در این وبلاگ مطالب مختلف مربوط به افغانستان در مجموع و مخصوصاً هزاره ها در سراسر جهان، سایر مطالب و یادداشت های شخصی به نشر میرسد.
سلام هزارستان چشم براه نظرات، پیشنهادات و انتقادات سازندۀ شماست، و هم چنان از قلم بدستان گرامی میخواهد که دست نوشته هایشان را برای سلام هزارستان بفرستند تا زینت بخش صفحات آن گردد.

۱۳۹۰ مهر ۲۴, یکشنبه

معمای کور جنایات تروریستی کویته پاکستان


بسیاری از آگاهانی که در کویته هستند می گویند هزاره ها قربانی رقابت های پنهانی می گردند که در تلاشتند این ایالت را به خشونت و آشوب بکشانند و در این میان مظلوم تر ازهزاره ها در کویته پیدا نتوانسته اند...
محمد اسحاق فیاض
Mif_1967@yahoo.com
چندماهی است که تراژدی خون و قساوت و ترور و جنیساید قومی ومذهبی در شهر کویته پاکستان ادامه دارد، در این چند ماه اخیر بیش از صد نفر از مردم هزاره کویته پاکستان به خاک و خون غلطیده اند. هرچند در مناطق مختلف پاکستان و بخصوص ایالت پختونخواه و شهر کراچی خشونت و ترور تقریبا امری عادی به شمارمی رود، اما شهر کویته سالها از این امر مستثنا بود، اقوام مختلفی که در این شهرزندگی می کردند، روابط مسالمت آمیزی با یک دیگر داشتند، اما در چند ماه اخیر ترورها و کشتارهای سازمان دهی شده در این شهرآغاز شده است.
آنچه دراین تحولات خونین سئوال و پرسش است این است که دستهای پلیدی فقط یک اقلیت قومی را هدف قرار داده وبرنامه های مدونی برای قتل و کشتار قوم خاص دارند، هزاره های مقیم کویته پاکستان، طی چند ماه اخیر براساس برنامه های از قبل طراحی شده مورد هدف قرار می گیرند، اما این که چه گروهی و کدام دسته از تروریست ها دست به چنین جنایتی می زنند، سئوالی است که هنوزهیچ پاسخی برای آن یافت نشده، زیرا دولت محلی و مرکزی پاکستان هم در برابر این جنایات و کشتارها سخنی برای گفتن ندارد و یا نمی خواهد که بگوید. تاکنون طی چند ماه چندین حادثه تروریستی غمبار بالای مردم هزاره کویته رخ داده است، اما دولت های محلی و مرکزی و نیز اداره امنیت این کشور و نیز اداره پولیس پاکستان، همیشه از یافتن افراد تروریست که دست به چنین جنایات وحشیانه می زنند، اظهار عجز کرده اند.
به راستی ریشه ترورها و کشتارهای سیتماتیک مردم هزاره در کویته پاکستان در کجاست؟ چرا شناسایی نمی شوند؟ چرا دولت های محلی و مرکزی و نیز اداره اطلاعات پاکستان در برابر یافتن تروریست ها اظهارعجز می کنند؟  آیا واقعا هزاره های پاکستان قربانی فرقه گرایی مذهبی است، یا این که دست های دیگری در این کشتار بی رحمانه دست دارند و برای رسیدن به اهداف شوم شان و پنهان کردن جنایات شان گروههای افراطی فرقه گرا را آدرس می دهند؟.
این قلم مدتی است که در این مورد مطالعه کرده ام و با دوستان خود در کویته تماس گرفته ام، آنچه که من از این تلاش ها بدستم آمد این است که برنامه کشتار سیستماتیک هزاره ها در کویته امری ساده و براساس  فرقه گرایی تنها نیست، این موضوع پیچیده تر از آن است که در قالب جنگ ها و کشتارهای فرقه گرایی مذهبی بگنجد. آنچه برای این قلم درد آور است این است که رسانه های مختلف داخلی و خارجی کشتارهای سیتماتیک هزاره ها را به فرقه گرایی مذهبی نسبت می دهند؛ این بدین معنا است که هزاره ها نیز گروههای افراطی مذهبی دارند که با دیگران در حال نبردند و این بار این هزاره ها هستند که از رقیب فرقه ای عقب مانده و کشته می شوند. در حالی که هزاره ها در طول چند دهه اخیر که نبردهای فرقه گرایی مذهبی در ایالت های سرحد و پنجاپ و سند جریان داشت، هزاره ها در تمامی این نبرد ها بی طرف بود و از چنین نبردهای جنایت بار فرقه ای نفرت داشتند. پس چه شد که هزاره ها خود اکنون گرفتار و قربانی تصفیه حساب های فرقه ای می شوند؟.
واقعیت قضیه این است که این قلم به شدت تردید دارم که کشتار هزاره ها براساس نزاع های مذهبی باشد، آنچه که بسیاری از کارشناسان و آگاهان بیان می کنند و خود این قلم چندین بار با دوستان اهل خبره خود در کویته در ارتباط شدم آنها نیز تردید دارند که این نوع کشتارهای مردم هزاره تنها از سوی فرقه گرایان مذهبی باشند. آنها می گویند دستهایی در داخل دولت محلی و مرکزی وجود دارد که سعی دارند در ایالت بلوچستان بلوا وآشوب و خشونت را گسترش دهند تا در سایه گسترش خشونت ها به اهدافی که می خواهند برسند، اما این احتمال وجود دارد که گروهای افراطی فرقه گرا را برای ایجاد خشونت های بیشتر در خدمت گرفته باشند تا در سایه باورهای افراطی آنان، هزاره ها را که شیعه هستند راحت تر مورد هدف قرار دهند.
بسیاری از آگاهانی که در کویته هستند می گویند هزاره ها قربانی رقابت های پنهانی می گردند که در تلاشتند این ایالت را به خشونت و آشوب بکشانند و در این میان مظلوم تر ازهزاره ها در کویته پیدا نتوانسته اند.
مصاحبه ای که اقای عبدالخالق هزاره رهبر حزب دموکراتیک هزاره پاکستان به مناسبت قتل مسافران هزاره در یک اتوبوس در مستونگ انجام داده، خود روایت گر این مدعا است. او می گوید: " ما برای بیان وضعیت خود به اسلام آباد رفتیم، تا در مقابل حکمرانهای کر و رسانه ها فریاد خود را ثبت کنیم، تا به وضعیت ما رسیدگی صورت بگیرد و عدالت تامین گردد، ولی در آنجا به جز نا امیدی و مایوسی ما چیزی دیگری را ندیدیم. به علاوه سازمانهای حقوق بشری هیچکدام از نهاد های سیاسی با ما اظهار همدردی نکرد. با افسوس زیاد می گویم، که مسایل بلوچستان برای اسلام آباد نشینان به جز یک افسانه، ارزشی دیگری ندارد. امروز ما به علاوه قوه قضاییه از هیچ نهادی توقع عدالت را نداریم. ما به انتهای ناامیدی رسیده ایم. چشمان ما از اشک ریختن برای مظلومیت ما خشک شد، ولی کسی برای تامین عدالت همکاری نکرد. ما از این بابت ناراحت هستیم، که همه ی آنانی که با ما زندگی می کنند، ظلم کردن در مورد ما را حق شان می دانند. برای تحفظ ما اجازه نامه نگهداری سلاح داده شد، ولی دوباره اسلحه را از پیش ما گرفته و ما را به جرم نگهداری آن متهم کردند. به ما اجازه انتقال سلاح را داده اند، ولی نمی گذارند که سلاح خود را با خود ببریم. این چگونه قانون و انصاف است، که قاتلان را اجازه انتقال راکت، پیکا، کلاشنکوف و انواع اسلحه های دیگر را می دهند؟ آنها در ملاعام انسانهای بی گناه را قتل عام نموده و به کمک نیروهای انتظامی فرار می کنند، ولی مردم بی گناه مطابق به قانون اجازه حفاظت جانشان را ندارند؟".
درهمان زمان که رهبران و بزرگان هزاره برای دادخواهی به اسلام آباد رفته بودند و در حال تظاهرات و تحصن بودند، تروریست ها در یک برنامه سیتماتیک دیگر سه تن از کارگران زغال سنگ هزاره را که از کویته به طرف مچ می رفتند از بس پیاده کرده کشتند و تظاهرات و دادخواهی بزرگان هزاره در اسلاآباد تازه به پایان رسیده و به کویته رسیده بودند که حادثه  تروریستی سه شنبه این هفته رخ داد و در آن 13 تن از سبزی فروشان بی گناه هزاره را قتل عام کردند، سه قتل اخیر کاملا نژاد پرستانه و قومی بوده است، طوری که تروریستها فقط هزاره ها را از دیگران سوا کرده و آنان را رگبار بسته اند و هرسه جنایت اخیر به یک شیوه وحتی از همان مسلسل هایی بوده که در هرسه حادثه تروریستی از آن استفاده شده است.
درد آور این است که تاکنون جنایات زیادی در کویته صورت گرفته اما هیچ یک از سرنخ ها بدست نیامده است، سئوال این است اگر دستهای پنهانی در قتل و کشتار هزاره ها در کویته دخیل نیست، چگونه است که نوع سلاح هایی که تروریست ها بکار می برند شناسایی می شود وحتی می دانند که از یک اسلحه چند بار برای حملات تروریستی استفاده شده، اما حتی یک نفر از تروریست ها را شناسایی و دستگیر نمی توانند؟.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر