صدای زخمی ات به گوش کسی نمی رسد
صدای زخمی ات به گوش کسی نمی رسد
لب های ترک بسته ی خدا
دل به لالایی کاهنانی بسته است
که ابرها را
تکه
تکه
به سرابی می فروشند
نت ها را که سیر نشخوار می شوم
سایه ای
سراب ها رژه می روند
و در سیاه روشن چشمان من
گیتاری آبستن است
تا جنین های کولی
آب های آواره را به جیغی بفروشند
آرامتر!
صدای زخمی ات به گوش کسی نمی رسد
لب های ترک بسته ی خدا
دل به لالایی کاهنانی بسته است
که ابرها را
تکه
تکه
به سرابی می فروشند
نت ها را که سیر نشخوار می شوم
مست می کنم
فراموش کن!
دنیا آنقدر ها هم ارزش جیغ زدن ندارد
شعر از بسی گل شریفی
منبع: غرجستان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر