرح تعدیل قانون اساسی را مطرح ومواردی را که باید تغییر بیاید نشانی کرده است؛ تغییر در شرایط کاندیداتوری ریاست جمهوری، صلاحیت انحلال پارلمان به رییس جمهور، تغییر در میکانیزم لویه جرگه وکاستن صلاحیتهای پارلمان بخصوص در بخش رای اعتمادها.
همچنین وی مصمم است که از دوراه، تصفیه سیاسی وسیعی را در روزها وماههای آینده شروع نماید؛ یکی راندن کسانی که ممکن با وی ویا فرد مورد نظرش که همانا برادرش است در انتخابات همکاری ننمایند، از بدنه حکومت چه در کابینه وچه در ولایات ودیگری ایجاد موانع حقوقی وقانونی بر سر راه مخالفین سیاسی اش در بیرون از حکومت.
باتوجه به طرح نشست سه قوه واخذ مجوز ازین نشست در مورد مبارزه با فساد، هردو هدف به سادگی بر آورده می شود چون اکثر وزرا ووالیان حکومت واقعا آلوده به فساد هستند ودر عین حال این اشخاص که مورد حمایت های جدی شخصیتهای رقیب کرزی هستند ونیز افراد حکومتی غیر وابسته به کرزی ویا رقبایش ونیز خود رهبران سیاسی رقیب کرزی هرکدام هم در حکومت وهم در نزد سازمانهای بین المللی دارای دوسیه های قطور فساد مالی هستند وحتی برخی دوسیه های نقض حقوق بشری دارند. 
کرزی در گذشته توانسته است رهبران تند رو قومی ویا سیاسی را از همین نقطه ضعف شان به زانو در آورد، دوسیه اختلاس 35 میلیون دلاری قانونی از تند رو ترین رقیب سیاسی به یک چهره منتقد منصف!! تبدیل کرد ودوسیه 750 میلیون دلاری تصدی نفت وگاز شمال وکمرکات شمال در سالهای 80-83 ونیز دوسیه جنایی رسول پهلوان واکبربای از جنرال دوستم به یک مطیع سر براه در انتخابات دوره دوم واز آقای عطا محمد نور با همه حرارتش به نسبت شراکت درهمان دوسیه که سهمی درحدود 470 میلیون دلار دارد یک والی کرزی ساخت واز استاد محقق با همه به آب وآتش زدنهایش که در آن دوسیه 47 میلیون دلار سهم دارد، رهبر خنثی وبی موضعی که به هر بادی می جنبد ودرمسیر بادها در حرکت است چه کُند وچه تُند، ساخت واورا با همه درد وسوزش به خانه های هزاره برای تحکیم پایه های اقتدارش فرستاد.
اکنون نیز نشانه های آشکاری از به کار گیری دوسیه های فساد آلود علیه رهبرانی که بار دیگر سر بر کشیده اند دیده می شود، این رهبران عمدتا رنگ غیر پشتونی دارند ولی آقای کرزی برای رهبران پشتون نیز بقدر کافی دوسیه دارد ودر موقع لزوم به کار می گیرد، خفه کردن احدی وشیرزوی وجلالی با همین روش انجام شده است؛ مگر با این فرق که پشتونها پیش از بی آب روشدن تسلیم می شوند وامتیاز می گیرند وغیر پشتونها پس از رسوایی!! واقعا دشوار است که درک کنیم این رهبران تا این اندازه رسوا وبی اراده وضعیف اند ویا این کرزی تا به این حد ماهر وقوی وبرنامه ساز؟ وچیزی که مهم است اینکه با هیچ کدام ازین دو راه بجایی نمی بریم.
به نظر می رسد شعار های آتشین رقبای کرزی بی ریشه تر از آن است که به آن تامل شود چون در گذشته نیز این شعار ها هر چه تیز تر می شد، شعار دهندگان هر چه زودتر در دام کرزی افتاده ودانه به لانه او می کشیدند، کرزی در 11 سال تنها حکومت نکرده بلکه برای حکومت کردن هم تجربه آموخته وهم برنامه دارد، بزرگترین هنر کرزی درین سالها این بود که هرگز نگذاشت محور واحدی از رقبایش ایجاد شود واکنون نیز این موفقیت با او است. او هم می داند که چگونه از مجبوریتهای خارجی ها بهره گیرد وهم خوب از ضعف های رقبایش کار می گیرد.
کرزی با اعطای لقب مارشالی به فهیم خان ولقب استاد زیرک به خلیلی آنها را وسیله خلع سلاح قوتها ومردم شان ساخت وبعد به راحتی مارشال را به پس کوچه های ولگردی انداخت وبجایش احمد ضیا مسعود را در تیمش شامل ساخت، با مسعو وخلیلی، کرزی "راه عقلانی ومشارکت ووحدت ملی" را شعار داد وتصویری را که ارائه می کرد عقلانیت سیاسی را با حضور خلیلی وسیاستهای آرامشکه مخالف شعار ها ی قوم گرایانه محقق بود ومشارکت ملی را باحضور مسعود بحیث برادر احمد شاه مسعود که روزی دشمن سرسخت پشتون خواهانی مثل حکمتیار وطالبان بود ونیز بحیث داماد استاد ربانی که رهبر یک حزب جهادی توانمند غیر پشتون و رییس جمهور دولت مجاهدین بود ووحدت ملی را در وجود خود که این دو را در کنارش دارد تمثیل می کرد ولی به راحتی توانست مسعود را متهم به قاچاق احجار کریمه به دوبی نموده توسط پلیس دوبی دوسیه دار بسازد وطردش نماید، به شدتی که او مجبور شود در عین بر حالی معاونتش معاون گل آقا شیر زوی شود. شاید تنها کسی که درین بازیها تا هنوز ریشخند نشده خلیلی است ولو اینکه او هیچ بهره ای هم درین آشفته بازار چپاول نه برای خود ونه برای قوم ویا حزبش داشته است،کرزی با دوست شدن محقق درعین شدت دادن رقابت میان او وخلیلی ونیز برجسته ساختن مدبر خلیلی را مهر کرد واین چهره ها بیشتر باخود ستیزه کردند تا با دیگران بر سر حق خود.
باور من این است که شعار های تند کسانی که خود پایه های استبداد را بر پا ومحکم کرده اند، ره بجایی نمی برد ودیر یازود هر یکی به نحوی تسلیم استبداد می گردد ویا لااقل با ایجاد صفهای متعدد کمک غیر مستقیم به آرمان مستبدین ودیکتاتور ها می نمایند،آنها شریک جرم دیکتاتوری اند وگریه وزاری شان ازدست مستبدین نشانه محرومیت خودشان از سود این بازار است وبس. این مردم اند که باز باید به میدان آیند وراه خودرا از استبداد وعمله های دانا ونادان استبداد جدا نمایند. 
نویسنده: محمد سرور جوادی
منبع: لیگان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر