در این وبلاگ مطالب مختلف مربوط به افغانستان در مجموع و مخصوصاً هزاره ها در سراسر جهان، سایر مطالب و یادداشت های شخصی به نشر میرسد.
سلام هزارستان چشم براه نظرات، پیشنهادات و انتقادات سازندۀ شماست، و هم چنان از قلم بدستان گرامی میخواهد که دست نوشته هایشان را برای سلام هزارستان بفرستند تا زینت بخش صفحات آن گردد.

۱۳۹۰ آبان ۱, یکشنبه

بختی و عباس



دو جمعه پیش فیلم «بودا از شرم فرو ریخت» به کارگردانی حنا مخملباف و بازی دو نابازیگر هنرمند از بامیان در آشیانه سمر به نمایش در آمد.
این فیلم راچند بار دیده ام اما این بار با دفعات قبل فرق می کرد.
این بار فیلم را با دو هنرمند خردسالش می دیدیم و با خنده ها و نگاه های آنها دنبال می کردیم. نیکبخت از فولادی بامیان و عباس از پیتو لغمان بامیان با خانواده های شان به آشیانه سمر آمده بودند و جمع کوچک آشیانه را رنگی دیگر بخشیده بودند...



در ابتدا فیلم به نمایش در آمد و بعد نیکبخت و عباس و پدران شان به سئوالاتی که حاضران داشتند پاسخ دادند و در انتها کودکان آشیانه با تقدیر نامه و هدایای خود از عباس و بختی قدردانی کردند و همه با هم عکس یادگاری گرفتیم.
در بخش سئوالات و صحبت ها پدر بختی به موضوعی اشاره کرد که ما بارها و بارها در جاهای مختلف شاهد آن بودیم وهستیم اما هیچ کس هیچ کاری نمی کند (این هم شد وطن!)
دو سال پیش در جشنواره فیلمی که در کابل برگزار شده بود از بختی به عنوان بازیگر این فیلم تقدیر به عمل آمد و به او یک تقدیرنامه و یک پاکت دادند. قرار بود داخل پاکت مق
دار زیادی پول باشد اما پاکت خالی بود. وقتی که پدر بختی پیش رئیس موسسه فرهنگ و حقوق بشر که مسئول برگزاری این جشنواره بود رفته بود،او گفته بود تو پیسه را گرفتی و حالا می خواهی دوباره از ما بگیری و وقتی پدر بختی دوباره گفته بود که این طور نیست و پاکت خالی بوده، آن رئیس نه چندان محترم گفته بود که اگر همین لحظه از اینجا نروی تو را به قومندانی می برم و بندی می کنم و بختی با تقدیرنامه و همان پاکت خالی و پدرش به بامیان برگشته بود.







منبع: طلسم معجزت


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر